بنظر بنده هرروز که می گذرد با افزایش قدرت نظامی ایران از خطر بروز جنگ و برخورد نظامی بین ایران و غرب کاسته می شود اما رقابت شدیدی در حوزه فرهنگ بین شرق و غرب پدید می اید که در این مقاله به ان خواهم پرداخت.ضمنا به شما پیشنهاد می کنم دو مقاله زیر این مطلب را هم نیز بخوانید انها را بسیار مفید خواهید یافت!
-----------
فلسفه زندگی شرقی و فلسفه زندگی غربی -تضاد و دشمنی و یا تبادل و همزیستی و تکامل یکدیگر.
پژوهشی فرهنگی و جامعه شناختی و فلسفی از سعید شجاعی سعدی- این مطلب خلاصه کوتاه از پژوهش اینترنت محور نویسنده است که اگر سرمایه گزار و علاقمندان و یا ناشری پیدا شود (بعد از تکمیل و ویرایش و کسب مجوزه لازم اماده ام تا ان را بصورت کتاب به بازار عرضه نمایم)
-------------
یاداوری-بنظر می رسد در این زمانه ای که حرف اول و اخر را پول میزند ! وظاهرا مهم نیست پول بدست امده کثیف است یا پاک! حرام است و یا حلال !حق مردم و یتیم و دو تیم است و یا حق الناس! و چنین می نماید که(از دید نوکیسه های تا دیروز بدبخت)دارنده پول صاحب هر حقی است!هر حرفی که می زند و هر کاری که میکند عین حقیقت و اخر تدبیر و عدالت است و او خودرا ازخرطوم فیل افتاده می بیند !و چون بی هیچ زحمتی و در نهایت بی رحمی و وقاحت با رانتخواری و کلاهبرداری و خیانت به بیت المال و امثال ان پولدار شده لذا از نظر هوش خود را انیشتن زمان بحساب می اورد ! (؟)و دیگران را در ذهن توهم زده و متکبرانه و خود بزرگ بینی کاذب! مفلوک و در مانده و بی دست و پا و کودن می بیند!بله!در حالی که غافلنداگر نعوذباالله قرار به چنین کارهای ضد دینی و ضد بشری و ضد اخلاقی و ناجوانمردانه بود هزاران نفر از شما انگشت کوچک یک در بان حوزه علم و معرفت و اخلاق و اخرت هم در کسب چنین ثروت و موقعیتها نمی شدید !
---------
از سوی دیگر بنظر می رسد در این اشفته بازار ریا و دغل و
تزویر و دروغ ! نوشتن تحقیق و انجام پژوهش انهم از نوع سیاسی و اجتماعی و فرهنگیش کاری بیهوده و ویژه افراد بی عرضه در کسب چنین ثروتهایی بحساب می اید!تحقیق وقتی واقعی است که از روی دست دیگران نوشته شود! و درمقابلش میلیونها (اگر نگویم میلیاردها تومان) رانت سیاسی و اقتصادی و اداری و دانشگاهی در هر مورد ببرند. در مورد خودم بگویم واقعا متحیرم با وجود این همه فشار و تنگناهای همه جانبه ای که افراد شرور وکم سواد و مغرض نا اگاه و ظاهر بین و بی خبر از اخر کار و اخرت و صد البته نوکیسه ای ! که حال را خوشند و برخرمراد هم سوار اشکار و پنهان بر من از همه جنبه ها! و به تبعه ان از لحاظ مالی بر اطرافیان تحمیل می کنند!.
چرا و چرا چون منی که نه تنها ریالی برای این همه فعالیت علمی و فرهنگی و ارایه تحلیل سیاسی و غیره جهت خنثی کردن و یا دستکم کاستن از اثار بسیار مخرب تک رسانه ای و فرهنگی غرب که نهایتا می تواند به تک نظامی منجر شود از هیچ فرد حقیقی و حقوقی دریافت نکرده است ! و زندگی ساده و بی الایش ولی پاک خود را با همه ثروتهای جهان معاوضه نمی کند و دستورانجام و شروع چنین فعالیتی را نیز فقط از عمق وجدان و اعماق قلب و
عشق به دین و دیانت و ایران و ایرانیت و انسان و انسانیت و اخلاق و اخلاقیت و شرف و شرافت دریافت نموده است و لاغیر! دست به تولید کالاهای علمی و فرهنگی زده و میزند که همه از اثار و تبعات ان استفاده می کنند جز خودش و خانواده اش ! در طی دو دهه اخیر و بویژه در 6 سال گذشته با شروع فعالیت وبنگاری سیاسی و فرهنگی و اجتماعی خود! صدهها طرح و مقاله و مطلب نگاشته و می نگارد تا دیگران خوش و سرحال و شاداب و در امن و امان به سورچرانی و زندگیشان با سوی استفاده از همه کس و همه چیز دوربرشان و نیز در دسترس شان بپردازند و بر ریش نداشته امثال نویسنده این سطور بخندند ! که چه بی مزد و مواجب کار می کندو جور ما را می کشد که چه خوب گفته شاعر"...چو احمق در جهانست مفلس در نمی ماند" ؟! چقدر گمراه و بدبخت و نادانند اینان!بگذریم.
------------------
و اما مطلب اصلی - اگر به عرف و اداب و سنن و روشهای زندگی و فرهنگ غربی و شرقی (در این بحث منظور نویسنده از شرق کلیت کشورههای جهان سومی اسیا و افریقا و ... نیست بلکه کشورههای اسلامی و در اینجا بویژه ایران است) با روش علمی و پژوهشی توجه کنیم هر چند در ظاهرا روش و فلسفه زندگی غربی و شرقی عمیقا با هم متفاوت و حتی در تضاد و ستیز می نماید ! اما واقعیت ان است که این دو فرهنگ غربی به رهبری امریکا و شرقی به رهبری ایران در یک تقابل و رقابت فرهنگی سعی در بیشترین حد ممکن تاثیر گزاری در افکار و جوامع مقابل را دارند رقابتی که لزوما اگر بازیگرانش قواعد بازی را رعایت کنند مخرب و بد نیست بلکه نویسنده اعتقاد دارد شاید چنین رقابتی به تکمیل چرخه فرهنگ پذیری پدیدهای مهم و مفیدی چون صلح و عدالت و توسعه و رشد و حقوق بشر در جوامع جهانی بیانجامد .
---------------
هرچند در این رقابت فرهنگی ابزار رسانه ای و مالی و تکنولوژیکی غرب بر شرق می چربد ! مضاف بر انکه شرق در دو جبهه داخلی و خارجی باید رقابت و مبارزه کنند و این در حالی است که غرب حداقل در بعد فرهنگی چندان با مشکلی در داخل مواجه نیست چرا که تقریبا همه جوامع غربی لاییک و غیر مذهبی اند و سکس و برهنگی و میگساری و لذت طلبی بر اساس فلسفه و مکتب فردگرایانه لیبراستی از حقوق اولیه و فردی و طبیعی افراد در غرب بحساب می ایند (البته تا هنگامی که این حقوق باعث سلب امنیت فردی و سیاسی و اجتماعی دیگران نگردد قابل تحمل و قبول است) لذا غرب تمامی توان خود را در این رقابت فرهنگی با شرق بکار گرفته است و شرق مجبور است تا بخشی از توان خود را به خنثی نمودن تک های فرهنگی غرب اختصاص دهد و با بخش باقی مانده به تک فرهنگی به غرب اقدام کند.بعلاوه وحشی گریها و کشتارهای بی رحمانه گروههای تندرو و تروریستی محدود جوامعی از شرق ! کار اثر گذاری تک فرهنگی شرق را به غرب را کمی با مشکل مواجه نموده است چرا که دول غربی با چسباندن چنین اعمالی به دول و ملل شرق افکار عمومی غربی را به سمت شرق گریزی سوق میدهد تا جذب ان.
-----------------
اما ایا واقعا می توان با توصیف با لا غرب را برنده این رقابت فرهنگی اعلام کرد بنده سعید شجاعی سعدی بنا به نتایج پژوهشهای "اینترنت محور "خود به دلایل زیر این اعلام را علمی و واقعی نمی دانم!.
-مهاجرت جمعیتی چندده میلیونی از شرق بغرب و اثر پذیری بخش عمده ای از انها از تک فرهنگی شرق و بازگشت انها به ریشه های فرهنگی و اداب و سنن شرقی خود و تقریبا بی اثر شدن همه تک های فرهنگی غرب بر انها باوجودی که انها در غرب زندگی می کنند اولین دلیل نویسنده این سطور است.
--------------
-سابقه تاریخی حضور و دخالت غرب در شرق بسیار زشت و غیر انسانی و استثمار گرانه و استعمار گرانه و توام با کشتارهای وسیع و تجاوز و چپاول اثار هنری و تاریخی و منابع رو و زیرزمینی و ثروت ملل شرقی بوده است لذا در مقابل ضعف نسبی رسانه ای و تکنولوژیکی و مالی شرق در مقابل غرب ! شرق هر جا کم بیاورد با همه توان از این نقطه ضعف تاریخی غرب بر علیه خودشان استفاده نموده و مسایل سیاسی را نیز در تک فرهنگی خود دخالت می دهد و با این کار هم تا حدی از دامنه اثر گذاری تک فرهنگی غرب می کاهد و هم اثر پذیرفته گان داخلی را مرعوب و منفعل می سازد.
----------------
-نباید این فرض را پذیرفت که غرب در همه چیز با هم هماهنگی کامل دارند و ید واحد هستند چرا که رقابتهای سیاسی و اقتصادی اجزاء تشکیل دهند غرب باهم بشدت در یک رقابت اشکار و پنهانبسر می برند و مسایل و مشکلات در بین کشورهای اروپایی در قاره اروپا و رقابت بین امریکا با کانادا و مکزیک و نیز رقابت این دو بلوک با هم همه نشانگر وجود ناهماهنگی و تضاد و اختلاف سیاسی و اقتصادی بین اجزاء جبهه فرهنگی غربی است.شرق دقیقا با اطلاع از این نقطه ضعف دیگر غرب سعی دارد ضمن کاستن از تبعات تک غرب همچنین بر دامنه و عمق چنین اختلافاتی بیفزاید.
--------------
انشالله بحث بیشتر و بیان مصادیق نکات فوق را به انتشاراحتمالی کتاب در اینده وا می گذارم( البته در صورت پیدا شدن ناشر و یا سرمایگذار مربوطه).
-------------
سعید شجاعی سعدی
شیراز-8 تیر 90