سعید شجاعی سعدی،  Saeed Shojaei saadi

سعید شجاعی سعدی، Saeed Shojaei saadi

شاعر، نویسنده و پژوهشگر، Poet, Writer and Researcher
سعید شجاعی سعدی،  Saeed Shojaei saadi

سعید شجاعی سعدی، Saeed Shojaei saadi

شاعر، نویسنده و پژوهشگر، Poet, Writer and Researcher

بازی زشت و خطرناک

امارت این کشور ی که بخش عمده ای از دلیل سر پا بودنش را به همت و تفکر مدیریتی و تجاری و صنعتی و کار و سرمایه ایرانیان مدیون است چند سالی است که با توجه به اختلافات سیاسی جمهوری اسلامی با امریکا و بعضی از کشورهای اروپایی فرصت را برای طرح ادعای غیر حقوقی مالکیت سه جزیره ایرانی مناسب دیده و هر فرصتی که پیدا کنند این درخواست نا مربوط خود را تکرار می کند .

من بعنوان یک محقق و تحلیلگر ساده ایرانی خدمت مقامات محترم امارات عرض می کنم ورای همه اسناد و دلایل و مستندات تاریخی که مالکیت ایران بر این سه جزیره ایرانی را ثابت می کند چطور ممکن است یک کشوری مانند ایران اسلامی گلوی خود ( سه جزیره تنب کوچک و بزرگ و ابو موسی ) را تحویل بیگانه دهد تا او هر وقت که خود یا کشورهای دیگر خواست امنیت ایران را با فشار دادن برهمین گلو بخطر اندازد.

بنابراین بنظر می رسد بهتر باشد که امارات دل به حمایت این یا ان کشور عربی نبندید !چه در زمان حاضر و چه تا ابدیت این سه جزیره ایرانی بوده و ایرانی هست و به هر قیمت ممکن ایرانی می مانند .!

زیاد هم بر روی سوی استفاده از اختلافات ایران و امریکا و بطور کلی ایران و غرب حساب نکنید.! هر کودکی می داند که موقعیت سیاسی و جغرافیایی ایران و تاثیری که ایران بر صلح و امنیت جهانی دارد به اندازه ی است که هر لحظه ممکن است به طور ناگهانی (همانگونه که بطور غافلگیر کننده و ناگهانی 16 سازمان جاسوسی امریکا گزارش براعت ایران اسلامی از سلاح اتمی را منتشر کردند) ایران و امریکا برای حفظ صلح و ثبات منطقه و جهان به توافق کامل برسند و ایران نه تنها موقعیت سیاسی خود را در بین تمامی مجامع جهانی تجدید کند که بدلیل توان نظامی و سیاسی و اقتصادی و علمی موقعیتی زیبنده تر از پیش از انقلاب اسلامی در منطقه و معادلات سیاسی و نظامی جهان پیدا کند.

درک امکان عملی شدن این مهم خیلی ساده است کافی است به تحولات 3ماهه اخیر نظری دقیق و موشکافانه داشته باشید.

سفر پرزیدنت پوتین به ایران و تشکیل جلسه سران کشورهای دریای مازندران در تهران و گزارش البرادعی و گزارش 16 سازمان جاسوسی امریکا و برگزاری سه دور مذاکره امریکا و ایران بر سر عراق و و سفر دکتر احمدی نزاد به نیویورک و همان مجموعه شرایطی که سران شورای خلیج فارس را تشویق به دعوت از دکتر احمدی نزاد برای شرکت در جلسه اخیر سران این کشورها در قطر نمود و بسیاری از تحولات دیگر اشکار و پنهان سیاسی بین ایران و کشورهای طراز اول جهان همه نوید یک تحول سیاسی مهم و تغییر معادلات سیاسی و امنیتی منطقه و بتبع ان جهان را بفنع همه کشورها و منجمله ایران می دهند .

لطفا برای گرفتن ماهی از اب گل الود نیز به فکر دامن زدن به اختلافات ایران با غرب تا سرحد جنگ را هم بهتر است از سر بیرون کنید . چون اول امکان وقوع چنین اتفاقی تقریبا بعد از گزارش 16 سازمان های جاسوسی امریکا نزدیک به صفر است.

دوم حتی اگر بدبینانه فکر کنیم ! و خدای ناکرده چنین اتفاقی بیافتد ( یعنی بین ایران و امریکا جنگی اتفاق افتد)تحقیقا بنظر می رسد همه کشورهای منطقه بدون استثنای در اتش عواقب بسیار فاجعه بار ان خواهند سوخت و کسی نمی ماند که از اب گل الود ماهی بگیرد!
بنابراین مطلوب ان است که در نهایت دقت و بررسی و بدور از هر توهم و خیال پردازی خطرناک باید همه واقعیات سیاسی و جغرافیایی حاضر را بپذیریم که هر گونه دست اندازی برای تغییر این وضع تحقیقا ممکن است به فاجعه ای منجرشود که همه را سخت پشیمان کند که در چنین صورتی شاید دیگر پشیمانی هم سودی نداشته باشد پس اصطلاحا علاج واقعه را باید قبل از وقوع کرد >

رابطه برادرانه فعلی بین ایرانیان و همه کشورهای عربی خلیج فارس باید برادرانه و دوستانه و در نهایت مودت و همکاری و دوستی بماند و هیچ کس حق ندارد به تحریک دیگران یا راسا این روابط حسنه را به کینه توزی و دشمنی بین کشورهای منطقه خلیج فارس تبدیل کند .

تاریخ گذشته این منطقه نشان می دهد که ایران همیشه یار و یاور همه کشورهای خلیج فارس در همه زمینه ها بوده و قطعا در اینده نیز خواهد بود . خدا کند که واقع بین باشیم و به تخیلات و توهمات توجه ای نکنیم و قدر دوستی و مودت و همکاری با ایران و کشورهای منطقه را بدانیم .که این تحقیقا برای صلح و امنیت منطقه و جهان بسیار مفدتر خواهد بود.
نظرات 1 + ارسال نظر
م رضائیان پنج‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 06:31

گاف بزرگ اصلاح طلبان
با آنکه کمتر از یک ماه تا یک حضور حماسی دیگرواثبات اقتدار ملی و رقم خوردن یکی دیگر از برگهای زرّین دفترانقلاب باقی مانده است لیکن فعالیت حزب ها وگروهها نیز در نوع خود قابل توجه است علی الخصوص که بسیاری از آنان به شیوه ها وشگردهای نوین وجدّیتر وبه اصطلاح امروزی ها نوگرائی هزاره سوّم رو آورده اند که در آینده وسرنوشتشان نقش به سزائی دارد واین در حالیست که برخی هم بنا بر دلائل نامعلوم متاسفانه دچار نوعی توهم وخوشبینی مفرط شده تا آنجا که حتی برای افراد عامی وخارج از گود سیاست هم قابل درک است!؟
با لحاظ این نکته که خوشبختانه امروز اکثر هموطنان عزیز در زمینه معلومات سیاسی (بخصوص سیاست داخلی) از یک حد تراز بالا برخوردارند به جرأت میتوان گفت امروز دیگر انتخاب شعارهای رنگین ودهان شیرین کن، نمیتواند در تعیین سرنوشت، مردم رابه اشتباه انداخته وتضمینی بر کسب اکثریت آراء برای هیچ حزب وگروه ودسته ای باشد.
(این نکته در انتخابات گذشته به کرّات توسط ملت غیور به اثبات رسیده است بطور مثال در زمانیکه در محاسبه ونظرسنجی مشکلات عمومی جامعه، مشکلات اقتصادی در رأس همه مشکلات قرار میگرفت بوضوح دیدیم که در مهمترین عرصه انتخاباتی کشور(انتخابات ریاست جمهوری نهم)شعارهایی نظیر مساعده 50 هزارتومانی ماهانه نیز نتوانست مردم آگاه وشریف را به ورطه لغزش اشتباه ببرد؟!
حال با یک دید عمیق تر به این مهم میرسیم که چنین اشتباهاتی اگر از یک گروه یا دسته نوپا وکم تجربه وناشناخته و نه چندان مهم در عرصه سیاست کشور ،سرزند پذیرش آن برای هر فرد طبیعی است اما اگر افراد شاخص واحزاب باسابقه چنین خبط هائی را مرتکب شوند همگان را به تحیّر وامیدارند !!؟
ودرتکرار اشتباهات فاحش سیاسی توسط احزاب وگروهها میتوان به اقدام مهم آغازین اصلاح طلبان در انتخاب « مرتضی حاجی» بعنوان« رئیس ستاد اصلاح طلبان تهران »والقابی نظیر این اشاره کردحال اینکه این بزرگواران با وجود عناصر ومهرهائی با پشتوانه مردمی بیشتر ومقبولیت سیاسی افزونتر(نظیر بیطرف موسوی لاری جهانگیری و...)چطور وچگونه به این نتیجه واهی رسیده اند که« لنگر کشتی سرنوشت خویش را به طنابی پوسیده بسپارند »در نوع خود جای تعمق است؟!؟!؟
واقفیم که به فضل خدا امروزه آموزش وپرورش اطراف واکناف کشورعزیزمان (حتی دور افتاده ترین نقاط ومحروم ترین اقشار) را مورد پوشش قرار داده واز آنجائی که مشار الیه قبلا در سمت وزارت آموزش وپرورش کارنامه نه چندان درخشانی از خود بر جای گذارده و دوران چهار ساله وی متاسّفانه همواره شاهد نارضایتی اعتراضات وتجمّات وتحصن فرهنگیان بودیم(در دوران وزارت ایشان تقریبا شاهدبرپائی بیش از پنجاه تحصن وتعطیلی در سطوح مختلف (ناحیه –منطقه-استان-و...)بودیم که این آمار از نظر کمّیت ،بطور میانگین حتی بیش از ماههای وزارت ایشان است!!!!!؟)
ودر شرائطی که در اذهان عمومی کشور نام مرتضی حاجی بعنوان یکی از ناموفق ترین وضعیف ترین مدیران پس از انقلاب نقش بسته واز سوی دیگر با لحاظ مقبولیت مردمی قشر عزیز وفرهیخته فرهنگی وتأثیر پذیری ملت از ایشان ،از هم اکنون میتوان تصور کرد که قطعاً بازتاب این مسئله آینده وسرنوشت طیف اصلاح طلب در عرصه انتخابات را به خطر خواهد انداخت .
ودر خاتمه میتوان چنین برداشت کرد که اصلاح طلبان با چنین اقدامی یقیناً از هم اکنون آخرین میخ ها را بر تابوت خویش کوبیده اند؟!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد