برای خدا و منافع مردم و نظام و جلوگیری از جنگ و خونریزی می نویسم ! می نویسم چون می دانم هستند کسان و کشورهایی که خواهان تجزیه و نابودی مردم و تمدن و موجودیت این سرزمین کهن و الهی ایران هستند ! از نگارش این همه تحلیل و نظرییه و پیشنهاد نه ریالی کسب معاش کرده ام و نه مال و ثروتی یا مقامی و قدرتی دارم که از بخطر افتادن ان در هر جنگ احتمالی بترسم !
تا حالا هم کم تنگنا های تحمیلی از ناحیه مغرضین و حسودان و تنگ نظران در همه زمیینه ها از نگارش این مطالب تحمل نکرده ام ؟! می نویسم چون بفرموده معصوم "ع" مرکب قلم از خون شهید بالا تر است! و می نویسم چون خدا در قرانش به قلم و انچه می نویسد قسم خورده است! می نویسم چون به" قدرت " و "ثروت" و" شهرت " و" شهوت " علاقه چندانی ندارم! اینکه صاحبان مسئولیت و اختیار و قدرت و شوکت با این پیشنهادات چه می کنند ! و ایا گوش شنوایی پیدا می شود یانه ؟!
مشکل من نیست ! هر چند که ارزو می کنم پیدا شود و از قرائن چنین بنظر می رسد که الحمدلله تاکنون هم گوش شنوا پیدا شده است که چه خوش فرمود ان که سرود که " سخنی که از جان براید لاجرم بر دل نشیند" ! در هر حال وظیفه من عمل به تکلیف دینی و ملی ( که برای خود احساس می کنم ) است و بس !
بنابراین می نویسم پس من هستم !
می نویسم چون انسانم ! و می نویسم چون عمرم را برای کسب دانش و معرفت صرف کردم و نه کسب ثروت و شهرت و قدرت و شهوت تام ! می نویسم چون بجز دغدغه خدا و مردم ونظام و" انسانیت " دغدغه دیگری ندارم ! نه جاه طلبم و نه فرصت طلب و نه متملق و چاپلوس و دزد بودم ! که اگر بودم نه خانه ام اجاره ای بود و نه این همه فشار های مختلف شیطانی را لازم بود تحمل کنم! و نه مجبور می شدم برای حفظ شرافت و پاک دامنی اخلاقی و دینیم دوبار از کار در دو اداره (حمل و نقل و هوااشناسی) استعفا دهم !
در فعالیتهای اینترنتی و سیاسی (مثل کاندید شدن برای مجلس که به رد صلاحیتم منجر شد!!!؟) و اجتماعی جسته و گریخته خود ! نه ریگی به کفش داشته و دارم که فرصت طلبان و حسودان و مغرضین و بی سوادان از ان کوهی بسازند !
و نه شری دارم که سلب اسایش کسی باشد! و از قضا تحمل گر شر و دسیسه های نادانان کینه ورز هم هستم! و با تحلیلهای دقیق و مستند و علمی و واقعیتگرایانه و کاربردی خود در مسایل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تا کنون به لطف خدا چهار نظرییه سیاسی و نزدیک به دویست مقاله و پیشنهاد ارایه نموده ام که هر یک با پژوهش و تفکر و مطالعه زیادشخصی و بدون خواست و یا یاری کسی بجز خدا انجام گردیده است!
بنظر می رسد مطالب و پیشنهادات و نحلیلهای درون وبلاگهایم سخت مورد توجه مسئولین محترم ذی ربط داخلی و محافل علمی و دانشگاهی و سیاسی داخلی و خارجی قرارگرفته باشند! که انرا افتخاری برای نظام و مردم عزیز ایران اسلامی و در مرحله بعد یعد از شکر خدا انرا موفقیتی برای خود می دانم.
در نگارش مستقل و صادق و بی ریایم ! اگر از عشق و علاقه به خدا و دین و مردم و نظام می گویم! ریالی معاش از دین و نگارشم ندارم! یعنی خدا و دین و مردم را برای خودشان و اعتقادم می خواهم! نه برای کسب ثروت و قدرت و شهرت و شهوت! حال شاید کم نباشند کسانی که برای کسب موارد فوق تن به هر کثافتکاری و خیانت و اعمال غیر الهی و غیر انسانی داده و می دهند!
بگذریم
می نویسم چون عاشقم ! عاشق خدا و میهن و مردم و نظامی که با همت همان مردم بر پا کرده ایم !
اگر کنار نشسته و نق بزنیم ! عمر بر باد داده ایم ! همه با هم و در کنار هم باید ایران اسلامی را بسازیم و به کشور مدرن و صنعتی تبدیل شویم که در ان فقر و بی عدالتی و فحشا و فساد در کمترین حد ممکن خود باشد!
طبیعی است کسی که با دانش و معرفت و هنر و تخصص و صداقت و خلوص بی ادعای خود راه خدمت بدون چشم داشتی را پیش گیرد با کینه ورزی و شیطنت و حسادت ورزی بی سوادان و ریاکاران و صاحبان ناحق زر و زور قرار می گیرند! که ممکن است را او را سد کند! برایش شرو توطئه و نقشه های کثیف و ناجوانمردانه پیاده کند!
و از سوی دیگر انطرفی ها هم بیکار ننشسته !و فکر کنند چون قدر ان خادم را نمی دانند! و ازار و اذیت فراوان نثارش کرده اند ! حتما اگر پیشنهاد مهاجرت به سرزمین رویاها! را بدهند طرف اب از لب و لوچه اش دراز می شود و به قصد رفاه کامل و خوش گذرانی در کنار ساحل های انچمانی با حوری صورتان ان چمانی تر ! با لبیک فوری روبر شده و به انجا می برندش تا از هوش و استعداد و فکر خلاقش استفاده برای ان سرزمین ها استفاده برند!
که خدایا این درد را کجا برم که خودیها ان می کنند که نباید! و دیگران می خواهند کاری برایت کنند که از خودی ها باید!
اما چه خوش گفت فردوسی حکیم که فرمود:
کسی که به آبادانی می کوشد جهان از او به نیکی یاد می کند .! و دیگر بقای وجودتان و والسلام!
!Congratulation
The meeting between iran and arab union for settling peace and cease-fire
in GAZA
AND for starting a new friendly & peacful relation in the middle east ( and also persian gulf) region
تبریک
برای دور جدیدی از همکاریهای صلح طلبانه و بشردوستانه در منطقه!
امروز جمعه ۲۷ دی ۸۷ برابر با ۱۶ژانویه ۲۰۰۹
قرار است نشستی با شرکت برخی از اعضای اتحادیه عرب و رییس جمهوری اسلامی ایران دکتر احمدی نژاد ( ونیز با حضور خالد مشعل نماینده جنبش حماس ) در قطر برای حل و فصل بحران و فاجعه جاری غزه برگزار شود . نفس چنین نشستی چه با نتیجه مطلوب و چه بدون نتیجه مطلوب به پایان رسد ! و نیز چه با حضور همه اعضای ان اتحادیه و چه بدون ان ! برگزار گردد( مصر و عربستان گفته اند که در این نشست شرکت نخواهند کرد!) .
می تواند
سر اغاز بسیار میمون و مبارکی برای همکاریهای منطقه ای بمنظور حفظ و گسترش صلح و ثبات و امنیت و برادری بین همه کشورهای عرب و غیر عرب منطقه ( و فرا منطقه ای ) بحساب اید! .بخصوص که تا ۳ روز دیگر دوره ریاست جمهوری پرزیدنت بوش و همکاران نئومحافظه کار تندرو ایشان تمام می شود و تیم پرزیدنت اوباما کار خود را رسما از بیست زانویه در کاخ سفید اغاز خواهند کرد! بنظر می رسد با شروع بکار رسمی دولت اوباما جهان از دوران جنگ و تجاوز و کشتار ۸ ساله گذشته نئومحافظه کاران و همکاران تندرو انها در دولتهای کنونی انگلیس (به ریاست ادوارد بروان )و اسراییل (به ریاست اهود المرت) ازاد گردد! و به تبع ان بحران و کشتار بی دفاعان غزه نیز پایان پذیرد!.
بنده
همانگونه که شکست کامل نئومحافظه کاران را از حدود یکسال قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و کنگره در نوامبر ۲۰۰۸ امریکا را پیش بینی نمودم (ان را در همین وبلاگ بخوانید!) و دیدید که به لطف خدا محقق گردید ! یقین قلبی دارم که میانه روها در انتخابات اتی اسراییل و انگلیس قطعا به پیروزی خواهند رسید ! و احزاب تندرو (حداقل تا تغییر جدی و اساسی روییه جنگ طلبانه و زورگویانه کنونی خود! ) در این دوکشور هم از قدرت توسط مردم اسراییل و انگلستان کنار گذاشته خواهند شد!!!. اگر انها باور نمی کنند! تا برگزاری این دو انتخابات صبر کنند ! باور خواهند کرد!
اما برای ریشه یابی و ریشه کن کردن بحرانهای مزمن و حاد منطقه ای برگزاری چنین نشست هایی (نظیر نشست قطره با حضور همه بازیگران مهم منطقه ای و فرامنطقه ای ) نه تنها ضروری است بلکه حیاتی و غیر قابل اجتناب است!
بتابراین
لازم بنظر می رسد تا با حضور دایمی جمهوری اسلامی ایران گفتگو و نشست هایی مستمر برگزار گردد!
و تحقیقا در چنین نشست هایی همه مسایل و موضوعات و سوی تفاهمات سطحی و یا جدی می تواند به بحث گذاسته شود و با رسیدن به توافق جمعی ختم به خیر گردند ! در چنین صورتی بنظر می رسد بروز بحرانهایی نظیر بحران جاری در غزه بسیار بعید بنظر می رسد!.
نتیجگیری
بنظر می رسد براساس ۴ نظرییه سیاسی بنده (شما می توانید انها را در همین وبلاگ مطالعه فرمایید) حضور جمهوری اسلامی ایران و غرب و بحصوص امریکا و متحد منطقه ای او اسراییل و سران عرب و اتحادیه اروپا و اعضای دایمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای حل و فصل بحرانهایی کهنه و خطرناک منطقه خاورمیانه بسیار ضروری و حیاتی باشد ! این کشورها اگر حتی از لحاظ ماهوی هم با هم ناسازگار باشند! اما منافع تک تک و جمعی انها و همچنین منافع جهانیان اقتضائ می کند تا انها اختلافات خود را کنار بگذارند و با پذیرش واقعیت و منافع یکدیگر جلوی جنگ و کشتار و بروز فاجعه های احتمالی بسیار وحشتناک تر از وقایعی که هم اکنون در غزه می گذرد را در اینده بگیرند.
جمهوری اسلامی ایران با حضور خود در نشست امروز قطر نشان داد که اماده تعامل و همکاری شرافتمدانه و همه جانبه در همه زمیینه ها است! خدا کند دولت پرزیدنت اوباما و لابی طرفدار اسراییل در امریکا قدر این فرصت را بدانند ! و بدور از تهدید و تحقیر و دشنام دوران پرزیدنت بوش ! دست دوستی دولت و مردم متمدن و کهن ایران با هشت هزار سال تمدن را بفشارند! که این نه تنها برای امنیت و ثبات و پیشرفت طرفین مفید و موثر است که برای تحکیم صلح و امنیت و عدالت و حقو ق بشر جهان نیز حیاتی بنظر می رسد! باور ندارید امتحان کنید!
مطلب دوم این بحث بسیار مهم تر از از مطلب اول است بخوانید و روی ان فکر کنید !
" Two important
why usa & iran & israel have not a normal relation between
will be any crisis and war in middle east if there are a full relation between them?!
read all of them ! (and my other articles )
said shogaiee saadi
shiraz - iran
points the second is very most important than one" themselves?! on this weblog and think deeply over them!2009-01-09 Fri.
یاداوری : برای خدا و منافع مردم و نظام و جلوگیری از جنگ و خونریزی می نویسم ! می نویسم چون می دانم هستند کسان و کشورهایی که خواهان تجزیه و نابودی مردم و تمدن و موجودیت این سرزمین کهن و الهی ایران هستند ! از نگارش این همه تحلیل و نظرییه و پیشنهاد نه ریالی کسب معاش کرده ام و نه مال و ثروتی یا مقامی و قدرتی دارم که از بخطر افتادن ان در هر جنگ احتمالی بترسم ! تا حالا هم کم تنگنا های تحمیلی از ناحیه مغرضین و حسودان و تنگ نظران در همه زمیینه ها از نگارش این مطالب تحمل نکرده ام ؟! می نویسم چون بفرموده معصوم "ع" مرکب قلم از خون شهید بالا تر است! و می نویسم چون خدا در قرانش به قلم و انچه می نویسد قسم خورده است! می نویسم چون به" قدرت " و "ثروت" و" شهرت " و" شهوت " علاقه چندانی ندارم! اینکه صاحبان مسئولیت و اختیار و قدرت و شوکت با این پیشنهادات چه می کنند ! و ایا گوش شنوایی پیدا می شود یانه ؟! مشکل من نیست ! هر چند که ارزو می کنم پیدا شود و از قرائن چنین بنظر می رسد که الحمدلله تاکنون هم گوش شنوا پیدا شده است که چه خوش فرمود ان که سرود که " سخنی که از جان براید لاجرم بر دل نشیند" ! در هر حال وظیفه من عمل به تکلیف دینی و ملی ( که برای خود احساس می کنم ) است و بس ! هرچند اگر با همه مطلب گفته شده تجاوزی احتمالی خدای ناکرده به ایران اسلامی عزیز از سوی هرکس و با هر توجیه که صورت پذیرد بنده نیز بمانند همه هموطنان غیور و شجاع و دلاورم با تمام توان تخصصی و غیره خود جان بر کف به دفاع خواهم پرداخت
"نابرده رنج گنج میسر نمی شود ---- مزد انگرفت جان برادر که کار کرد - سعدی "
سعید شجاعی سعدی
شیراز - ایران
جمعه 1387-10-20
مطلب اول :
"امدی جانم بقربانت ولی حالا چرا؟ !!!
"
شورای امنیت سازمان ملل متحد بلاخره بعد از 14 روز وقت کشی و تعلل بلاخره طی یک قعطنامه ای هرچند بسیار ضعیف ولی میمون و مبارک ! خواستار اتش بس فوری در غزه شد.!این قعطنامه با 14 رای مثبت و یک رای خنثی! دولت نئومحافظه کار پرزیدنت بوش که تا دندان ! طرفدار بی چون چرای دولت اهود المرت (بدون توجه به قتل و عام کودکان و زنان در غزه است) به تصویب رسید!.
اینکه ایا دولت المرت به این قعطنامه عمل می کند یا نه ! بنظر می رسد تا حد زیادی بستگی به وضع جبهه غزه دارد ! اگر انچنان که فلسطینیان در حال دفاعند به مقاومت و دفاع جانانه کنونی خود ادامه دهند شک نکنید ! که دولت المرت به استناد و با پذیرش این قعطنامه خود را از شکست فاحش بسیار ذلت بار تر از شکست از حزب الله در جنگ 33 روزه نجات خواهد داد! . و برعکس اگر مقاومت رو به کاهش رود دولت المرت مقتدرانه ان را رد نموده و به جنگ و کشتار تا ریشه کن کردن حماس (به خیال خود ! ) ادامه خواهد داد !
به بیان دیگر بنظر می رسد صدور این قعطنامه ضعیف بیشتر از انکه کمک به جلوگیری از کشتار مردم بی پناه غزه توسط دولت المرت باشد ! کمک به دولت المرت برای فرار از شکست احتمالی و خروج ابرومندانه از جنگ در غزه صادر شده باشد و نه چیز دیگر ؟!!!.
اما در شرایط بد و بدتر عقل حکم می کند که بد انتخاب گردد! لذا باید از این قعطنامه اشتقبال نمود و به تهیه کنندگان عرب و غربی ان دست مریزاد گفت ! و از انها تشکر کرد ! و امیدوار بود که کشتار مردم بی دفاع غزه توسط دولت المرت پایان یابد !.
" مطلب دوم "
"رابطه جمهوری اسلامی ایران با امریکا و اسراییل بسیار بعید! اما بسیار ضروری و لازم برای امنیت منطقه و جهان"
بنظر من بعنوان یک تحلیلگر و پزوهشگر ساده حوزه سیاست خارجی جنگ اسراییل در غزه تا اول بهمن 87 ماه برابر با 20 زانویه 2009 یا به پایان قطعی خواهد رسید و یا با اتش بس ختم به خیر خواهد گردید! اما سئوال اساسی و مهم این است ایا این در گیریها (پس از پایان احتمالی) بار دیگر در فلسطین و یا لبنان و یا احتمالا در سوریه و یا هر جایی دیگر ! توسط اسراییل تکرار نخواهد شد؟! و چه عامل و یا عواملی می تواند مانع بروز مجدد و یا تسریع کننده ان باشد؟!
بنظر تخصصی من که می تواند درست یا غلط باشد ( که بمانند همه تحلیلهای درون این وبلاگ و سایر وبلاگهایم نظر تخصصی ولی کاملا شخصی بنده است که اگر درستند گوارای وجودتان ! و اگر نادرستند از قبل پوزش نویسنده را پذیرا باشید!) مادر همه مشکلات کنونی منطقه خلیج فارس و خاور میانه فقط و فقط در یک جمله است !!! و ان عبارت است از عدم وجود رابطه سیاسی و غیر سیاسی بین جمهوری اسلامی ایران و امریکا از یک سو و عدم وجود ( نوعی رابطه ) بین جمهوری اسلامی ایران و اسراییل ( حتی با وجودی که ایران اسلامی اسراییل را به رسمیت نشناسد) که این نقض سبب شده است تا تماسها و به تبع ان گفتگو های همه جانبه طرفین برای حل و فصل مشکلات فوق و نیز در هنگام بروز درگیریهایی نظیر انچه که در جریان جنگ 33 روزه در لبنان روی داد و نیز جنگ کنونی در غزه طرفین نتوانند برای خاتمه دادن و یا کنترل و جلوگیری از گسترش درگیری ها تدابیر لازم را در هماهنگی کامل با هم بیندیشند !
چه تضمینی وجود دارد هنگامی که چنین بحرانهایی پدید می اید بدلیل عدم وجود رابطه سیاسی و امنیتی و غیره بین ایران اسلامی با غرب و اسراییل این بحران از کنترل خارج نشود و دامن دیگر کشورها نظیر لبنان و سوریه و حتی خود ما را در بر نگیرد؟! در چنین صورتی ایا همه منطقه و شاید جهان بکام نیستی و نابودی سوق داده نخواهد شد؟! مگر همین دیروز نبود که چند شلیک راکت از جنوب لبنان به خاک اسراییل شلیک نشد؟ ایا تکرار ان نمی تواند پای لبنان و حزب الله و کمی انطرف تر پای سوریه و با احتمال ضعیفتر پای غربیان و جمهوری اسلامی و روسیه و دیگران را به این درگیریها باز کند؟!
بقدرت رسیدن دولت اوباما در امریکا (که از اول بهمن 87 برابر با 20 زانویه رسما کارش را اغار خواهد کرد) و احتمالا بقدرت رسیدن صلح طلبان اسراییلی در انتخابات نزدیک اسراییل می تواند فرصت طلایی و تاریخی بین امریکا و جمهوری اسلامی ایران و اسراییل باشد! تا با هم و در کنار هم :
1- از پدید امدن بحرانهای ناخواسته و فاجعه بار در خاورمیانه جلوگیری نمایند!
2- دست کسانی که با دو بهم زنی و تحریک غرب و اسراییل بر علیه ایران اسلامی - اتش بیار معرکه شده اند کوتاه خواهد شد (نظیر بعضی از سران عرب یا غیر عربی که با غلو در فعالیت های هسته ای صلح امیز و دیگر پیشرفتهای ایران اسلامی ( بیاد بیاورید اظهارات الظواهری مرد شماره دو القاعده را گفت این تقدیر الهی است ! تا در جنگی در اینده نزدیک ایران و اسراییل و امریکا همدیگر را از بین ببرند و ما جایگزیین انها گردیم - نقل به مضمون ) سعی در ایجاد جنگ روانی و یا واقعی بین ایران و اسراییل و یا ایران با اسراییل و غرب می نمایند! .
3- همه مشکلات جدی و غیر جدی و سوی تفاهمات بین خود را حل و فصل نمایند . تحقیقا در چنین صورتی حقوق حقه فلسطینیان و لبنان و سوریه و همه کشورهای منطقه و فرا منطقه ای و صد البته و از همه مهمتر منافع سیاسی و اقتصادی و امنیتی ایران اسلامی تامین حواهد گردید!
۴- بنظر می رسد انگلستان با درک شرایط سیاسی جدید در حال تکوین در خاورمیانه !
عمیقا و سریعا در حال فراهم کردن مقدمات لازم برای اثر گذاری برتحولات اینده در خاورمیانه و بویژه در ارتباط با نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه باشد . افتتاح تلویزیون فارسی با ۸ ساعت برنامه در شبانه روز در همین راستا ارزیابی می گردد! خدا کند صدا و سیمای ما نیز حرکتی کند تا برای تامین منافع رسانه ای ایران اسلامی از دیگران عقب نیافتد ! ( به پیشنهادات اصلاحی اینجانب در همین وبلاگ مراجعه فرمایید)
"نتیجگیری "
نباید فراموش کرد که اگر در دوران جنگ سرد باوجود همه کل کل ها و تضاد شدید منافع بین غرب و شوروی سابق - رابطه سیاسی دائم و گفتگوهای مستمر همه جانبه بین انها نبود ! قطعا در ماجرای استقرار موشکهای هسته ای شوروی در کوبا و یا سایر بحرانهای ان زمان یک جنگ اتمی و یا متعارف شدید بین انها می توانست نه تنها به موجودیت غرب و شوروی که به حیات کره زمین پایان دهد ! در ان زمان علاوه بر همه کانالهای سیاسی و غیره سیاسی بین شرق و غرب - یک خط تلفن مستقیم کاخ کرملین و سفید ( بنام خط قرمز ) را بهم وصل می کرد تا در مواقع ضروری مستقیم دو دولت مسایل پیش امده را قبل از انکه به بحران و جنگ منجر شود حل و فصل نمایند!
حال برای من این سئوال مهم پیش می اید چرا ایران و امریکا و اسراییل برای حل و فصل مشکلات جاری و نیز بمنظور تبدیل مسایل کوچک به جنگ و بحرانهای بزرگ و خارج از کنترل در خاورمیانه چنین نکنند؟ !
بنظر می رسد نه ما (جمهوری اسلامی ) و نه امریکا و اسراییل در قرن بیست و یک هیچ راهی بجز قبول واقعیت وجودی و منافع یکدیگر در احترام متقابل نداریم ! متاسفانه در غیر این صورت چه بخواهیم و چه نخواهیم دیر یا زود ! با تحریک دیگران و یا بدون تحریک دیگران ! و سهوا یا عمدا ! به یک جنگ خانمان سوزی کشیده شویم که همه در ان بازنده شوند ! و در نتیجه ان - تجزیه گران و انارشیستها و کمونیستها و افراطیون بسیار شدید مذهبی و ملی گرایان افراطی بر منطقه و جهان مسلط شوند در ان صورت یک جنگ جهانی اتمی و غیر اتمی به حیات همه در کره زمین پایان خواهد بخشید ! بقول شاعر بزرگ ما " چرا عاقل کند کاری که باز ارد پشیمانی " ! باور ندارید امتحان کنید !!!
مقدمه :
یاداور می گردم که این مطلب نیز نظر شخصی و تخصصی نویسنده است که یا درست است که گوارای وجودتان و یا نادرست است که از قبل عذر مرا پذیرا باشید !
عزیزان حواننده این وبلاگ :
در 5 اردیبهشت 87 پیشنهاد دادم تا سازمان غیر دولتی و مردمی با نام "سازمان پاسداران صلح و دوستی ملل " در کشور بامرکزیت شیراز ( بدلیل انکه قرنها این شهر مرکز فرهنگ و سیاست و تمدن ایران و جهان بوده است) یا تهران با هدف تبیین و تحکیم پایه های صلح و امنیت منطقه ای با اولویت منافع و امنیت جمهوری اسلامی ایران تشکیل شود (که بدون هیچ اغراق و گزافه گویی تحقیقا بنظر می رسد که امنیت و ثبات ایران اسلامی پایه - نه تنها صلح و امنیت خاورمیانه که پایه صلح و امنیت و ثبات جهان باشد . همانگونه که بی ثباتی ایران قطعا - بی ثباتی منطقه و جهان را در پی خواهد داشت)
اما به هر دلیلی که بود این پیشنهاد جدی گرفته نشد ! که اگر شده بود هم اینک که فلسطینیان مظلوم و بی دفاع به معنی واقعی کلمه بی رحمانه قتل و عام می شوند ! و بدلیل عدم رابطه سیاسی جمهوری اسلامی ایران با اسراییل که سبب شده است تا ایران اسلامی نتواند با استفاده از نفوذ خود بر اسراییل ان کشور را از اقدامات جنایتکارانه بر علیه مردم غزه باز دارد - بدون تردید این سازمان می توانست بخوبی بدلیل ماهیت غیر دولتی و مردمی خود با مذاکره با دولت و مسئولان اسراییلی بعنوان یک میانجی عمل کند که علاوه بر منافع طرفهای درگیر ( حماس و اسراییل ) همچنین از منافع جمهوری اسلامی ایران نیز در جهت تحکیم صلح و ثبات منطقه ای و جهانی اش دفاع کند!
من شخصا ( هرچند این یک ارزوی محال بنظر می رسد اما ) ارزو می کردم که با وجود عدم برسمیت شناختن اسراییل توسط جمهوری اسلامی ایران و نا مشروع دانستن موجودیت ان . ای کاش(نوعی ) رابطه سیاسی بین دو کشور( و نیز جمهوری اسلامی ایران و امریکا ) بر قرار بود ! تا در مواقع بروز جنگ و بحران( نظیر جنگ 33 روزه حزب الله و اسراییل و یا بحران کنونی در غزه و امثال ان ) از طریق اعمال نفوذ و گفتگوی اشکار و پنهان بین جمهوری اسلامی ایران و اسراییل اول از تعمیق و گسترش درگیری ها و از تبعات و تلفات فاجعه بار انسانی غیر نظامیان(بخصوص کودکان و زنان ) جلوگیری می گردید و دوم بعضی از سران و دولت های خائن عرب و غیر عربی که نه تنها هیچ علاقه ای برای جلوگیری از جنگ و خونریزی در منطقه از خود نشان نمی دهند که بنظر می رسد ! معتقدند از هر طرف کشته شود در جهت خواست و منافعه انها است ! نمی توانستند بی توجه به منافع جمهوری اسلامی ایران و برای استفاده تبلیغاتی طرحهایی (برای حل و فصل ظاهری بحرانهای جاری در خاورمیانه) را ارایه دهند که عملا منافع خودشان را تامین کند و بس!
عدم وجود رابطه سیاسی جمهوری اسلامی ایران و امریکا و اسراییل سبب شده است تا متاسفانه قدرت مانور سیاسی و اثر گذاری جمهوری اسلامی ایران بر امریکا و اسراییل از لحاظ سیاسی ( در هنگام بروز جنگ و بحرانهایی منطقه ای ) به حد صفر برسد ! و از طرفی دیگربعضی از سران کشورهای "کرکس مانند" منطقه از عدم وجود چنین رابطه ای نهایت سوی استفاده را نموده و با تحریک (غرب)و بخصوص اسراییل و امریکا متاسفانه اهداف و فعالیت های صلح طلبانه و مسئولانه جمهوری اسلامی ایران را با مضامینی همچون "خطر جمهوری اسلامی ایران برای صلح و ثبات منطقه و جهان " بعنوان یک "تهدید" جلوه دهند و مثلا در دو کنفرانس ادیان و صلح خاورمیانه که در ماههای اخر سال 2008 در امریکا با حضور سران اسراییل و امریکا و سران عرب برگزار گردید بعضی از سران عرب حاضر( با سر کشیدن جام های مشروبشان ) متاسفانه ضمن تحریک امریکا و اسراییل بر علیه ایران اسلامی قول همکاری با اسراییل و امریکا را برای مقابله با انچه را که خطر ایران اسلامی می خوانند در صورت بروز هر نوع درگیری اتی را سر دهند!( و چه زود اثار و تبعات همکاریهای انها را در قتل و عام مردم بی دفاع غزه توسط دولت تندرو اهود المرت را در غزه شاهد گردیدیم ! -بعضی از سران عرب حاضر در این دو کنفرانس احتمالا نهایتا خواب و ارزوی جنگ عظیم جهان غرب و اسراییل بر علیه جمهوری اسلامی ایران و تجزیه این سرزمین کهن و مقدس را در ذهن پلید خود می پروانند! که با ید به انها یاداور شد که اگر همه دنیا جمع گردند هرگز تا ایران و ایرانی و فرهنگ عاشورایی حسین"ع" در ایران زنده است محال است بجز با نابودی همه ! چنین امری میسر گردد!!! پس لطفا خیال بافی نکنید ! و با صداقت دست دوستی و مودتی که از سوی ایران به همه و منجمله بسوی شما برادران مسلمان و عزیز و همسایه دراز شده است را بگرمی بفشارید! که این بنفع صلح و ثبات منطقه و جهان است- شخصا همه برادران و خواهران عرب را دوست دارم و امیدوارم که انها نیز با ایران اسلامی صادق و یکرنگ باشند! انشالله )
پر واضح است ایران اسلامی صلح طلب و و مسئولیت شناس راسا هیچگونه احساس نیازی به رایطه با امریکا و اسراییل ندارد! و از قضا همه پیشرفتهای علمی و تکنولوزیکی خود را در همین بی ارتباطی با انها بدست اورده است ! اما من بعنوان یک شهروند ساده بر این باورم ! عدم رابطه سیاسی جمهوری اسلامی ایران و امریکا و اسراییل سبب شده است تا هم منافع ما (جمهوری اسلامی ایران) و هم منافع فلسطینیان و حزب الله و (ونیز سوریه و لبنان ) از یک سو - و منافع غرب و اسراییل از سوی دیگر بدلیل مکر و حیله اتش بیاران معرکه ! نه تنها بخطر بیافتد ! که هر لحظه با بروز کمترین سوی تفاهم به یک جنگ تمام عیار تبدیل شود ! و این در حالی است که اگر روابط سیاسی برقرار بود از طریق مذاکرات سیاسی و غیر سیاسی می شد و می شود از شروع بحران و خونریزی جلوگیری گردد!
خوشبختانه با روی کارامدن باراک اوباما (که از اول بهمن برابر با ۲۰ ژانویه ۲۰۰۹رسما کارش را شروع می کند) و با در پیش بودن انتخابات اسراییل این احتمال است که افراد و احزاب تندرو و جنگ طلب در اسراییل جای خود را به احزاب و سیاستمداران صلح طلب و معتدل دهند! که بروز مجموعه این تحولات می تواند فضا را برای رسیدن به وضعیت فوق مساعد سازد!.
ضمن تسلیت مجدد تاسوعا و عاشورای حسینی و ضمن یاداوری دوباره این مطلب که هر انچه را در این وبلاگ می خوانید نظر شخصی و تخصصی نویسنده است که یا درست است که گوارای وجودتان ! و یا نادرست است ! که از پیش عذر نویسنده را پذیرا باشید! بعرض شما خواننده محترم این وبلاگ می رسانم که :
دوران تندروی و افراط گرایی (با هر نام و تحت هر شعار و توجیه که باشد ) با شکست سر دسته تندوروان و افراط گرایان دنیا ( یعنی نئو محافظه کاران جمهوری خواه متعصب در امریکا ) در جهان بپایان رسیده است. و دولت المرت افراطی و متعصب در اسراییل نیز بر این امر بخوبی اگاهی دارد . لذا تا شروع رسمی کار دولت پرزیدنت باراک اوباما( تا حدود دوهفته دیگر ) این دولت با موافقت احتمالی دولت پرزیدنت بوش اقدام به تجاوز و کشتار مردم بی دفاع غزه نموده است تا :
1- بخیال خود ریشه حماس و دولت قانونی او را بر کند و فضا را برای صلح و سازش مورد نظر اسراییل با تشکیلات خودگردان در کنار باختری رود اردن و در مرحله بعد با سوریه را فراهم سازد!
2- خفت و ننگ خود از شکست جنگ سی و سه روزه با حزب الله لبنان را پاک گرداند !.
3- نفوذ جمهوری اسلامی ایران و در نتیجه دخالت و حضور احتمالی ایران در فرایند صلح خاورمیانه را در اینده از بین ببرد و یا به حداقل ممکن برساند !.
4- به نحوی پای جمهوری اسلامی ایران را به در گیری های جاری بکشاند تا زمیینه برخورد همه جانبه با ان را به دست حامیان غربی خود بدهد!
5- زمیینه پیروزی احزاب و افراد تندرو را در انتخابات اتی اسراییل (کمتر از دوماه دیگر) فراهم سازد !
این در حالی است که بر هر تحلیلگر واقع بین و بی طرفی کاملا روشن است حتی بر فرض نزدیک به محال اگر دولت المرت موفق شود دولت قانونی حماس را در غزه سرنگون سازد ! قطعا و تحقیقا این به معنی بر اورده شدن خواسته ها و اهداف اسراییل نخواهد بود ! چرا که بنظر می رسد در چنین صورتی دور جدیدی از درگیریها با ابعاد و گستره وسیعتر خاورمیانه را فرا خواهد گرفت که قطعا بر امنیت همه کشورهای منطقه و منجمله اسراییل اثر مستقیم و مخربی خواهد گذاشت!.
بنا براین بهترین گزینه بنظر من توقف فوری و عقب نشینی اسراییل از نوار غزه و شروع واقعی مذاکرات صلح با حماس و تشکیلات خودگردان با حضور مستقیم جمهوری اسلامی ایران( به چهار نظرییه بنده در همین وبلاگ در این باره مراجعه فرمایید) و اعراب و اعضای اتحادیه اروپا و شورای امنیت سازمان ملل متحد است .
دولت مستعفی و تندرو المرت باید درک کند که دوره تندروی و کشتار و زور گویی او( بمانند تاریخ مصرف همه رزیم ها و دول تندرو و سرکوبگر دنیا ) گذشته است ! قرن بیست و یک قرن صلح و دوستی و امنیت و همکاری بین ملل دنیاست . و قرنی است که در ان فن اوری و سیاست در خدمت کشف نا شناخته های عالم هستی و رفاه و پیشرفت نوع "بشر" بدون توجه به رنگ پوست و مذهب و نژاد انها بکار گرفته خواهند شد و نه برای کشتارگری و ظلم و جنایت و نسل کشی نوع بشر !
که در غیر این صورت( و در صورتی که واقعیت ها و نیازهای جوامع بشری در قرن بیست و یک درک نگردد ! ) متاسفانه بنظر من(بعنوان یک نظرییه پرداز سیاسی و روابط بین الملل و نیز یک فعال اینترنتی صلح و حقوق بشر) جهان شاهد یک یا چند جنگ جهانی " دنیا ویرانگر" خواهد گردید که چه از لحاظ تلفات انسانی و چه تخریب محیط زیست تحقیقا با دو جنگ قبلی قابل مقایسه نخواهد بود !.
یعنی چنین جنگی می تواند کره زمین را به عصر ماقبل تاریخ و خلقت بشر باز گرداند!
جهان کنونی کم معضل و مشکل ندارد ! ( نظیر مسئله دو کره - و چین و تبت - و چین و تایوان - و نیز هند و پاکستان - و روسیه با قفقاز - و روسیه با ژاپن - و نیز اسراییل با اعراب و فلسطینیان - و غیره بنا بر این ) دولتها و حکومتهایی چون دولت افراطی المرت نباید با رفتار غیر مسئولانه و جنون امیز و غیر منطقی خود بر اتش این بحرانها نفت و بنزین بپاشد ! اتش روشن کردن شاید اسان باشد ! اما مهار و جلو گیری از گسترش اتش و یا خاموش کردن اتش تحقیقا و قطعا اسان نخواهد بود! .
بنظرم می رسد که قطعا مردم اسراییل در انتخابات اینده بمانند مردم امریکا ( که حکومت را از تندروهای نئو محافظه کار گرفت و به معتدلها ی دمکرات سپرد ) دولت تندرو و جنگ طلب المرت و همه احزاب و افراد تندرو و جنگ طلب را کنار بزند و به احزاب و افرادی رای دهد که به همه ارزشها و اصول الهی و انسانی پایبند و متعهد باشند! .
جهان قرن بیست و یک تشنه سیاستمداران واقع بین و معتدل و صلح طلب و غیر شعاری است که به حقوق و ازادیهای مشروع و قانونی مردم خود و دیگر ملل دنیا احترام بگذارند ! و به جنگ و کشتار و نسل کشی و خونریزی و تجاوز به جان و مال و حقوق و ازادیها و هویت و استقلال مردم خود و سایر ملل یک نه جانانه بگویند! که در غیر این صورت در دنیا ی کنونی و در قرن بیست یک - سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و همه باید (همانگونه که قبلا گفتم ) منتظر نابودی جهان و بازگشت به عصر ماقبل خلقت انسان و حیات روی کره زمین باشیم!
و به این بیت زیبا و پر معنی شاعر بزرگ ایرانی نیز توجه کنند که چه خوش فرمود که سرود !
درخت دوستی بنشان که کام دل ببار ارد -------------------- نهال دشمنی بر کن که رنج بی شمار ارد
"A MASSAGE FROM AN IRANIAN SIMPLE CITIZEN TO THE ISRAEL PEOPLE"
! PLEASE READ THEN DEEPLY THINK OVER IT
"پیام یک شهروند ساده ایران به مردم اسراییل "
"یاداوری مهم "
" ضمن تسلیت ایام سوگواری سالار شهیدان کربلا حضرت امام حسین "ع" ( که فرمود اگر دین ندارید حداقل ازاد مرد باشید !) و همچنین 72 تن از یاران بزرگوارش - بمانند همیشه یک بار دیگر یاداور می گردم که کلیه مطالب این وبلاگ نظر شخصی سعید شجاعی سعدی است که می تواند درست یا غلط باشد . اگر درست است گوارای وجودتان و اگر غلط است از پیش عذر مرا پذیرا باشید "
من سعید شجاعی سعدی بعنوان یک ایرانی مسلمان و یک پژوهشگر حوزه "روابط بین الملل" و "جامعه " و همچنین بعنوان یک صلح طلب و فعال حقوق بشر که شدیدا و عمیقا به شرافت و کرامت و ارزش والا و الهی "انسانیت " ( بدون توجه به نژاد و رنگ پوست انها ) معتقد است و همه این ارزشها " خونریزی " و " ظلم "و "تجاوز و زورگویی" را به هر بهانه واهی و دروغین ننگ اور و بلکه شرم اور برای کل "بشریت " می داند و همچنین بنظر می رسد که دولت خونریز و کشتارگری چون المرت (و دولت های مشابه ان )در شان مردمی نباشد که به تعالیم الهی حضرت موسی "ع" معتقدند. بنا براین جا دارد تا مردم اسراییل در یک حرکت انسانی و خداپسندانه به دو پیشنهاد ذیل اینجانب توجه کافی بنماید :
۱- امدن به خیابانها و اعلام انزجار از عملکرد و کشتارهای دولت المرت در غزه و سایر مکانها .
۲- عدم رای به تندروهای حزبی و غیر حزبی در انتخابات اتی و انتخاب افراد صلح طلب و معتدل .
"بنا براین با احترام "
به شما مردم اسراییل پیشنهاد می کنم :
1- بمانند ملت امریکا ( دست به یک تحول عظیم بزنید ! و ) در انتخابات اینده اسراییل ( که قرار است کمتر از دو ماه دیگر برگزار شود) با رای قاطع خود احزاب و سیاستمداران تندرو و خونریز و زورگو و جنگ طلب و مکار و دروغگو را کنار بزنید ! و زمام امور خود را به سیاستمداران واقعیتگرا و معتدل و صلح طلبی در اسراییل بسپارید ! که به مقام و ارزشهای الهی و انسانی احترام تام و تمام بگذارند . دولت " اهود المرت " هم اینک بنام و به بهانه حفظ جان و امنیت شما مردم - در حال جنایت و نسل کشی بیرحمانه در غزه است . به این دولت مکار و جنگ طلب و حونریز ( با اعتراضات رسانه ای و خیابانی عظیم و مستمر خود ) بفهمانید که نماینده شما نیست ! و با تظاهرات خیابانی و اعتراضات رسانه ای همچنین به جهانیان اعلام کنید ! که هر انچه در غزه در حال انجام است جنایت عده ای قاتل بی رحم است! و ربطی به شما مردم اسراییل ندارد.
2- همانگونه که می دانید :
کورش کبیر در بابل (بین صد ها نفر تا دهها هزار نفر ) از یهودیان را از اسارت و ظلم و قتل و عام بابلیان ازاد نمود تا به هرکجا و (منجمله به ایران )ازادانه مهاجرت نمایند و نیز همان کورش - اولین منشور مدون و مدرن حقوق بشر (نزدیک به دو 2600 سال قبل ) را هم نوشت و بصورت(قانون و عرف در ان زمان ) در اورد و در تورات و اعتقادات قوم یهود ( و بنا به تفسیر بزرگان دین اسلام از او در قران نیز با نام "ذالقرنیین ") به نیکی و بزرگی یاد شده است .
هم اینک بعد از نزدیک به 26 قرن یک شهروند ساده محترمانه به شما پیشنهاد می کند :
تا با تظاهرات و اعتراضات خیابانی خود نحست وزیر مستعفی "اهود المرت " و همکاران جنگ طلب و مکار و خونریز و بی رحم و زور گو او را وادار کنید تا ضمن ختم کشتار مردم بیگناه و بی دفاع غزه همچنین بحقوق حقه همه مردم فلسطین و سایر ملل و دول منطقه احترام گذارند و از تهدید صلح و امنیت منطقه و جهان دست بردارند تا همه با هم در صلح و امنیت بسر برند .
3- بعنوان یک شهروند ساده و یک پژوهشگر برای تعمیق و گسترش صلح و امنیت ملل و کشورهای منطقه و جهان - چهار نظرییه سیاسی مهم ارایه نموده ام (شما می توانید این چهار نظرییه را در همین وبلاگ بخوانید ) در این نظرییه ها پیشنهاد نموده ام تا جمهوری اسلامی ایران با کمک و همرا هی اعضای اتحادیه اروپا و اعضای دایمی شورای امنیت سازمان ملل متحد مشکلات خاور میانه را حل و فصل نماید . اگر بطور واقع بینانه و کارشناسی شده با مفاد این نظرییه ها برحورد شود در خواهند یافت که جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که با نفوذ سیاسی و معنوی خود می تواند بعنوان یک مرجع حل و فصل همه مشکلات (مزمن و حاد) خاورمیانه عمل نماید . باور نمی کنند ! شما مردم اسراییل( و ملل غربی ) به سیاستمداران کج فهم بفهمانید امتحان کنند!!!
4- به دولتمردان خود بفهمانید از راه انداختن جنگ روانی بر علیه فعالیت های هسته ای ایران اسلامی دست بردارند ! ایران اسلامی نه تنها یک تهدید نیست که ستون اصلی صلح و امنیت منطقه است . فراموش نکنید که یک ایران قدرتمند هسته ستون اصلی نظم و امنیت و صلح منطقه ای( و حتی جهانی را ) تشکیل می دهد که در ان نظم تحقیقا بنظر می رسد که شما نیز به صلح و ارمش و پیشرفت و توسعه واقعی (در کنار سایر ملل و دول منطقه ) دست خواهید یافت .مردم و دولت ایران اسلامی قدرتمندند و روز بروز هم بر قدرت و شوکت انها افزوده می شود. عقل و منطق سیاسی حکم می کند با چنین دولت و مردم قدرتمند و با فرهنگ و کهنی با عزت و احترامی در خور شان انها رفتار گردد. و از وارد کردن اتهامات مسخره و بی پایه و اساس خوداری گردد . چرا که اب در هاون کوبیدن است و هیچ نتیجه ای بجز نفرت از سیاستمداران زور گو و جنگ طلب ( در اسراییل و غرب ) در پی نخواهد داشت.
5- به گروه سرمایه دار و قدرتمند و پر نفوذ طرفدار اسراییل در امریکا بفهمانید که تحریک مقامات امریکایی و اروپایی بر علیه مواضع و اهداف صلح جویانه ایران اسلامی نه به صلح و امنیت منطقه کمکی می کند و نه برای اسراییل و امریکا سود و یا نتیجه ای را در بر خواهد داشت . یک ایران اسلامی و تمام اتمی و نیز یک ایران قدرتمند در همه زمیینه ها (سیاسی و اقتصادی و ...) تحقیقا و عملا (در یک تحلیل نهایی ) می تواند زمیینه ساز صلح بین همه دول و ملل منطقه ( و در نتیجه سبب گسترش و تعمیق صلح و امنیت کل جهان )گردد.
6- از شما می خواهم به مردم و دولت ایران اسلامی اعتماد کنید . همانگونه که کورش کبیر نزدیک به 2600 سال قبل "زندگی" و "ازادی" را برای همه جهانیان و بویژه شما مردم "یهود " به ارمغان اورد . دولت و مردم ایران اسلامی در قرن 21 می تواند یک بار دیگر برای منطقه و جهان و منجمله مردم فلسطین و لبنان و ... و نیز شما "صلح و امنیت و رشد و توسعه و پیشرفت" به ارمغان بیاورد . شرط لازم و اولیه تحقق چنین هدفی کنار زدن سیاستمداران تندرو و جنگ طلب و خونریز در اسراییل توسط شما و از طریق ندادن رای به انها و روی کار اوردن یک دولت معتدل و صلح طلب و واقعیتگرا می باشد! و تا رسیدن زمان انتخابات به شما مردم اسراییل پیشنهاد می کنم فورا با تظاهرات خیابانی دولت تندرو المرت را وادار کنید تا به ظلم و کشتار زشت و ناجوانمردانه مردم بی دفاع و بی پناه فلسطین در نوار غزه پایان دهد .
7- اکنون که دولت " تغییرات" پرزیدنت اوباما قرار است رسما کار خود را از بیست ژانویه 2009 شروع کند و ایشان رسما اعلام نموده که با دولت جمهوری اسلامی ایران و شخص رییس جمهور محترم اسلامی ایران ملاقات و گفتگوی بدون شرط خواهد داشت ! بهتر است شما دولت اسراییل و حامیان امریکایی و اروپایی ان را وادار کنید تا بجای کار شکنی در انجام این مذاکرات از ان حمایت تام و تمام نمایند - چرا که تحقیقا بنظر می رسد نتیجه نهایی چنین گفتگوهایی می تواند صلح و امنیت و گسترش وفاق و دوستی همه ملل منطقه و جهان را در همه زمیینه ها به دنبال داشته باشد .
8- اگر روزی همه مسایل بین فلسطینیان و لبنان و ... و اسراییل مرجعیت جمهوری اسلامی ایران ( و همکاری و حمایت اعضای شورای امنیت و اتحادیه اروپا و اعراب و با احقاق حق همه انهایی که توسط اسراییل پایمال گردیده ) حل و فصل گردد وصلح و امنیت و دوستی جای کینه و دشمنی را بگیرد ! انگاه می توان بهترین رابطه ممکن را بین ایران اسلامی و اسراییل (و در اینجا اسراییل غیر متجاوز و مسئول در روابط بین الملل )پیش بینی نمود ! اسراییلی که به همسایگان تجاوز نکند ! خونریزی نکند ! تهدید و توطئه و جاسوس بازی نکند! به تعالیم الهی پیامبران و مقام و شان " انسانی" احترام بگذارد ! و از غرور کاذب و تکبر دوری کند !
"نتیجگیری "
به مطالب و پیشنهادات بالا و همچنین به چهار نظرییه سیاسی ذکر شده در این وبلاگ بدقت توجه کنید . انوقت بی درنگ خواهید فهمید که صلح و امنیت و ارامش و دوستی و همکاریهای همه جانبه نتیجه نهایی اجرای انها خواهد بود و دشمنی و کینه و خونریزی و بی اعتمادی از صحنه خاور میانه برای همیشه رخت خواهد بست. با اعتراضات رسانه ای و خیابانی حود در اسراییل دولت المرت را وادار کنید تا به کشتار مردم بی پناه غزه پایان دهد . و با عدم رای به سیاستمداران تندرو و جنگ طلب نسل صلح طلب اسراییل را به جهانیان معرفی کنید که این کار به نفع و مصلحت منطقه و جهان است !
کشتار بی رحمانه فلسطینیان توسط جنگ طلبان و خونریزان دولت المرت در اسراییل نمی تواند بدون موافقت نئو محافظه کاران امریکا ( که خوشبختانه همه ملل دنیا از اول بهمن ۸۷ برابر با ۲۰ ژانویه ۲۰۰۹ و با اغاز بکار رسمی دولت باراک اوباما از شر انها رها خواهند شد ) و هماهنگی و موافقت سران عربی که در دو کنفرانس اخیر در امریکا با رئیس جمهور اسراییل و امریکا ملاقات هایی اشکار و پنهان داشتند صورت گرفته باشد.
همچنین هیچ بعید نیست سران اعراب منطقه در دو دیدار اخیر خود با سران اسراییل و نئو محافظه کاران امریکا (در دو کنفرانس به اصطلاح ادیان و صلح خاور میانه ) قرار و هماهنگی های لازم را برای حمله به غزه تو سط اسزاییل را برنامه ریزی نکرده باشند!!! از شواهد و قرائن چنین استنباط می شود که همه انها با هم قرار و برنامه ریزیهای لازم را در این باره انجام داده اند !
اگر فرض فوق را حتی ۱۰ درصد واقعی بدانیم در این صورت باید بطور جد به این نتیجه رسید که انها (سران عرب و دولت المرت و دولت پرزیدنت بوش) این کار را برای کشاندن پای جمهوری اسلامی ایران (و با احتمالی ضعیف تر سوریه ) به این درگیری ها انجام داده اند تا بهانه لازم برای هرگونه اقدام تجاوزکارانه احتمالی غرب و اسراییل بر علیه جمهوری اسلامی ایران با همکاری مستقیم اعراب وابسته به غرب را فراهم سازند و یا برای بدست اوردن بهانه لازم بمنظور تشدید احتمالی تحریم ها در اینده و صدور مکرر قعطنامه های جدید شورای امنیت بر علیه ایران این کار صورت گرفته باشد .!
بنابر بسیار لازم و ضروری بنظر می رسد که جمهوری اسلامی ایران بسیار هوشمندانه عمل نموده و به دام احتمالی نئو محافظه کاران و اعراب خائن و دولت المرت وارد نشود ! چرا که انها بسیار امید وارند تا با کشاندن پای ایران به این درگیری اهداف شیطانی و تجاوزکارانه خود را در اینده جامعه عمل پوشانند ! زهی خیال باطل!
یاداوری بسیار مهم :
بدلیل عمق فاجعه ای که امروز در فلسطین روی داده و بعضا هنوز هم در جریان است . در نگارش این مطلب ممکن است تحت تاثیر احساسات و همدری با مردم فلسطین کمی رعایت اصول بی طرفی در نگارش این تحلیل رعایت نشده باشد که اگر چنین باشد از پیش عذز مرا بپذیرید !
حدود ساعت دو چهل و پنج دقیقه عصر امروز شنبه - شبکه خبر سیما را دیدم که مشغول پخش مستقیم بمباران بی رحمانه هواپیماهایی اسراییلی بر علیه مردم بی دفاع فلسطین بود و تا ان ساعت حدود 180 نفر در نتیجه این حملات کشته و صدها نفر مجروح شده بودند .
نه فقط بعنوان یک ایرانی مسلمان که بعنوان یک انسان - تمام وجودم از همدردی با مردم فلسطین اکنده شد.
واقعا در عجبم از دولت زورگو و خونروز المرت که چطور بخود حق می دهد تا پیشرفته ترین هلیکوپتر و هواپیما های اهدایی از امریکا به اسراییل را برای کشتن مردمی بکار برد که نه هلیکوپتر و هواپیمایی برای دفاع از حریم هوایی خود دارد و نه موشک و اسلحه زمین به هوایی (و در یک کلام نه ارتشی ) برای مقابله با اسراییل در اختیار دارد.
با این شرایط ایا جایی برای احساس پیروزی برای دولت المرت و تندروان بی عقل در احزاب اسراییلی در کشتن مردم مظلوم و بی دفاع فلسطین باقی می ماند؟!!! این مسئله به این می ماند که مردی تا دندان مسلح به مرد غیر مسلح و بی دفاعی یورش ببرد و او را بکشد و بعد هم با افتخار احساس کند که پیروز یک نبرد دلاورانه بوده است ؟!!!( هزاران یار تاسف بر چنین شعورهای بی شعور!!!)
نکند جناب نخست وزیر المرت ! - در روزهای اخر صدارتش می خواهد برای تقویت و با سازی روحیه نظامیان و احزاب و فعالان تندرو ! بنحوی شکست جنگ سی و سه روزه با حزب الله قهرمان را با کشتار مردم بی دفاع و مظلوم فلسطین جبران کند ؟!!!
و یا بالاتر از ان نکند ایشان با این کشتارها می خواهد میزان دوستی و ارادت سران عربی را بیازماید که در دو کنفرانس فوق الذکر نهایت ارادت و تسلیم در برابر اسراییل را اعلام فرموده بودند؟!!!
نه فقط برای من بعنوان یک محقق ایرانی حوزه روابط بین الملل که برای همه ناظرین و پزوهشگران این حوزه واقعا جای سئوال و شگفتی بسیار دارد که اعراب چطور برای یک ادعای بی مورد و خلاف قانون و حقوق بین الملل امارات در مورد سه جزیره ای که مالکیت ان هزاران سال به ایران تعلق داشته و نیز در مورد انچه را که بطور کاملا غیر مسئولانه و مسخره خطر ایران برای صلح و امنیت منطقه می خوانند دهها بار اعلامیه می دهند و در سازمان ملل با اعضای دایمی ان سازمان نشست می گذارند و با کمال وقاحت با رئیس جمهور اسراییل در دو کنفرانس اخیر قول و قرار همکاری بر علیه جمهوری اسلامی می گذارند ؟!!!
چطور در مورد کشتار بی رحمانه فلسطینیان عرب توسط دولت المرت در اسزاییل سکوت اختیار نموده و ساکت و بدون واکنش درست بمانند یک ناظر بی طرف ( و شاید هم برای خالی نبودن عریضه و فریب مردم کشورهای عربی کمی هم الفاض محکوم گرایانه را هم ادا نمایند) به مسئله و رویدادها بنگرند ( تازه اگر انها خود شان به اسراییل برای این کشتارها بطور محرمانه و مخفیانه چراغ سبز نشان نداده باشند ) ؟!!!
در هر حال همانگونه که در تحلیلها و بخصوص چهار نظرییه سیاسی و علمی اخیر خود مستندا بیان و اثبات کردم
(شما می توانید همه انها را در همین وبلاگ مطالعه نمایید) جمهوری اسلامی ایران عملا قادر است (در کنار همه کشورهای ذی ربط و اعضای دایمی شورای امنیت )مرجع حل و فصل قطعی نه تنها مسئله اسراییل و فلسطین که همه مشکلات سیاسی و نظامی (حاد و مزمن ) منطقه بخصوص حالا که دولت "تغییرات" باراک اوباما در امریکا در استانه شروع رسمی فعالیت خود است قرار گیرد.
در این صورت مطمئن باشید که جهان دیگر بسیار کمتر از این دوران - شاهد این کشتارها ی ناجوانمردانه و ظالمانه (نظیر انچه که در مورد فلسطینیان امروز روی داد ) خواهد بود .
خواندن و بررسی این چهار نظرییه را به همه جهانیان بخصوص به مقامات فلسطینی و اعراب و اسراییل و اتحادیه اروپا و اعضای شورای امنیت سازمان ملل پیشنهاد می کنم!
گناه انهایی که دزد(نبوده ) نیستند و اهل ریا و تملق و دورغ وچاپلوسی نیستند و فقط خالصانه و صادقانه در فکر خدمت به خدا و دین و مخلوخش هستند و بدلیل وسعت دید و شناخت خوب از فلسفه ""هستی" به حداقل هایی یک زندگی ساده قانع اند چیست که این چنین باید در فشار همه جانبه قرار گیرند !
اگر اندیشه ها و تفکرات و نظرییات راه گشایی همین عده ی که نه" به شهرت " و نه "به قدرت "و نه "به شهوت "و نه "به ثروت" علاقه ای دارند نبود! واقعا جامعه کنونی ما با این همه گرگهایی که بجز منافع نا مشروع خودشان بر خلاف ادعا ها و ظاهر مقدس نمایشان چه وضعی داشت ؟!
حیف است ! اندیشمندان و متفکرین مخلص و صادق و بی ادعای جامعه - سرمایه های حال و اینده نظام و کشور هستند! .
اجازه ندهید عده ای عقده ای و کینه توز و کینه ورز با سوی استفاده از موقعیت خود این سرمایه های گرانقدر را در تنگنا و فشارهای شیطانی تحت پوشش ظاهرا قانونی و مشروع قرار دهند !
مگر نه این است که متفکر و اندیشمند با ارایه و پیشنهاد ات سازنده خود برای ادامه حیات سیاسی و خفظ امنیت و استقلال و "هویت دینی و ملی"یک کشور بمانند خونی عمل می کند که اکسیزن و سایر مواد لازم را برای ادامه و رشد و سرزندگی و حیات سلو لهای بدن می رساند؟! چرا نباید با تقویت و حمایت از اندیشمندان و متفکرین به رشد و شکوفایی هرچه بیشتر نظام و جامعه کمک نکنیم؟!!!
مگر نه این است که مجریان سیاسی و اجرایی و مشاوران انها حتی اگر در بالاترین رده هوش و مدیریت قرار داشته باشند باز بدلیل درگیر بودن مستمرشان در امور اجرایی و نیز بدلیل محدود بودن توان "انسان" نیاز به استفاده از نظرییات و پیشنهادات اندیشمندان و متفکرینی است که از خارج از گود بر کار انها می نگرند و کاستی ها و راه حل هایی کاربردی را که در تقویت نظام و پایه های امنیت ملی و رشد و توسعه همه جانبه کشور مفیدند را ارایه می دهند و تازه در مقابل نه ریالی طلب می کنند و نه چشم داشت تشویق و تقدیر دارند؟!!!
چرا عد ه ای فکر می کنند این حق را دارند تا شمشیری را که زمانه بر دست انها داده بر فرق اندیشمندان و متفکرین خادم و مخلص و بی ادعایی فرود اورند که از قضا نظریات و اندیشه های او برای همه و منجمله صاحب شمشیر هم بسیار مفید بوده است؟! مگر می شود شاخه ی درختی را که روی ان نشسته اید اره کنید؟!!!
مگر نه اینست که در دید" کلانگر سیاسی " پارامترهای لازم برای بقا و دوام یک نظام فقط در وجود مدیران توانمند و صالح و قدرت نظامی و اقتصادی و اهداف و برنامه هایی که انها تعیین و تصویب می کنند خلاصه نمی شود! بلکه و جود اندیشمندان و متفکرین مخلص و غیر ستادی که با ارایه پیشنهادات و نظرییات راه گشا و بدون کمترین چشم داشت پاداش و تقدیر خود سبب رشد و شکوفایی هر چه تمامتر نظام و جامعه می شوندو پایه هایی نظام سیاسی و استقلال و تمامیت ارضی یک کشور را دوام و قوام تازه ای می بخشند ضروری است ؟!!!!
چرا نباید همه با هم و دست در دستان هم "بسان ید واحد " عمل نموده و اینقدر که انرژی برای دفع و ازار و اذیت "زیر اب رنی" ترور شخصیتی یکدیگر بکار می گیریم همه انها را برای همکاری و تلاش مشترک برای پیشرفت همه جانبه خود و جامعه امان بکار نگیریم؟!!!
شگفتا !!! مگر صدای پا و چکمه های نظامیان بیگانگانی را که در دور بر همه مرزهایمان بدنبال فرصتی می گردند تا نه تنها استقلال که تمامیت ارضی ما را هم بگیرند و کشور را تجزیه کنند و به تبع ان جان و مال و ثروت و قدرت و شهرت همه (دارندگان ) را بگیرند !!!
نمی شنوید؟!!!
خدا کند همه از خواب خوش "قدرت" و "ثروت" و "شهرت" و "شهوت " بیدار شوییم که شاید نا گهان ببینیم "نه خواب " مانده و "نه خوابیده ای" و "نه جای خوابی"!!!
انشالله خدا انروز را نخواهد اورد و این ارزو را دشمنان بگور خواهند برد
---------------------------------------------------------------------------
خوابم به اینجا که رسید با چشمانی تر از خواب بیدارشدم تا نماز صبح را بجا اورم !