قبل از هر چیز بگویم این نظر شخصی من است که می تواند درست و یا غلط باشد و بعد حرف اخر را اول می زنم اگر قرار است بین امریکا و ایران احتمال جنگ و درگیری بکلی ازبین برود راهی بجز گشایش سفارتخانه های دو کشور در پایتخت های طر ف دیگر ( حتی قبل از حل و فصل مشکلات و اختلاف نظر ات فروان بین دو کشور ) وجود ندارد. کل کل کردن رسانه ای و مذاکره با واسطه نه تنها دردی از دو کشور حل نمی کند بلکه مشکلات را چند برابر می کند . اگر کار کارشناسی انجام شود خواهید فهمید که این بهترین گزینه حل و فصل دایمی مشکلات و اختلافات بین ایران و امریکا ست. بخصوص که این امریکا بود که در سال 59 رابطه سیاسی خود با ایران اسلامی را یکطرفه قطع کرد.
من بعنوان یک شهروند ج.ا.ا امیدوارم سازمان سیا و شورای سیاست خارجی امریکا و لابی طرفدار اسرائیل در کاخ سفید وزارت دفاع (بخوانید جنگ )و خارجه امریکا و شخص پرزیدنت بوش حساسیت موضوع و خطر بروز جنگ و پیامدهای بسیار فاجعه بار ان را برای ایران و منطقه و امریکا و حتی جهان درک کنند و دست از زورگویی و قلدر منشی بردارند واقعیت جمهوری اسلامی و نیازمندیهای امنیتی و اقتصادی و... ان را درک کنند و دوستی با ج.ا.ا را پیشه کار خود کنند تا حتی در انتخابات سال اینده ریاست جمهوری امریکا مجدا پیروز گردند و گرنه شکست انها در سال اینده قطعی خواهد بود و فکرنکنند راه انداختن جنگ با ایران اسلامی سبب حمایت مردم امریکا از انها و در نتیجه پیروزی در انتخاباتت سال اینده خواهد شد.
حال بیاییم سر بحث موضوع اصلی :
پرزیدنت سارکوزی ( رئیس جمهور ) فرانسه روز دوشنبه 86/6/5 درباره احتمال حمله به ایران ابراز نظرکرد و گفت (نقل به مضمنون) "... حمله به ایران فاجعه بار خواهد بود اما اگر ایران همکاری نکند امکان ان وجود دارد..."
در روز سه شنبه پرزیدنت بوش گفت عراق در خط مقدم مقابله با ایران و القاعده است و در همین روز (سه شنبه ) رئیس جمهور اسلامی ایران طی مصاحبه ای احتمال حمله به ایران را حتی اگر امریکا و دیگران بخواهند نشدنی خواند.
بنظر من تحقیقا حق با دکتر احمدی نزاد است . یعنی بدلیل عواقب بسیار شدید و ویرانگر چنین حمله ی احتمالی برای جهان و منطقه عملا شانسی برای انجام ان باقی نمی ماند مگر در صورت بروز جنون سیاسی و نظامی.
اما اگر نئو محافظه کاران دور پرزیدنت بوش و لابی طرفداران اسرائیل در امریکا واقعا جنون وار تصمیم به انجام حمله بگیرند (که عقل و منطق حکم می کند احتمال انرا هر چند بسیار ناچیز باشد باید جدی گرفت) در چنین صورتی چه اتفاقی خواهد افتاد :
بنظر می رسد در صورت بروز جنگ پدید امدن احتمالات زیر بسیار جدی است :
- تلفات بسیار زیاد ( غیر نظامی و نظامی ) ایران و امریکا و سایر کشور های احتمالی درگیر .
- افزایش قیمت نفت و طلا و سایر فلزات و مواد مهم معدنی تا ده برابر قیمت جهانی فعلی و تورم و رکود شدید اقتصاد جهان و... .
- درگیر شدن سایر قدرتها و کشورهای منطقه در در گیری و نتیجتا تخریب و تلفات بسیار زیاد تر از قبل .
- امکان بروز شورش و انقلاب و هرج ومرج سیاسی و امنیتی در کل کشورهای منطقه بخصوص کشورهای عرب و غیر عرب حامی امریکا و سقو ط حکومتهای انها و در نتیجه خارج شدن قدرت کنترل منابع نفت و گاز و ... منطقه از دست امریکا و غرب .
- استفاده گروهای متخاصم با امریکا و غرب از وضع پیش امده و وارد کردن خسارات و تلفات به امریکا و حکومت های طرفدار ان در منطقه و خارج ان و حتی درون امریکا.
- تبدیل شدن جنگ به یک جنگ فرسایشی که تلفات و هزینه های امریکا و هم پیمانان احتمالی ان را صد چندان خواهد نمود .
- وارد شدن احتمالی قدرتهای هسته ای چون چین و روسیه و هند بخصوص با توجه به احساس خطر و تنش ها و پیشینه اختلافات شدید در باره موضو عاتی مثل موضوع کره و تایوان و انرزی و مالکیت منابع قطب شمال و کشمیر و فضا و مسابقه تسلیحاتی و گسترش ناتو و ...
- پیروز شدن ایران اسلامی و جبهه طرفدار ان در پایان چنین جنگ احتمالی که هیمنه و ابرو و وجهه و موقعیت امریکا و هم پیمانان ان را در جهان بشدت از بین خواهد برد و نتیجتا باعث پدید امدن نابسامانی شدید اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در امریکا و جبهه طر فدار ان خواهد گردید . و قدرت گرفتن نهضت ها و دول ضد استعمار و استثمار در منطقه و جهان خواهد گردید.
با توجه به شرایط و احتمالات فوق است که امکان بروز حمله مورد اشاره پرزیدنت سارکوزی ( همانگونه که ایشان نیز انرا فاجعه بار خوانده ) و همچنین نئو محافظه کاران دور پرزیدنت بوش در کاخ سفید به رهبری دیگ چنی بسیار ضعیف است . لذا باید
واقعیت گرایی حاکم بر رابطه امریکا و ایران گردد و برای رسیدن به راه حل قطعی و نهایی هیچ راهی وجود ندارد مگر انکه در مرحله اول روابط سیاسی طرفین بوسیله بازگشایی سفارتخانه های ایران اسلامی و امریکا در پایتخت های طرف دیگر انجام شود.
برای انجام این کار بنظر من اصلا ضرورت ندارد مشکلات و اختلافات بین دو کشور از قبل حل و فصل گردد بلکه اول می تواند روابط سیاسی رسمی برقرار شود و بدنبال ان با پیگیری دو سفارتخانه و شروع مذاکرات واقعی و همه جانبه مشکلات و اختلافات بمرور حل و فصل گردد.
این ممکن ترین راه و ساده ترین و در عین حال تامین کننده منافع ملی هردو طرف ایران اسلامی و امریکا است .
وگرنه جنگ و خونریزی دشمنیها را صد چندان خواهد نمود و امریکا و غرب تا صدها سال بعد باید تاوان اشتباه فاجعه بار احتمالی خود و اسرائیل و هم پیمانان دیگر را بدهند.
پس پیش بسوی عقل و منطق و صلح و دوستی بین ملل امریکا و غرب با ملت و دولت متمدن و بزرگ ایران اسلامی.