مقدمه :
یاداور می گردم که این مطلب نیز نظر شخصی و تخصصی نویسنده است که یا درست است که گوارای وجودتان و یا نادرست است که از قبل عذر مرا پذیرا باشید !
عزیزان حواننده این وبلاگ :
در 5 اردیبهشت 87 پیشنهاد دادم تا سازمان غیر دولتی و مردمی با نام "سازمان پاسداران صلح و دوستی ملل " در کشور بامرکزیت شیراز ( بدلیل انکه قرنها این شهر مرکز فرهنگ و سیاست و تمدن ایران و جهان بوده است) یا تهران با هدف تبیین و تحکیم پایه های صلح و امنیت منطقه ای با اولویت منافع و امنیت جمهوری اسلامی ایران تشکیل شود (که بدون هیچ اغراق و گزافه گویی تحقیقا بنظر می رسد که امنیت و ثبات ایران اسلامی پایه - نه تنها صلح و امنیت خاورمیانه که پایه صلح و امنیت و ثبات جهان باشد . همانگونه که بی ثباتی ایران قطعا - بی ثباتی منطقه و جهان را در پی خواهد داشت)
اما به هر دلیلی که بود این پیشنهاد جدی گرفته نشد ! که اگر شده بود هم اینک که فلسطینیان مظلوم و بی دفاع به معنی واقعی کلمه بی رحمانه قتل و عام می شوند ! و بدلیل عدم رابطه سیاسی جمهوری اسلامی ایران با اسراییل که سبب شده است تا ایران اسلامی نتواند با استفاده از نفوذ خود بر اسراییل ان کشور را از اقدامات جنایتکارانه بر علیه مردم غزه باز دارد - بدون تردید این سازمان می توانست بخوبی بدلیل ماهیت غیر دولتی و مردمی خود با مذاکره با دولت و مسئولان اسراییلی بعنوان یک میانجی عمل کند که علاوه بر منافع طرفهای درگیر ( حماس و اسراییل ) همچنین از منافع جمهوری اسلامی ایران نیز در جهت تحکیم صلح و ثبات منطقه ای و جهانی اش دفاع کند!
من شخصا ( هرچند این یک ارزوی محال بنظر می رسد اما ) ارزو می کردم که با وجود عدم برسمیت شناختن اسراییل توسط جمهوری اسلامی ایران و نا مشروع دانستن موجودیت ان . ای کاش(نوعی ) رابطه سیاسی بین دو کشور( و نیز جمهوری اسلامی ایران و امریکا ) بر قرار بود ! تا در مواقع بروز جنگ و بحران( نظیر جنگ 33 روزه حزب الله و اسراییل و یا بحران کنونی در غزه و امثال ان ) از طریق اعمال نفوذ و گفتگوی اشکار و پنهان بین جمهوری اسلامی ایران و اسراییل اول از تعمیق و گسترش درگیری ها و از تبعات و تلفات فاجعه بار انسانی غیر نظامیان(بخصوص کودکان و زنان ) جلوگیری می گردید و دوم بعضی از سران و دولت های خائن عرب و غیر عربی که نه تنها هیچ علاقه ای برای جلوگیری از جنگ و خونریزی در منطقه از خود نشان نمی دهند که بنظر می رسد ! معتقدند از هر طرف کشته شود در جهت خواست و منافعه انها است ! نمی توانستند بی توجه به منافع جمهوری اسلامی ایران و برای استفاده تبلیغاتی طرحهایی (برای حل و فصل ظاهری بحرانهای جاری در خاورمیانه) را ارایه دهند که عملا منافع خودشان را تامین کند و بس!
عدم وجود رابطه سیاسی جمهوری اسلامی ایران و امریکا و اسراییل سبب شده است تا متاسفانه قدرت مانور سیاسی و اثر گذاری جمهوری اسلامی ایران بر امریکا و اسراییل از لحاظ سیاسی ( در هنگام بروز جنگ و بحرانهایی منطقه ای ) به حد صفر برسد ! و از طرفی دیگربعضی از سران کشورهای "کرکس مانند" منطقه از عدم وجود چنین رابطه ای نهایت سوی استفاده را نموده و با تحریک (غرب)و بخصوص اسراییل و امریکا متاسفانه اهداف و فعالیت های صلح طلبانه و مسئولانه جمهوری اسلامی ایران را با مضامینی همچون "خطر جمهوری اسلامی ایران برای صلح و ثبات منطقه و جهان " بعنوان یک "تهدید" جلوه دهند و مثلا در دو کنفرانس ادیان و صلح خاورمیانه که در ماههای اخر سال 2008 در امریکا با حضور سران اسراییل و امریکا و سران عرب برگزار گردید بعضی از سران عرب حاضر( با سر کشیدن جام های مشروبشان ) متاسفانه ضمن تحریک امریکا و اسراییل بر علیه ایران اسلامی قول همکاری با اسراییل و امریکا را برای مقابله با انچه را که خطر ایران اسلامی می خوانند در صورت بروز هر نوع درگیری اتی را سر دهند!( و چه زود اثار و تبعات همکاریهای انها را در قتل و عام مردم بی دفاع غزه توسط دولت تندرو اهود المرت را در غزه شاهد گردیدیم ! -بعضی از سران عرب حاضر در این دو کنفرانس احتمالا نهایتا خواب و ارزوی جنگ عظیم جهان غرب و اسراییل بر علیه جمهوری اسلامی ایران و تجزیه این سرزمین کهن و مقدس را در ذهن پلید خود می پروانند! که با ید به انها یاداور شد که اگر همه دنیا جمع گردند هرگز تا ایران و ایرانی و فرهنگ عاشورایی حسین"ع" در ایران زنده است محال است بجز با نابودی همه ! چنین امری میسر گردد!!! پس لطفا خیال بافی نکنید ! و با صداقت دست دوستی و مودتی که از سوی ایران به همه و منجمله بسوی شما برادران مسلمان و عزیز و همسایه دراز شده است را بگرمی بفشارید! که این بنفع صلح و ثبات منطقه و جهان است- شخصا همه برادران و خواهران عرب را دوست دارم و امیدوارم که انها نیز با ایران اسلامی صادق و یکرنگ باشند! انشالله )
پر واضح است ایران اسلامی صلح طلب و و مسئولیت شناس راسا هیچگونه احساس نیازی به رایطه با امریکا و اسراییل ندارد! و از قضا همه پیشرفتهای علمی و تکنولوزیکی خود را در همین بی ارتباطی با انها بدست اورده است ! اما من بعنوان یک شهروند ساده بر این باورم ! عدم رابطه سیاسی جمهوری اسلامی ایران و امریکا و اسراییل سبب شده است تا هم منافع ما (جمهوری اسلامی ایران) و هم منافع فلسطینیان و حزب الله و (ونیز سوریه و لبنان ) از یک سو - و منافع غرب و اسراییل از سوی دیگر بدلیل مکر و حیله اتش بیاران معرکه ! نه تنها بخطر بیافتد ! که هر لحظه با بروز کمترین سوی تفاهم به یک جنگ تمام عیار تبدیل شود ! و این در حالی است که اگر روابط سیاسی برقرار بود از طریق مذاکرات سیاسی و غیر سیاسی می شد و می شود از شروع بحران و خونریزی جلوگیری گردد!
خوشبختانه با روی کارامدن باراک اوباما (که از اول بهمن برابر با ۲۰ ژانویه ۲۰۰۹رسما کارش را شروع می کند) و با در پیش بودن انتخابات اسراییل این احتمال است که افراد و احزاب تندرو و جنگ طلب در اسراییل جای خود را به احزاب و سیاستمداران صلح طلب و معتدل دهند! که بروز مجموعه این تحولات می تواند فضا را برای رسیدن به وضعیت فوق مساعد سازد!.