یک مطلب مهم، لطفا آنرا تا آخر بدقت بخوانید و به دیگران نیز مطالعه آنرا توصیه بفرمایید

 یادآوری:

این مطلب از طریق اینترنت به دفتر اکثر مسئولین محترم استانی و  کشوری  بویژه رهبر معظم انقلاب اسلامی و بیشتر رسانه ها  ارسال شده است.

هدفم از این همه تلاش جهانی بزبان انگلیسی و فارسی دو چیز است:

الف:

لغو و یا کاهش تحریمهای ضد انسانی غرب بویژه امریکا بر علیه کشور عزیزمان:

ب:

جلوگیری از تجاوز ات احتمالی نظامی غربیان و ایادی آنها به ایران و در این برهه تاریخی همچنین  تلاش برای عدم انتخاب  مجدد ترامپ در انتخابات آبان امسال در امریکا. 

با خواندن دقیق این مطلب به دستاوردها و روشهای انجام این دو هدف و موانع سر راه  پی خواهید برد.

و اما اصل مطلب:

تقریبا از ابتدای سال1398 بود که فشار همه جانبه دولت ترامپ رئیس جمهور امریکا بر مردم و دولت ایران به اوج خود رسید. من بر اساس وظیفه ملی، انسانی خود بعنوان یک فعال و پژوهشگر اینترنت محور صلح و فرهنگ جهانی حتی بقیمت از دست دادن حدود 5 هزار فالور امریکایی که به احتمال زیاد طرفدار ترامپ بودند با نوشتن

 تویتها، مطلبها و نامه های سرگشاده گوناگون بزبان انگلیسی به ترامپ و اعضای خانواده و مقامات امریکایی و بین المللی،  تلاش کردم تا در حد توان خود مانع گسترش و تشدید تحریمها و فشارهای امریکا بر مردم و دولت ایران گردم.

در واقع اگر برکناری افراد بسیار افراطی و ضد ایران مانند جان بولتون صد دلیل داشته باشد، می توانم ادعا کنم یکی از دلایل برکناری آنها فعالیت های شبانه روزی من بوده است.

بعد از ترور ناجوانمردانه سردار سپهد شهید حاج قاسم سلیمانی و قبل از هدف قرار دادن پایگاه نظامی عین الاسد امریکا در عراق توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، من طی صدهها پست در تویتر و فیس بوک و نامه به ترامپ و دیگر مقامات امریکا و سازمانهای بین المللی هشدار دادم که ترامپ نباید به هرگونه اقدام تلافی جویانه جمهوری اسلامی ایران واکنش نظامی نشان دهد.

در نامه و تویتهای خود ثابت کردم که قدرت نظامی و موقعیت ژئوپولوتیکی ایران بسیار بالاست و هرگونه درگیری نظامی امریکا و هم پیمانانش با ایران موجب شکست خفت بار آنها خواهد شد. از سوی دیگر هشدار دادم حمله نظامی آنها به ایران دیر یا زود به جنگ جهانی سوم منجر خواهد شد. در همین نامه و تویتهای خود از ترامپ خواستم تا مشاوران تندرو دیگر خود را نیز از کاخ سفید اخراج کند و با کمال تعجب دیدم که چندی بعد از این نامه و تویتها ترامپ همه مشاوران خود را یکجا اخراج نمود.

شاید شما خواننده محترم با خواندن این مطلب و بعد از تحقیق و جستجو در اینترنت که صحت مطلب بیان شده برایتان اثبات گردید با خود بگویید خوشا بحال آقای سعید شجاعی سعدی که حتما مسئولان ایرانی او را روی سر گذاشته و اصطلاحا حلوا حلویش می کنند! بهترین جایگاه اجرایی و اداری و رانت و حقوق بالا مال اوست! .

 اما خدا شاهد است و هم همه آنهایی که مرا می شناسند و  همه مقامات و مسئولان قدیم و جدید اجرایی و امنیتی که هزاران بلا،  پرونده سازی و گرفتاریهای سیاسی و غیر سیاسی برایم در ناجوانمردانه ترین شکل ممکن، بعدانقلاب و بخصوص در 25 سال اخیر تراشیدند، بخوبی میدانند، من با دارا بودن سه مهارت تخصصی زیر:

 الف: برنامه ریزی اجتماعی.

 ب: کامپیوتر :که در این بخش دارای افتخار جهانی اولین ایجاد کننده فارسی ساز ویندوز ایکس. پی .پروفیشنال با استفاده از فارسی ساز ویندوز میلیونیوم و با یک ابتکار هوشمندانه بی آنکه یک خط برنامه نویسی بلد باشم هستم. برای اینکار به همراه برخی دیگر از از فعالان حوزه انفورماتیک ایران به نمایشگاه کامپیوتر امریکا در دوبی دعوت شدم به آنجا رفتم ولی به پیشنهاد اقامت و کار برای آنها پاسخ منفی دادم و به کشور بازگشتم تا در کنار مردم خودم از هرگونه تجاوز احتمالی و جنگ ضد ایران در حد توان خود جلوگیری نمایم.

پ: صنعت جهانگردی: در این صنعت هزاران نفر جهانگرد و داخلی و خارجی را در سایتهای مختلف تاریخی کشور راهنمایی نمودم و نتیجه صدهها مقاله و تحقیق خود را برای کمک به جذب و جلب جهانگرد بیشتر داخلی و خارجی را در صفحات خود منتشر نمودم.

بله همگی بخوبی می دانند که بنده در سال 1375 با وجود مدیریت گره گشا و موفق خود در سازمان وقت حمل و نقل و پایانه های استان فارس با پرونده سازی در حراست اداره کل راه و ترابری وقت و اداره اطلاعات وقت استان فارس وادار به استفعای اجباری شدم. تهدید جانی و آبرویی شدم اما تحمل کردم و ماندم. من شکی ندارم اگر یک صدم این فشارها را  من بر سر آنها اورده بودم یا دیوانه می شدند یا معاند و یا به خارج مهاجرت میکردند!.در سال 83 یکبار دیگر بنده را به اداره وقت اطلاعات استان فرا خوانند تا احتمالا کارم را یکسره کنند اما باز صبر و تحمل پیشه کردم.

شاید شما خواننده محترم تعجب نمایید که بدانید یک قطعه زمین بنده را که در مسیر خیابان قرار گرفته بود شهرداری با تهدید و دسیسه در سال 93 بقیمت متری یکصد و ده هزار تومان بزور خریداری! نمود در حالی که زمین همان سال بیست برابر قیمت داشت.

یادآوری1: برای مورد استعفای اجباری از سازمان حمل و نقل و پایانه های وقت فارس (که اکنون به اداره کل راهداری و حمل و نقل جاده ای فارس تغییر نام داده است) به دیوان عدالت اداری کشور و برای زمین بزور خریداری شده خود به دادگستری کشور شکایت کردم که هردو تقریبا 8 ماه است که در جریان است اما تا کنون نتیجه ای به بنده اعلام نشده است. 

یاآوری2: بنده از صمیم قلب همه پرونده سازان و ظالمان بی رحم و بی مروت حقوقی و یا حقیقی  و عوامل محلی آنها را که برایم تا کنون پرونده سازی نموده اند را بخشیدم ولی واگذارشان را به خدای عادل و در هم کوبنده ظالمان و ریاکاران و متزوران می کنم چرا که این افراد حسود و قدرت طلب و کینه ورزی که قصد جان و آبروی مرا نمودند نه تنها موفق نشدن سر سوزنی آبرو و پیشرفت مرا و خانواده ام را در این سالها بگیرند که رفتار شیطانی و بی رحمانه آنها سبب شد تا بنده با دست خالی و در نهایت فشار و گرفتاریهای ساختگی  و تحمیل محدویت های باور نکردنی توسط مغرضین  قدرتمند حقیقی و حقوقی به راه و روش خود بیشتر ایمان بیاورم و با افزایش تلاشهایم امروز به فردی تبدیل

 گردم که دو بار به اعلام برنده شدنم توسط وزارتخارجه امریکا برای برنده شدن لاتاری اقامت و گرین کارت امریکا پاسخ منفی دهم و با راهنمایی مستقیم و غیر مستقیم خود، فامیلی را که بزور دو دیپلم در آن یافت می شد را به فامیلی تبدیل نمایم که افراد آن در دانشگاهای معتبر جهان و ایران مشغول تدریس و یا پژوهش و تحصیل هستند.

بعلاوه مطالب بنده بزبان فارسی و انگلیسی در شبکه های مختلف اجتماعی داخلی و خارجی با استقبال چند صد میلیونی از دیدگاه خوانده شدن مطالب روبر گشته است و دهها هزار فالور را از 5 قاره جهان بویژه از کشورهای امریکا و انگلیس و فرانسه و ژاپن و استرالیا که بیشتر آنها در موقعیتهای اداری و دانشگاهی و هنری و رسانه ای بالای قرار دارند را نیز بخود جلب نمایند و عملا به یک لیدر جهانی در اینترنت و شبکه های اجتماعی انگلیسی زبان تبدیل گشته ام.جالب است که همه مدعیانی که همه رانت و مزایاهای قانونی و غیر قانونی را گرفته و نوش جان خود و خانواده و اطرافیان و حامیانشان می کنند در خوشبینانه ترین حالت یک دهم اثرگذاری بنده را ندارند و این درحالی است که من یک ریال حقوق و یا رانت که از هیچ فرد حقیقی و یا حقوقی دریافت نمی کنم  و همه هزینه های فعالیتم را خودم پرداخت می نمایم که هیچ بلکه باید همه بلاهایی که این رانتخواران بی هنر و کم بهره بر سرم می آورند را تحمل نیز بنمایم.بگذریم!

در پایان به یاد این بیت  و ضرب المثل  منسوب به خیرانی می افتم که می فرماید:

گر نگهدار من آنست که من میدانم ...شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد.