طنزسیاسی
===
فکر کنم دیشب باز مثل دفعات قبل در نوشیدن چای و ابلیمو زیادی روی کردم چون دم صبح خواب بدی دیدم .حتما می پرسید چه خوابی؟ !. راستش خواب دیدم که نامه زیر را برای استانداری فارس ارسال کردم!. اقا توی خواب دیدم با اینکار برو بچ جمع شده بودند این بار آشی برام بپزند که ده وجب روغن لیتری 4 هزارتومان رویش باشد!.در اینجا برای انکه حوصله شما سر نرود فقط دو گفته موافق و مخالف از جمع برو بچ را تعریف می کنم.
---
از کلمات قصار بروبچ موافق پختن آش از برای سعید شجاعی سعدی که من باشم:
---
اقا باید یک ضد حال سیاسی و خفن و همه جوره نثارش کنیم که دیگه چنین جسور نگردد و تا اخر عمر یادش برود نامه انهم از نوع درخواست " تاسیس دفتر بین المللی مطالعات سیاسی و صلح در شیراز" از خودش صادرنماید. وا اسفا!اخر الزمان شده ! طرف فکر کرده کیه! حرف حرف ماست !.اصلا توی این شهر و محله مگر برگ درخت بدون اجازه ما اجازه دارد بیفتد! .مگه ما مرده باشیم ! مجوزبگیرد !. دیندار و مخلص است که باشد!سواد داردکه داشته باشد! خوب تحلیل و پیش بینی می کند که بکند.دلسوز و خادم بی مزد و مواجب و پاک است که باشد!.دنبال حفظ و گسترش صلح و امنیت و منافع ملی کشور و نظام و امنیت منطقه و جهان است که باشد. اصلابما چه!.مبتکر است خوب باشد!. هی میگن درهفت سال گذشته حدود 400 مقاله و مطلب و طنز و تحلیل سیاسی ضد جنگ نوشته خوب بما چه! نوشته که نوشته باشد!.همینکه برای ما و باند قدرمان کار نمی کنه! حتما خودش و کارش مشکوک است!.دیگی که توی این شهر برای منافع ما نجوشه!میخوام سرسگ توش بجوشه!.
باید حالشو بد جوری بگیریم!.سرش باد دارد!باید بادش را بگیریم.خلاصه تا درازکش نشود نباید دست از سرش برداریم!.چه غلطا! می خواد برامون دفتر نمیدانم چی چی
در شیراز راه بیندازه !خوشم باشه!برو بچ اماده عملیات باشید! برجکش بزنید می خواهم برای همیشه درس حسابی بهش بدهید!.تادیگه کسی تو این شهر بفکر این غلطا نیفتد!
.
---
اما بشنوید ازبروبچ مخالف پختن آش برای من سعیدشجاعی سعدی::
---
اقا مگه اخبار دنیا را نمی شنوید ! دولت اسراییل و امریکا و انگلیس با همرایی ایادی عرب و غیر عرب دور ایران و ناتو به بهانه فعالیت صلح امیزهسته ای ما و برخی مسایل دیگه در صدد حمله احتمالی به ایران هستند! و یا دستکم در یک جنگ روانی مرتبا تهدید به اینکار می کنند!.حالا اگه بنده خدایی مثل او پیداشده و در هفت سال گذشته به شرح امده در نامه پاینش تلاش کرده بصورت کاملا خودجوش و علمی در حد وسع و امکاناتش جلو اینکاررابگیردو در مقابل حتی یک ریال هم نگیرد و هزاران بلا و مصیبت وارد شده به او توسط ما راهم تحمل کرده و به دعوتنامه هایی اینترنتی گرین کارت امریکا بی توجه مانده و اینکار را برای اجر اخروی و ادای دین و تکلیف شرعی و ملی خود دانسته وبداند. اتفاقا دوستان توجه کنید که کارو در خواست او در جهت حفظ جان و مال و موقعیت و امکانات و رفاه همه جانبه ماهم هست !. پس من بهمین دلیل با پختن هر آش جدیدی برای اومخالفم! . اتفاقا حالا باید کمکش کنیم تا کارش را بخوبی پیش ببرد . تا جنگ نشود و همه چیزمان در این شهر از دست نرود ! حالا بعدها اگه لازم شد آشی نو براش پخته شود خوب بوقتش می پزیم ! بجان خودم قول میدم بوقتش اینکار را بکنیم!اما اقایان تو این شرایط به او و امثال او خیلی نیازمندیم!.پس لطفا موافقت کنید و دست از اشپزی بردارید..
---
اقا منو میگی آی ترسیده بودم ! آی ترسیده بودم!.که در همین وقت صدای اذان صبح از بلند گوی مسجد مرا از ان خواب چمن در قیچی بیدار کرد و من پریشان حال برای خواندن نماز صبح اماده شدم.راستی یادم امد اقا انقدر در خواب ترسیدم که متن ان نامه به استانداری برای تاسیس" دفتر بین المللی مطالعات سیاسی و صلح در شیراز" را فراموش کردم!.پیش می اید دیگه ! ببخشید!.البته قول می دهم هر وقت متن نامه مربوط بخواب دیشبم یادم امد فورا برایتان تعریف کنم!.خودمونیم عجب خواب وحشتناکی بود!شما چی فکر می کنید؟.!.
---
سعید شجاعی سعدی-شیراز .