یادآوری :
بمانند روال معول سنوات گذشته و حال ، همه تحلیلها و مطالب مهم منتشره . یا نا منتشره خود را در دو قالب (خصوصی و عام ) ، اینترنتی تقدیم دفتر مقام معظم رهبری و دیگر مسئولین رده بالای کشور و در موارد عامی چون این تحلیل همچنین به رسانه های کشور نیز به منظور استفاده احتمالی تقدیم نموده و می نمایم.
---
آیا این مطلب درست است که ادامه قطع رابطه سیاسی و بسته ماندن سفارتخانه هابین ایران و امریکا، یعنی لگد مال منافع ملی،صلح و امنیت منطقه ای و جهانی! و استقبال از جنگ و کشتارهای دسته جمعی؟!
--
نتیجه بررسیهای پژوهشی بنده نشان می دهد، قطع رابطه سیاسی بین ایران و آمریکا و بسته ماندن سفارتخانه ها در پایتخت های دو کشور نه در جهت تامین منافع و امنیت ملی دوکشور بوده و نه کمکی به صلح و امنیت جهانی نموده است، برعکس، عدم رابطه رسمی بین دو دولت بشدت بر عمق و گسترده اولا اختلافات بین دو دولت افزوده است ثانیا بردرگیری ها و نا آرامی های موجود درمنطقه خاورمیانه نیز افزوده شده است . کار بجایی رسیده است درصورتی که هرچه زودتر این رابطه برقرار نگردد ، متاسفانه، آتش جنگ کل منطقه خاورمیانه و حتی همه دنیا را فراگیرد. بنده در پژوهش خود دریافتم که دولتها می تواند با هم دوست نباشند ولی کانالهای رسمی ارتباط مستقیم بین
خود را از طریق سفارتخانه هایشان (و نه دفتر حافظ منافع )حفظ کنند تا در مواقع ضروری با تبادل مستقیم مواضع از بروز جنگ و کشتار و نابودی ناخواسته، جلوگیری نمایند. در این تحقیق علمی دریافتم که بازیگران منطقه ای چون عربستان و اسراییل دقیقا با سوی استفاده از عدم رابطه مستقیم بین ایران و امریکابوده است که توانسته اند، هم اکنون منطقه را تا مرز یک جنگ بزرگ و حتی جهانی پیش ببرند. پژوهش همچنین نشان داد ، کشورهایی چون روسیه و چین دقیقا با سوی استفاده از همین قطع رابطه بین ایران و امریکا بوده که توانسته اند منافع همه جانبه منطقه ای و جهانی خود را تا حدی به ضرر منافع ایران و امریکا و همچنین ضد امنیت و صلح جهانی پیش برند. همچنین
در این تحقیق علمی دریافتم که سیاست شاه کهنسال و بیمار و ولیعهد جوان و کم تجربه عربستان در ضدیت با جمهوری اسلامی تا حدی ناشی ازسیاست بشدت احساسی ضد جمهوری اسلامی دولت آقای نتانیاهو در اسراییل است که در رابطه پنهانی بین نتانیاهو با دولت عربستان هماهنگ میگردد.در پایان پژوهش بنده به این نتیجه رسیدم از یک سو ، استمرار قطع رابطه سیاسی بین ایران و امریکا و بسته ماندن سفارتخانه ها ی دو کشور در پایتخت طرف دیگر ، عملا بی توجه ای به منافع و امنیت ملی دو کشور است و از سوی دیگر، نوعی بله گفتن به جنگ و کشتارهای دسته جمعی (آنهم از نوع جهانیش) و نه گفتن به صلح و امنیت منطقه ای و جهانی و صد البته لگد مال کردن
بشریت و کرامت انسانی و حقوق بشر نیز است.نباید فراموش کرد که این دولت پرزیدنت کارتر در امریکا بود که رابطه سیاسی و دیپلماتیک خود را با جمهوری اسلامی ایران در سال 1358 شمسی قطع نمود و چه خوب است تا برای تجدید رابطه و بازگشایی سفارتخانه های دو کشور طبق عرق و قوانین بین المللی ، دولت آمریکا پیش قدم شود. رهبر انقلاب اسلامی بارها گفته اند ما تا ابد نمی خواهیم با امریکا قطع رابطه کنیم وبنده شخصا بر این باورم اگر دولتمردان آمریکا دست از غرور و تکبر بی جا بردارند، حتما رئیس جمهور آمریکا می تواند در تهران به ملاقات ایشان برود، همانطور که رئیس جمهور روسیه با آنهمه سوابق درخشان تاریخی روسیه نسبت به ایران و تمامیت
ارضی و کشتار مردم ایران داشته!،بی هیچ غرور و تکبری و در نهایت احترام تا کنون دو بار در تهران به ملاقات ایشان رفته است ، چرا نباید دولتمردان آمریکایی چنین کنند؟!. به همین دلیل است که همواره هوش و ذکاوت پرزیدنت پوتین و مشاورانش را ستوده ام و بشدت از کم هوشی مشاوران پرزیدنت ترامپ انتقاد کرده ام. اگر از موافقان قطع رابطه و استمرار دشمنی بین دول ایران امریکا در این دو کشور پرسیده شود، در این 39 سال قطع رابطه چه منافعی نصیب دو ملت و دو دولت شده است؟!، بسیار بعید است حتی تندرو ترین و متعصب
ترین افراد در ایران ضد امریکا و در امریکا ضد جمهوری اسلامی ایران ،بجز دادن شعار و ناسزا ،بتوانند نتیجه ای ملموس و متقن ارایه نمایند، پس به امید بازگشایی سریع سفارتخانه های ایران و امریکا در تهران و واشینگتن.