نکن کاری که آخر ننگت آید ----- جهان با این بزرگی تنگت آید

چرا این همه اضطراب؟!

بنده اخیرا برای گرفتن حق قانونی خود در مورد دریافت قیمت 200 مترمربع زمین در مالکیت رسمی خود  که در مسیر خیابان واقع گردید  و بعد از آنکه مراجعات متعدد به املاک شهرداری منطقه جواب نداد برای ابطال قانونی قرارداد کاملا یک طرفه که قیمت زمین بنده را بدون رعایت روند قانونی متری 110 هزار تومان تعیین کرده بود (در حالی که قیمت واقعی زمین متری حدود 1 میلیون تومان است)به دادگاه شکایت کردم.نمی دانم چه خبر است که دو سه نفر بشدت در محل ناراحت این قضیه

 اند.اطمینان می دهم اصلا اعمال و گذشته  دیگران (چه خوب و چه بد)به خودشان مربوط است . بنده فقط در مورد زمین خودم شکایت کردم نه برای مچگیری دیگران.اثبات این قضیه ساده است چرا که

در همین مرحله و همین حالا  اگر حق قانونی و واقعی بنده داده شود فورا میروم و شکایتم را پس می گیریم.تازه معلوم نیست شاید همانطور که مسئول املاک شهرداری منطقه گفت همیشه حرف دادگاه و شهرداری یکی است مثلا و خدای ناکرده هم  یکی باشد.پس این دو سه نفر اصلانگران نباشند .

وقتی رفتار مشوش این دو سه نفر را می بینم یاد این بیت شاعر بزرگ ایران زمین بابا طاهر همدانی "ره" می افتم که فرمود:

نکن کاری که آخر ننگت آید ----- جهان با این بزرگی تنگت آید