اگر رویداد 9 دی و حضور گسترده میلیونها ایرانی عاشق ایران و تمدن ایرانی اسلامی در خیابانهای شهرهای بزرک وکوچک و روستاها به طرفداری از نظام و رهبری هوشمند وساده زیست آن حضرت آیه الله خامنه ای را از زاویه امنیت ومنافع ملی بررسی کنیم در خواهیم یافت هزاران سال تجربه تلخ وشیرین ایران کهن چه در قبل و چه بعد از اسلام به ما ایرانیان یاد داد اگر می خواهیم بعنوان یک ملت با هویت ایرانی- اسلامی در نقشه جغرافیای سیاسی جهان باقی بمانیم و به حیات
اجتماعی خود ادامه دهیم هیچ راهی بجز عبور از چند دستگی و یا همان جناح بازی نداریم.در انتخابات خرداد 1388 نتیجه اعلام شده مورد پذیرش دوتن از کاندیداها (مهندس موسوی و حجت الاسلام کروبی قرار نگرفت) تدابیر قانونی وهمت و تلاش دستجمعی و یا فردی دلسوزان هم برای رفع سوی تفاهمات وحل شائبه تقلبل احتمالی در انتخابات اثر نکرد و حتی سخنرانی رهبر انقلاب در خطبه های نماز جمعه که در نهایت احترام وتعریف از گذشته و خدمات آقایان فوق با بیانی دلسوزانه خواستند وضعیت کشور وخطراتی که در آن زمان از ناحیه ناتو و اسراییل و
حامیان عرب و غیر عرب منطقه ای و فرا منطقه ای برای امنیت ملی و منافع وهویت ایران اسلامی داشت مورد توجه قرار گیرد وهمه به اختلافات پایان دهند . اما به هر دلیلی این اتفاق نیفتاد و تظاهرات گسترده خیابانهای کشور را فرا گرفت . جامعه از لحاظ داخلی میرفت به یک جامعه دوقطبی تقسیم شود و غرب واسراییل هم طبیعی بود با بسیج امکانات رسانه ای وسیاسی و مالی و غیره خود (بر اساس یک اشتباه محاسبه بسیار فاحش والبته کودکانه)بدنبال خلق عراق و افغانستان در
میهن ما و یا سقوط نظام جمهوری اسلامی ایران وتجزیه ایران به شیوه آنچه را که در باره شوروی و یوگسلاوی سابق انجام دادند بروند. اما بناگه مردم حتی مردمی که به طرفداری از معترضین به نتیجه اعلام شده به خیابان آمده بودند متوجه شدند بیگانگان به بهانه طرفداری از پایمال شدن حق دوکاندید در واقع قصد زدن ریشه ایران و ایرانی و هویت
وتمامیت ارضی ایران را دارند. بنده شخصا فکر میکنم حتی آقایان کروبی و موسوی هم قبل از رفتن به حصر خانگی متوجه این
حقیقت شده بودند .اما باز بنده بر این باورم که هجمه بسیار شدید تبلیغات خارجی در ماهواره و شبکه های اجتماعی ومطبوعات فارسی زبان و غیره خارجی و داخلی و اشتباهات رسانه ملی (از دید بنده)عملا فرصت تفکر همه جانبه نگر و با در نظر داشت منافع و امنیت ملی وتمامیت ارضی را بجز تعداد کمی و در راس آنها رهبر فرزانه انقلاب از دست اندر کاران دولتی و جناحی آن زمان گرفته بود. به معنای واقعی کلمه رویداهای جاری در آن ایام (بین اول تیر تا 8 دی 1388) یک فتنه تمام عیار بود چرا که ناتو واسراییل و برخی اعراب حامی آنها
فرصتی بدستشان آمده بود تا با یک حمله همه جانبه و در حالی که بخش قابل توجه ای از اعضای جناحها و افراد در کشور گیر اثبات یا رد مسئله تقلب در انتخابات بودند وهزاران تهمت و افترا به یکدیگر در این مدت نسبت داده بودند غرب و ناتو با ریختن بنزین بر این روند سعی می کردند تا اوضاع را ابتدا در این بر هم زنند و نهایتا با دخالت نظامی خود کار همه افراد و جناحها وتمامیت ارضی ایران را یکسره کنند.
----
شک ندارم که غرب و اسراییل اصلا برایشان برنده شدن این یا آن در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران اصلا مهم نبود
بلکه آنها فرصتی مفت ومجانی بدست آورده بودند تا ریشه همه چیز ایران و ایرانی را یکجا بزنند.گذشته ها گذشت خدا کند از این به بعد بزرگان جناحها در کشور به این نکته اساسی توجه کنند که اختلافات داخلی بخصوص اگر از نوع بخیابان کشاندن مردم و ایجاد بلوا و آشوب و غیره باشد (خدای ناکرده )بدنبالش بدون کمترین تردید ی باید انتظار حملات نظامی غرب و اسراییل و شرکای عربی و غیر عربی آنها و از بین رفتن جان ومال وناموس بخش عمده ای از ملت خود در کنار نابودی
زیرساختهای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی را هم داشته باشند. باز اینجا است که معنی بحث بصیرت مطرح شده توسط رهبر انقلاب حضرت آیه الله خامنه ای بیشتر خودنمایی می کند.شکی نیست که ظلم بر افراد در این حادثه اعمال شده است و خون هایی از طرفین بناحق بر زمین ریخته است و زندانهایی بر افراد بر حسب قانون و یا غیر آن تحمیل شده است ویا مال و آبروی افرادیبا دلیل ویا بی دلیل لگد مال شده است . اما بنظر من می شود همه برای حفظ هویت و منافع و امنیت ملی و
برای بحال زار نیفتادن ایران اسلامی به وضع بسیار اسفبار لیبی واوکراین و افغانستان و پاکستان و عراق و سوریه یکدیگر را ببخشند.بنظر من با کمی از خود گذشتگی می شود تا حد بسیار زیادی شرایط را مطلوب نمود تا آنجا که با رفع کدورتها و اختلافات ضریب امنیت ملی ما چند برابر گردد.سه مسئله خطر همیشگی و احتمالی حمله غرب و متحدانش به ایران ونیز جولان داعش جنایت کار و بی رحم در کنار مرزهای ایران اسلامی ونیز مذاکرات هسته ای با گروه 1+5 می تواند همه دلهای دارای درد دین و امنیت وتمامیت ارضی و منافع ملی را به گذشت و وحدت برساند.در چنین صورتی دیگر نه حصر لزوم دارد و نه تبلیغات ضد یکدیگر وتبادل الفاظی که بجز ایجاد شک وبی اعتمادی بیشتر هیچ نتیجه دیگری ندارد.