تحلیل: کدام تصمیم نشان داد که پرزیدنت ترامپ به دلارهای عربی علاقمند است نه به اعراب، تاثیر این تحول بر ایرا

تحلیل: کدام تصمیم نشان داد که پرزیدنت ترامپ به دلارهای عربی علاقمند است نه به اعراب

، تاثیراین تحول بر ایران

از بدو شروع بکار دولت پرزیدنت ترامپ تا امروز، مکررا مقامات اسراییلی بویژه نخست وزیر آقای نتانیاهو بصورت رسمی و آشکارا از مقامات عربستانی بویژه آقایان سلمان پادشاه و بن سلمان ولیعهد دعوت می نمایند تا ضمن ایجاد ائتلاف ضد جمهوری اسلامی ایران، با اسراییل ، همچنین روابط سیاسی بین دوکشور را نیز برقرارسازند. 

از آنجا که داماد پرزیدنت ترامپ آقای جراد کوشنر و همسرش بانو ایوانیکا (دختر ترامپ) بنمایندگی از سوی رئیس جمهور آمریکا کار هماهنگی و هدایت همکاری بین اسراییل و عربستان را بر عهده گرفته بودند، تصور همگانی آن بود که تلاشها منجر به نتیجه شود به این معنی که هم ائتلاف ضد ایران وهم عادی سازی روابط سیاسی بین اسراییل و عربستان عملی گردند، اما با

 اعلام برسمیت شناختن بیت المقدس بعنوان پایتخت کشور اسراییل توسط پرزیدنت ترامپ، و زلزله سیاسی که در پیامد آن و در مخالفت با این اقدام در همه کشورهای اسلامی و حتی در برخی کشورهای حامی اسراییل و بویژه مخالفت 27 عضو اتحادیه اروپا با تصمیم ترامپ به راه افتاد،ناگهان ورق برگشت چرا که این تصمیم نشان داد پرزیدنت ترامپ به دلارهای عربی علاقمند است نه به اعراب.

 از سوی دیگر اینبار نوبت سردار سلیمانی قهرمان ایرانی مبارزه با داعش در کشورهای عراق و سوریه بود که با فرمانده هان فلسطینی مخالف اسراییل تماس بگیرد و برای اولین بار رسما و آشکارا به آنها اطمینان دهد که در راه مبارزه با اسراییل، جمهوری اسلامی ایران تمام عیار و همه جانبه از آنها حمایت می کند.

شاید سخن بیهوده نباشد که بگویم از اینجا به بعد شرایط جنگ و صلح در خاورمیانه بسرعت در حال تغییر است.

تحقیقا پرزیدنت ترامپ نشان داد به معنی واقعی کلمه یک معامله گر بزرگ و بی رحم است چرا که شاه سلمان و محمد بن سلمان ولیعهد او با عقد قراردادهای خرید جنگ افزار و کالا و خدمات حدود 600 میلیارد دلاری با آمریکا و دادن میلیاردها دلار هدیه شخصی به پرزیدنت ترامپ و خانواده او هرگز فکر نمی کردند او از پشت به آنها خنجر بزند و آنها را در یک شرایط فوق

 حساس قراردهند که اگر از اعلام بیت المقدس بعنوان پایتخت اسراییل را برسمیت بشناسند بی درنگ توسط جهان اسلام و حتی مردم عربستان به خیانت به اسلام و آرمان فلسطین متهم می گردند و اگر مخالفت کنند در واقع با ایران همراهی کرده اند و در این شرایط است که این پرسش پیش می آید که اینهمه تبلیغات ضد ایران توسط مقامات عربستانی و تشکیل ائتلاف برای حمله احتمالی به آن کشور برای چه بوده است؟.

شاید به همین دلیل است که در یک اعلام نظر نو شاه فهد اعلام کرد فقط با واگذاری نیمی ار بیت المقدس به اسراییل طبق قعطنامه شورای امنیت موافق است(در حالی که قبلا تمامیت بیت المقدس را متعلق به فلسطینیان می دانست) و در مورد 

رابطه با ایران هم 

آقای الجبیر وزیر خارجه عربستان در یک اعلام موضعی که ظاهرا تازه بنظر می رسد اعلام کرد اگر ایران انعطاف نشان دهد عربستان حاضر بسوی تجدید رابطه سیاسی با ایران حرکت نماید(نقل به مظمون).

حال پرسش این است آیا عربستان سعودی می تواند خود را از باتلاقی که پرزیدنت ترامپ و خانواده او با همکاری آقای نتانیاهو برایش درست کرده اند نجات دهند؟ آیا آنها به سوی رابطه و همکاری با جمهوری اسلامی ایران پیش خواهد رفت (همان کاری که پرزیدنت اردغان رئیس جمهور زیرک و حسابگر ترکیه کرده است) یا بسوی لجن زار از پیش طراحی شده توسط پرزیدنت ترامپ و بویژه آقای جراد کوشنر باهوش و نخست وزیر همه فن حریف اسراییل آقای نتانیاهو برایش درست کرده اند، پیش خواهد رفت؟.

بنده سعید شجاعی سعدی بعنوان یک پژوهشگر و فعال اینترنت صلح و فرهنگ جهانی بر این باورم که پرزیدنت ترامپ یا جانشینان او و حتی کنگره و دیگر نهادهای قانونی در امریکا نهایتا با لغو اعلام برسمیت شناختن بیت المقدس بعنوان پایتخت اسراییل، به مواضع قبلی خود که طبق قعطنامه های شورای امنیت بیت المقدس را بین اسراییل و فلسطین تقسیم نموده است بازخواهند گشت.