هر چند فضای سیاسی جهان قبل از شروع ریاست جمهوری پرزیدنت ترامپ فضای گل و بلبل نبود اما تا این درجه نیز دچار آشفتگی و هرج ومرج نبود.
همانگونه که در مطالب و تحلیلهای قبلی خود نشان دادم پرزیدنت ترامپ فقط رئیس جمهور آمریکا نیست بلکه نماینده مجمع سرمایداران جهانی نیز میباشد.
بنده سعید شجاعی سعدی بعنوان یک پژوهشگر و فعال فرهنگ و صلح جهانی، براساس پژوهشهای منتشره پیشین اینترنت محور خود بر این باورم پرزیدنت ترامپ و مشاورانش با هدایت مجمع سرمایه داران جهانی در دوران مبارزات تبلیغاتی سال گذشته آمریکا کلاه گشادی سر روسیه و شخص پرزیدنت پوتین باهوش گذاشتند.
آنها از توان سایبری و جاسوسی روسیه در جهت تغییر نتایج انتخابات بنفع خود بهره گرفتند اما بعد از بقدرت رسیدن، زیر همه قول و قرار خود برای جبران زدند و نه تنها به روسیه چیزی ندادند که تحریمهای بی سابقه ای نیز بر آن تحمیل کردند.
در مورد ایران و کره شمالی نیز آنها به تبعیت از فرامین صادره از مجمع سرمایداران جهانی به افزایش تهدید و تحریم و ایجاد تنش و گسترش فضای جنگی روی آوردند.
ترامپ و مشاورانش بخوبی می داند شروع هر جنگی با کره شمالی یعنی جنگ با چین که حامی اصلی و نگهدارنده حکومت کمونیستی در کره شمالی است.
جنگ با ایران نیز دارای عواقب فاجعه بار نه تنها برای ایران و آمریکا که کل خاورمیانه و حتی جهان است.
در چنین شرایطی بنظر می رسد دولت پرزیدنت ترامپ عملا خود را از دیدگاه سیاسی در شرایط مرگ و زندگی قرار داده است.
در چنین وضعیتی اگر فرض کنیم همه متحدان آمریکا در ناتو هم با ترامپ همکاری کنند بنظر نمی رسد امریکا بتواند همزمان با روسیه و چین و کره شمالی و ایران و ونزوئلا درگیر شود.
اظهارات مقامات مختلف سابق و کنونی و شخصیتهای مهم و نیز مراکز پژوهشی آمریکا در روزهای اخیر ضد تصمیمات و سیاستهای ترامپ (در دو حوزه داخلی و خارجی ) گواه نوعی سردرگمی کم سابقه در آمریکا است.
شاید بتوان گفت اگر پرزیدنت ترامپ بخواهد به روییه کنونی خود ادامه دهد حتی انجام کودتای نظامی ضد دولت ترامپ و یا استیضاح او و همچنین وقوع انقلاب مردمی برای سرنگونی دولتش دیگر کاری غیر ممکن بنظر نرسد، هرچند بدلایل ساختار حکومتی و حقوقی حاکم بر آمریکا چندان زمینه ای برای چنین اموری متصور نگردد.