سعید شجاعی سعدی،  Saeed Shojaei saadi

سعید شجاعی سعدی، Saeed Shojaei saadi

شاعر، نویسنده و پژوهشگر، Poet, Writer and Researcher
سعید شجاعی سعدی،  Saeed Shojaei saadi

سعید شجاعی سعدی، Saeed Shojaei saadi

شاعر، نویسنده و پژوهشگر، Poet, Writer and Researcher

عزیزان مسئولان ارشد در جمهوری اسلامی ایران لطفا به این مطلب مهم توجه عمیق و فوری بفرمایید


تاریخ و تجربه نشان داده است که اساسا حکومت ها چه در ایران و چه در سایر نقاط جهان اکثرا از نصیحت و زیر سئوال بردن سیاستها و روشهای اجرایی و غیره اجرایی اشان توسط صاحبنظران و کارشناسان خارج از دولت شان ناراحت و گاه با برخوردهای قهری پاسخ آنها رامیدهند.

در حدود سه دهه گذشته و بویژه در دو ماه و اندی اخیر  من بر اساس وظیفه انسانی، ملی و دینی خود مکررا چه از طریق انتشار در صفحات اینترتی و یا از طریق ارسال ایمیل و یا بار گذاری مطلب در صفحات مسئولان بلند پایه جمهوری اسلامی ایران نقظه نظرات و تحلیلها و پیشنهادات کاربردی خود را که بر پایه تجربیات تخصصی خود و نیز انجام پژوهشهای اینترنت محور و گاه میدانی ام تهیه شده است را خدمتشان تقدیم کرده ام و برای انجام این وظیفه سر سوزنی رانت و ریالی نیز در سه دهه گذشته دریافت نکرده ام که هیچ بلکه تبعات "زبان درازی و فضولی!" خود را هم تحمل نموده و می نمایم.

متاسفانه اکثرا مقامات دولتها چه در ایران و چه در سایر نقاط جهان وقتی با یک پدیده چالشی و بحران  سیاسی، امنیتی و اقتصادی با منشا داخلی و یا خارجی مواجه می شوند خواسته و یا ناخواسته رو بسوی کارشناسان درون دولت و یا اگر هم سراغ کارشناسان خارج از دولت بروند حتما بدنبال کارشناسانی می روند که با دولتشان هم سو و هم نظر باشد و به اصطلاح عوام "نان خواردولت" باشد.

حال اگر دولت گرفتاردر بحران با کاهش یا عدم محبوبیت نیز همراه باشد وابستگی خود به نقطه نظرات کارشناسان درون و برون دولت که وابستگی آنها ثابت شده باشد بیشتر و عمیق تر می شود.

نکته اساسی که اکثردولتمردان گرفتار در بحران به آن خواسته و یا ناخواسته بی تفاوت و بی توجه می شوندآن است که اگر قرار بود نقطه نظرات و راه حل های کارشناسان درون حاکمیت کارساز باشد که اساسا نباید مشکل و بحرانی در کشور بوجود بیاید.

و دولتها در اوج محبوبیت مردمی قرار داشتند.

حکومتهای مردمی و یا خودکامه چه در ایران و چه در سایر نقاط جهان که با بی توجه ای به نکات بالا دچار ضعف و از هم گسیختگی درون حاکمیتی و یا بین حاکمیت و مردم  گشتند و نهایتا جبرا گرفتار فروپاشی ویرانگر و خونبار شدند کم نیستند در ایران می توان از دولت دکتر مصدق و سقوط محمد رضا پهلوی و در جهان می توان از دولتهای بیشماری از دولت آلنده گرفته تا فروپاشی دولت و کشورهای یوگسلاوی و شوروی سابق نام برد.

امپراتوری شوروی کمونیستی با در اختیار داشتن ماهواره های فراوان در فضا و دارا بودن دهها سایت غنی سازی اورانیوم تا بالای نود درصد و نیز هزاران موشک کوتاه برد و قاره پیما و غیره و ارتشی بسیار مجهز به چهاردلیل ساده زیر سقوط نمود و کشور به چند کشور دیگر تجزیه گشت.

1- از دست دادن محبوبیت و بوجود آمدن بحران هویتی و فاصله گرفتن دولت با آرزوها و خواسته های مردم شوروی.

2- بروز بحران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شدید و نتیجتا گرفتار شدن اکثریت مردم شوروی در فقر و مشکلات معیشتی که بدلیل تحریمهای خارجی روز بروز بر دامنه آن نیز افزوده می شد.

3- فساد گسترده مالی و اختلاس و رانتخواری بین اعضای حزب کمونیست و کارکنان دستگاهای دولتی بمعنای عام آن که نتیجتا روز بروز اعضای حزب کمونیست و دست اندرکاران حکومتی مرفه تر می شدند و مردم شوروی فقیر و فقیر تر می گشتند و همین مسئله فاصله بین مردم و دولت را بسیار عمیق نموده بود و اعتماد بین این دو به پایین ترین حد خود رسیده بود.  

4- نظام و حکومت کمونیستی شوروی بر پایه اندیشه ای مارکس و انگلس و هگل و سایر نظریه پردازان مکتب کمونیسم و سوسیالیزم شکل گرفته بود و دولتمردان شوروی هرگونه دخل و تصرف و اصلاحی را در آن کفر مطلق می دانستند و مخالفان خود را اکثرا به اعدام و یا حبس های طولانی مدت و یا تبعید در سیبری محکوم می کردند. 

در این بین یک دولت و یک نظام کمونیستی دیگر بود که با دیدن وضع اسفناک دولت و مردم شوروی و درس عبرت گرفتن از وضع آنها، دست به ابتکاری مهم و سازنده زد.

 آنها اعلام کردن با تاکید بر حفظ نظام خود به سرمایه گزاران دیگر کشورها اجازه می دهند در چین سرمایه گزاری نمایند و درهای بسته کشور خود را بر خارجیان دارای سرمایه و تکنولوژی باز می کنند.

تا قبل از این تصمیم جدید، چین نیز مانند شوروی از لحاظ فرهنگی وسیاسی و اقتصادی و آزادیهای فردی و اجتماعی و روشهای زندگی بسیار بسته عمل می کردند و دولت اجازه هیچ تغییری را در روش زندگی که حزب کمونیست چین برای مردم آن کشور تعیین نموده بود را نمی داد و متخلفین به اعدام، حبس بلند مدت و یا تبعید محکوم می شدند.

امروزه نتیجه این دگرگونی و درس عبرت گرفتن چین از وضع اسفناک شوروی شده آنکه چین به یک کشور مافوق مدرن با قدرت نظامی بالا تبدیل گردد.

حال باید دید مسئولان ما در جمهوری اسلامی ایران حاضرند دست به تغییرات لازم بزنند و یا خدای ناکرده با اصرار به روشهای که کشور را از لحاظ فرهنگی و اقتصادی، سیاسی و غیره به این وضع اسفناک رسانده و با تکیه بر افرادی که همه هنرشان این بوده که اکثرا حرفی رابزنند که حافظ رانت و مقام و جایگاه انها باشد نه که بنفع نظام و یا مردم باشد تلاش خواهند امور را مشیعت نمایند.

آینده همه چیز را روشن خواهد کرد.

 ناخواسته به این بیت از ضرب المثل شیرین و آموزنده فارسی افتادم که می فرماید:

یک عمر بدی کردی دیدی ثمرش را...

خوبی چه بدی داشت که یکبار نکردی!.

حق یار همه باد.