سعید شجاعی سعدی،  Saeed Shojaei saadi

سعید شجاعی سعدی، Saeed Shojaei saadi

شاعر، نویسنده و پژوهشگر، Poet, Writer and Researcher
سعید شجاعی سعدی،  Saeed Shojaei saadi

سعید شجاعی سعدی، Saeed Shojaei saadi

شاعر، نویسنده و پژوهشگر، Poet, Writer and Researcher

کودتاه در عربستان !

ت مظلوم یمن قربانی قدرت‌طلبی شاهزاده‌های ماجراجوی آل‌سعود
به نظر می رسد ریاض به زودی در دوران جدید خود آشکارا همپیمان نئوکان ها شود و حتی از رابطه خود با اسرائیل نیز به مرور رونمایی کند. از سوی دیگر، بندر بن سلطان باید قدرت خود را نشان دهد و شیوخ تکفیری و وهابی با اشاره وی بسیج شده و شاهد تشدید فعالیت تروریست ها در جهان اسلام باشیم. شاید این بار محمد بن سلمان، نگران قدرت گرفتن القاعده در یمن شود!!
گروه بین الملل فردا: امروز صبح فضای رسانه ای جهان و ایران با یک خبر غافلگیر کننده، مثل زلزله لرزید: «کودتای سیاسی در دربار آل سعود». پادشاه فرتوت عربستان بدون هیچ مقدمه قبلی، ناگهان ولیعهد (جانشین) خود را برکنار کرد. او به این کار بسنده نکرد، بلکه وزیر خارجه این کشور را نیز بعد از حدود 40 سال از کار برکنار کرد! علاوه بر این دو شخصیت پرنفوذ، تعدادی از وزرای بلندپایه نیز برکنار شدند که شامل پرنفوذترین خاندان وهابیت (آل الشیخ) هم می شود. 

شاید در نگاه اول، همه رسانه های جهان شوکه شدند و این کار را «غیرمنتظره» و «بدون مقدمه» خواندند؛ اما واقعیت این است که کاربر «مجتهد» در شبکه توئیتر که اخبار دسته اول دربار آل سعود را افشا می کند پیش از این اخباری در این مورد درز داده بود که دیتاهای تحلیل های محافل استراتژیک نخبگان را برای تحلیل هایی از این دست آماده می کردند. پایگاه خبری تحلیلی فردا، دیتاهای مذکور را همراه با چند قرینه مهم به مخاطبان ارجمند ارائه می دهد. همه این اطلاعات، تنها طی فاصله 8 تا 15 آوریل (19 تا 26 فروردین ماه) منتشر شده یود. 





رسانه های نزدیک به محمد بن نایف باید طوری او را تبلیغ کنند که در جامعه زمینه برای اعلام پادشاهی وی مساعد شود.


مجتهد در تاریخ 9 آوریل در مورد پشت پرده حلمه وحشیانه آل سعود به یمن نوشت: « فشارهای روانی ناشی از شکست نسبی عربستان در حمله به یمن و عملیات موسوم به "عاصفة الحزم" باعث شده مشکلات جسمی و روحی پادشاه تشدید شده و عملا او از نظر جسمی و تعادل روانی توانایی اداره کشور را نداشته باشد.»  


محمد بن سلمان که تا پیش از پادشاهی پدرش هرگز حق نداشت در زمره نزدیکان سعود الفیصل (شاهزاده و وزیر خارجه پرنفوذ ریاض) قرار گیرد، در خلال حمله به یمن به چنان قدرتی دست یافت که حتی در برابر دوربین - و در ظاهر به عنوان شوخی - می توانست چپیه و اقاله سعود الفیصل را تکان دهد. در فرهنگ شبه جزیره، چپیه و اقاله نماد بزرگی و سیادت است و تنها یک بزرگ تر حق دارد به چپیه و اقاله کوچک تر دست بزند.

همین نکته باعث شد برخی استراتژیست ها به این نتیجه برسند که عملا دربار آل سعود توسط فرزند وی (شاهزاده محمد بن سلمان) اداره شود. در آن زمان، یکی از استراتژیست های عربی نوشت: «بنا بر ادعای مجتهد، در حال حاضر عملا عربستان سعودی به وسیله «محمد بن سلمان» فرزند پادشاه و وزیر جنگ این کشور اداره می شود. محمد بن سلمان، علاوه بر مسئولیت وزارت جنگ، فرماندهی عملیات عاصفة الحزم را بر عهده دارد. به این ترتیب به نظر می رسد یکی از لایه ها و ابعاد عملیات حمله به یمن، جنگ قدرت در داخل دربار آل سعود باشد که زویر جنگ را به اداره کننده اصلی کشور تبدیل کرده است. به عنوان نمونه همین محمد بن سلمان در جلسات شورای امنیت در مورد حمله نظامی به یمن شرکت کرد که امری بی سابقه بود.» 



دیدار محمد بن نایف با اردوغان؛ این دیدار نشان داد حتی در بحث دیپلماسی عملیات حمله به یمن هم وزیر خارجه حق ورود ندارد! همین دیدار به خوبی می توانست ابعاد اصلی حمله به یمن را نمایش دهد: جنگ قدرت در داخل دربار آل سعود
تنها دو روز بعد، مجتهد باز هم اطلاعات سری درجه اول منتشر کرد. او در مورد وضعیت سلامت پادشاه نوشت: «این روزها مشکلات سلامتی پادشاه تشدید شده و محدود به آلزایمر نیست. پزشکان هشدار داده اند که رگ اصلی قلب وی تنگ شده و فشار خون او بالا رفته است. به این ترتیب، پزشکان هشدار داده اند که اخبار ناگوار جنگی و استرس، می تواند پادشاه جدید را دچار شوک شدید کند و تنها یک شوک کافی است تا این پادشاه هم رسما از دربار خارج شود!» البته او در توضیحات پای این متن توضیح داد که عبارت "خروج از دربار" می تواند شامل بستری شدن کامل در بیمارستان و حفاظت ویژه از وی باشد و لزوما به معنای مرگ او نیست؛ اما احتمال به کما رفتن یا حتی مرگ وی هم وجود دارد. 



نزدیکی عادل الجبیر (از نزدیکان محمد بن نایف) به لابی اسرائیل و جریان جنگ طلب واشنگتن (مخالفان اوباما) به اندازه ای ملموس بود که رسانه های آمریکایی هم در این مورد کنایه می زدند.

همان روز، یک خبر در میان محافل اطلاعاتی غربی پیچید و حتی به کامنت های مجتهد هم رسید؛ اما مجتهد در مورد آن سکوت کرد. در این خبر آمده بود: «بیماری پادشاه، بهانه خوبی برای محمد بن سلمان فراهم کرده تا به بهانه وضعیت ناگوار جسمی پدر و اضطراب های ناشی از جنگ، عملا پادشاه را ایزوله کرده و ارتباطات وی با دیگر شخصیت های درباری و نظامی را به حداقل ممکن برساند.» 





جان مک کین، سناتور مشهور جنگ طلب و نئوکان در سفر رسمی به ریاض، با محمد بن نایف دیدار کرد. در ظاهر، محمد بن نایف وزیر کشور است و نباید در امور دیپلماتیک دخالت کند؛ اما این دیدار به خوبی واقعیت های حاکم بر روابط داخلی آل سعود را بیان می کند.

در پی این مقالات بود که روزنامه السفیر چاپ بیروت در شماره 12 آوریل خود نوشت: « گمانه زنی در مورد این بعد از عملیات نظامی (اشتهای وزیر جنگ برای ارتقاء خود در دربار) محدود به شخصیت های داخلی دربار نیست. بسیاری از سرویس های امنیتی خارجی و دستگاه های دیپلماتیک مربوطه در گمانه زنی ها و یافته های خود، این ایده را گمانه زنی می کنند که احتمالا محمد بن سلمان قصد دارد پدر را ایزوله کرده و برای ارتقاء خود به پست جانشینی ولی عهد زمینه سازی کند.  در این زمینه، محمد بن سلمان به صورت همزمان دو رقیب جدی دارد: «شاهزاده مقرن» (ولی عهد و برادر پادشاه) و «محمد بن نایف» (جانشین ولی عهد و برادرزاده پادشاه)» 


عادل الجبیر با کشاندن مک کین به ریاض و دیدار رسمی وی با ملک سلمان، قدرت بالای (باند) خود را در دربار آل سعود به رخ کشید.

مجتهد هم در یادداشتی همسو با نویسنده روزنامه السفیر نوشت: « عملیات عاصفة الحزم، محمد بن سلمان را جسور و متهور ساخته است. او از این فرصت می خواهد حداکثر بهره برداری را در راستای آرزوها و امیال خود داشته باشد و به این ترتیب عملیات را شدت بخشید تا با اطمینان بالایی به هدف خود نائل شود. با این حال، به نظر می رسید او در این مسیر متناسب با پیش بینی خود کامیاب نشد و به همین علت، بلافاصله با تغییر صورت مسأله تلاش کرد یک راه حل سیاسی برای جنگ پیدا کند و با ابتکار عمل در این زمینه، بتواند موقعیت خود را در دربار بهبود بخشد. در همین راستا، "محمد بن نایف" را به ترکیه فرستاد تا اردوغان همراه با پیامی از ریاض به تهران برود و راه حل سیاسی برای جنگ و بحران یمن بیابد.» 


دیدار مک کین با محمد بن سلمان؛ آیا در همین دیدارها بود که تصمیم قطعی برای حمله به یمن اتخاذ شد؟

این جاست که نام های جدید مطرح می شوند. نخستین نام «محمد بن نایف» است که برخلاف وزیر کشور، او باید با اردوغان دیدار کند. سعود الفیصل تلاش می کند با ادبیات نرم تری در مورد ایرانیان صحبت کند؛ اما نماینده محمد بن سلمان، صرفا «محمد بن نایف» است. محمد بن نایف، شاهزاده بزرگ تری است؛ پدرش هم از ملک سلمان بزرگ تر بود و در صورت ادامه حیات به پادشاهی می رسید. با این حال، هوش سیاسی محمد بن نایف ایجاب می کرد در این مقطع، حداکثر همراهی و اتحاد عمل را با محمد بن سلمان داشته باشد. 

محمد بن نایف، کسی بود که از دوران ولیعهدی ملک سلمان، خود را به وی نزدیک ساخته بود و بیش ترین اختلافات را با شاهزاده بندر بن سلطان داشت. او حتی یک رابط بسیار خوب در واشنگتن داشت (عادل الجبیر) که باید با محافل جنگ طلب آمریکا و نئوکان ها بهترین روابط را برقرار می کرد تا بتواند از بندر بن سلطان سبقت بگیرد؛ زیرا پیش از یان اصلی ترین پایگاه های بندر بن سلطان در خارج از دربار، در درجه اول جنگ طلبان و زرسالاران (از تل آویو تا واشنگتن) بودند و در درجه بعد بنیادگرایان و گروه های تروریستی تکفیری و وهابی. محمد بن نایف اولا سعی کرد از طریق عادل الجبیر، با نئوکان ها و جنگ طلبان رابطه حسنه برقرار کرده و با اتحاد عمل با ملک سلمان و نفوذ بیش تر در دربار آل سعود، خود را گزینه بهتری برای محافل مذکور نشان دهد؛ ثانیا با تشدید اختلافات در داخل دربار آل سعود و تضعیف مفتیان افراطی تکفیری از طرفی و فرصت طلبی از اختلافات میان ریاض با داعش و اخوان المسلمین به عنوان دو گروه برجسته سلفی، زمینه تاضعیف بندر بن سلطان را فراهم کند. اوج این فرصت طلبی در دوره ملک عبدالله را می توان در سفر محمد بن نایف به مصر برای دعوت از السیسی به ریاض دانست که با سفر السیسی به برتری کامل محمد بن نایف در دربار آل سعود انجامید. 

محمد بن نایف در مقام وزیر کشور هم از قدرت ویژه خود برای تقویت جناح خود و کنار زدن مقرن و نزدیکانش استفاده کرد. او پیش از مرگ ملک سلمان، «العریفی» مفتی مشهور افراطی وهابیت را بازداشت کرد که اعتراضات گسترده آل الشیخ و افراطیون وهابی را در پی داشت. او در گزارش بازداشت العریفی، انتقاد ملایم وی از دولت ریاض را دستمایه قرار داد و به این بهانه دو گروه مخالف و موافق در دربار آل سعود علیه هم صف آرایی کردند. همین عامل سکوت ملک عبدالله را در سال پایانی خود و اوج بیماری اش در پی داشت و زمینه را برای محمد بن نایف هموار کرد تا مرحله اول کودتا را با رسیدن ملک سلمان به پادشاهی، اجرایی کند. 

بعد از مرگ ملک عبدالله، ملک سلمان تحت تأثیر محمد بن نایف دست به سه اقدام عجیب زد. اولا برای نخستین بار یکی از نوادگان مؤسس پادشاهی آل سعود را به عنوان جانشین ولی عهد انتخاب ک
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد