نامه به رهبری بزرگوار، شاید مفاد و پیشنهادات مطروحه در این نامه سرگشاده بتواند کشور را از تهدید و بحران نجات دهد، شاید!

با سلام خدمت مقام معظم رهبری و اعضای محترم دفتر ایشان

احتراما همانگونه که احتمالا حضرتعالی نیز بر این باور هستید، کشور ما در شرایط بسیار حساسی قرار گرفته است تاآنجا که کمترین اشتباه محاسبه سیاسی و امنیتی در مقابله با هجمه همه جانبه بیگانگان گستاخ عرب و غیر عرب حامیان آنان، می تواند خدای ناکرده نه تنها امنیت ملی و تمامیت ارضی و حتی موجودیت ایران و ایرانی را با چالشی جدی روبرو سازد که همچنین می تواند منطقه خاورمیانه را به آتش کشیده و حتی جنگ سوم جهانی را سبب گردد.

تحقیقا همین ابتدا عرض کنم مشکل آمریکا با جمهوری اسلامی ایران نه فعالیتهای هسته ای و موشکی و نه سیاستهای حقوق بشری آن و نه دینی بودن یا هر چیز دیگری که در تبلیغات اعلام می کنند است ، بلکه مشکل اصلی و واقعی آنها با جمهوری اسلامی ایران مسئله اسراییل است و بس!.

بنده ی حقیر بی ادعا بخوبی آگاهم که بر اساس مواضع سریع و شفاف حضرتعالی که همان سیاست های رسمی جمهوری اسلامی ایران نیز است، اسراییل دارای 200 کلاهک اتمی مورد حمایت غرب و روسیه و چین، رژیمی غاصب و جعلی است که باید نابود گردد و اسراییلیهای که از سرتاسر جهان

 به آنجا مهاجرت کردند باید به کشورهایشان برگردند و سرزمین غصبی را تحویل فلسطینیان بدهند، اما اگر فرض کنیم (فرض محال، محال نیست) که در شرایطی حضرتعالی از طرف جمهوری اسلامی ایران موجودیت دو کشور اسراییلی و فلسطینیان را بر اساس قعطنامه های مکرر شورای امنیت و مجمع عمومی آن پذیراباشید در این صورت همه تحریمها برداشته خواهد شد و اگر جمهوری اسلامی ایران هزاران بمب اتمی و یا صدهها مراکز پیشرفته هسته ای و موشک های قاره پیما هم داشته باشد(در مثل مناقشه نیست آگاهم که حضرتعالی در فتوای نگهداری و ساخت بم هسته ای را حرام اعلام فرموده اید) کسی کاری به جمهوری اسلامی ایران نخواهد داشت.

 حضرت آقا:

    در هنگامه ای که نامردی و نیرنگ معاویه گونه ای در سیاست و روابط بین المللی حال حاضر جهان بر قرار است و همه رهبران و دولتهای جهان فکر تامین رفاه و امنیت و منافع مردم و نظام و کشور خود هستند و حتی دو کشور ظاهرا دوست جمهوری اسلامی ایران یعنی روسیه و چین خود بالاترین روابط سیاسی، امنیتی، نظامی و فرهنگی را با اسراییل داراند و بطور مثال مقامات اسراییلی رسما و علنا اعلام می کنند در هماهنگی با روسیه به مواضع نیروهای جمهوری اسلامی ایران حمله هوایی و موشکی نموده و فرزندان رشید ما رادر آنجا مظلومانه به خاک و خون می کشند و در زمانه ای که

 اروپا و آمریکا شدیدترین تحریمها را بر ایران و ایرانی وارد ساخته و زندگی حدود نود و شش درصد مردم را برای تامین مایحتاج روزانه با مشکل اساسی و واقعی روبرو ساخته و حتی رژیمهای مستبد عربی را چنان گستاخ نموده که هر روز که نه تقریبا هر ساعت جمهوری اسلامی ایران را تهدید می کنند و در عملیاتی کاملا جنایتکارانه زنان و فرزندان ما رادر اهواز و در مجلس و حرم امام ره بخاک و خون می کشند و رسما هم آن را گستاخانه مشروع می خوانند و نوید گسترش بیشتر آن به سرتاسر ایران را می دهند، آیا جا ندارد تا حضرتعالی در سیاستها و مواضع خود از طریق برگزاری رفراندم و مانند آن تجدید نظر بفرمایید؟!.

بنده کارشناس دینی نیستم  و در مقابل حضرتعای صحبت از دین کردن بمانند بردن زیره به کرمان است اما حضرت آقا، آیا در صدر اسلام رسول اکرم ص و مولا علی و امامان معصوم ع ما در مواردی حتی نظر مردم را بر نظر و فتوای خود تا بدان حد که عملیات های حساس و اساسی و سیاستهای راهبردی خود را لغو و یا متوقف می فرمودند ارجحیت نمی دادند؟!.

بنده ی حقیر بعنوان یک شهروند ساده و نیز یک پژوهشگر اینترنت محور حوزه های صلح و فرهنگ ، اعتقاد دارم اگر جمهوری اسلامی ایران بر اساس قعطنامه های لازم اجرای شورای امنیت موجودیت دو کشور فلسطینی- اسراییلی را بپذیرد، در چنین صورتی تهران می تواند با برگزاری کنفرانسهای صلح بین اسراییل و فلسطین و دیگر مسایل حل نشده منطقه ای، محور سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی منطقه و حتی جهان در آید.

حضرت آقا فشار اقتصادی بر اکثریت مردم چنان است که عده کثیری واقعا نان شب ندارند. حقیر به چشم خود در سفر چند ماه پیش به مشهد و شمال

 دیدم که افرادی در سطل آشغال ته مانده های غذا را به خانه می بردند!.

آیا دولتمردان اصولگرا و اصلاح طلب و مستقل ما که قبل از انقلاب اکثریت آنها در فقر و نداری بسر می بردند و حالا حلال و یا حرام به برکت انقلاب اسلامی به مسئولیت و ثروتهای کلان دست یافته اند نباید گذشته خود را بیاد آورند و خودشان را جای مردمی بگذارند که نان شب خود و خانوده اشان را از ته سطل آشغال تامین می کنند؟!.

خدا می داند بنده حقیر نه دنبال قدرت و نه ثروت و نه رانت و نه هیچ چیز دیگری هستم همه اینها مال عاشقان سینه چاکشان که برای رسیدن به آنها دست به هر کاری زده و یا می زنند باد! اما حضرت آقا بنده از حضرتعالی دو درخواست زیررا دارم:

1- لطفا از مقامات عنایت فرموده بپرسید مگر آنها این همه ثروت و دارایی و قدرت را که حق و یا ناحق بدست آورده اند، نمی خواهند حفظ نمایند؟!، پس چرا با نادیده گرفتن فقر و مشکلات مردمی که سوی مدیریت و سیاستهای به اصطلاح و ظاهرا انقلابیشان، آنها را به این روز انداخته است زمینه سوی استفاده قدرتهای متخاصم و بی رحم را برای نابودی استقلال و تمامیت ارضی ما را فراهم می سازند؟!، آیا نمی دانند در صورت موفق شدن تهاجم

 قدرتهای گستاخ و قلدر و ثروتمند و بی رحم جهانی علاوه بر مردم همین مسئولین و خانواده هایشان نیز همه چیزشان را از دست خواهند داد! پس اگر دلشان برای مردم نمی سوزد دستکم نباید دلشان برای خود و خانواده هایشان و آن همه عرقها که برای جمع اوری ثروت های باد آورده ریخته اند !، بسوزد؟!.

حضرت آقا:

2- مکررا صاحبان قدرت در دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب و غیره، خود را خادم ، فدایی نظام و ولایت و مردم می خوانند، جسارت نباشد از حضرتعالی به عنوان ولی فقیه و رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران و فرمانده کل قوای ایران اسلامی بعنوان یک شهروند ساده عاجزانه درخواست و خواهش می نمایم اولا به آنها بفرمایید فدا کردن جان خود و خانواده ژن برترتان پیشکشتان! اگر در گفتار خود صادقید بیایید دو سوم از اموال و دارییهای خود رابه حساب بیت المال بریزند تا برای تامین بخشی از نیازمندیهای اساسی دولت و مردم از آنها استفاده شود! اگر انجام دادند مردم عملند! و ادعاهای فدایی بودنشان درست است!.

زیاده عرضی نیست و از اینکه مصدع اوقات شریف شدم عذر خواهی می نمایم.

سعید شجاعی سعدی- شیراز-17 مهر 1397