می پرسند که اگر کاندید انتخابات هشتمین دوره ای مجلس شورای اسلامی از حوزه شیراز شوم چه می کنم؟
در پاسخ عرض می کنم اگر کاندید شو م قطعا :
و ابدا ( حتی اگر ثروت قبل از انقلاب مرحوم جنت مکان ابوی را نیز اکنون دارا بودم ) بفکر تبلیغات پر هزینه نبوده و نیستم چرا که از عوام فریبی بشدت متنفرم حالم از دروغ و ریا و وارنه جلوه دادن حقایق و یا خدای ناکرده خراب کردن دیگران و تو هین به این یا ان رقیب برای کسب رای بهم می خورد صداقت در تبلیغات و کسب هر میزان رای برایم بسیار مهم تر و قانع کننده تر ورود به مجلس با روشهای غیر اخلاقی و غیر جوانمردانه است حتی اگر با همه محبت و حمایت مردم از کاندید شدنم در پایان کار انتخابات رای بیاورم و احساس کنم که خدای ناکرده حتی یک مورد خلاف اخلاق و قانون و مروت موردی در تبلیغات بسیار ناچیزم اتقاق افتاده باشد شرافتا فورا استعفا می دهم کسی که برای خدا و مردم و سربلندی شهر و استان و استقلال و نظام کشورش قصد خدمت صادقانه داشته باشد تحقیقا و طبعا اصلا تن به کارهای خلاف حق نخواهد داد و من نیز از این قاعده مستثنی نخواهم بود .
چه به مجلس را ه یابم و چه راه نیابم چنین اعتقاد دارم که به وظیفه ملی و دینی و میهنی خود عمل کرده ام ! اصلا هم برایم مهم نیست که دیگران چطور تبلیغ می کنند و چقدر هزینه می کنند و یا انها یا من چقدر شانس داریم یا نداریم زیرا با توجه به کارکرد و سوابق و تجربیات و مهارتهای تخصصی هر داوطلب است که ملاک انتخاب ان فرد قرار خواهد گرفت و نه چیز دیگر !( حداقل من چنین اعتقادی دارم) مثلا در مورد بنده سوابق کاری در خدمت رسانی مستقیم به هزاران پیر و جوان عزیز شیرازی از طریق اموزش کامپیوتر و زبان به ان عزیزان و تهیه و تقدیم دهها مقاله و طرح در زمینه عمران توسعه شهری و منطقه ای و جهانگردی و بهینه سازی امور نظام اداری و سیاست خارجی ( و منجمله مطالب و مقاله های همه وبلاگهایم که یکی از انها را هم اکنون در حال مطالعه می باشید) به همراه سوابق حدود ۵ ساله مدیریتی و کارشناسی اداری و حدود ۱۰ سال مدیریت مرکز کامپیوتر بوستان سعدی متعلق به خودم همه را بهمراه ثوان و سوابق خانواده گی و اعتقادی و شخصیت فردی بهمراه دارا بودن برنامه و توان لازم برای درک و انجام تلا ش قانونی بمنظور رفع نیازهای مردم و کشور و تلاش قانونمند را برای رساندن کشور به رشد و توسعه همه جانبه مطلوب را ( در چارچوب اختیارات و وظایف قانونی یک نماینده از طریق شرکت فعال در کمسیونها و مباحث مطرح در باره لوایح و طرحهای ارایه شده در همنگام نماینده گی ) را بهترین پشتوانه و تبلیغ برای خود و یا هر داوطلب دیگر می دانم . انشالله
شرافتا و صادقانه عرض می کنم به تنها چیزی که فکر نمی کنم موفقیت و یا عدم موفقیت در هر یک از مراحل انتخابات است چون مهم حضور در صحنه و پویا بودن است و نه ایستا و سکون . نه به ثروت و یا شهرت و یا قدرت علاقه ای دارم و نه امثال ان .
هرچند اگر این افتخار را پیدا کنم تا در کسوت نمایندگی مجلس از حوزه شیراز وارد مجلس شوم انرا شرف عمر خود برای استمرار خدمت به خدا و مردم و تاریخ و فرهنگ و ایران اسلامی ( منجمله شیراز مظلوم - لطفا برای اگاهی از نظراتم در باره شیراز عزیز به مقاله شیراز مظلوم در همین وبلاگی که در حال مطالعه هستید مراجعه فرمایید) و تلاش برای اعتلای عظمت و شکوه اسلامی و ملی ایران سربلند خواهم پنداشت. یا حق
سعید شجاعی سعدی
بلاخره گزارش دکتر البرادعی رییس سازمان بین المللی هسته ای در باره فعالیت هسته ای ایران در تاریخ پنجشبه شب مورخ 24/8/86 (15 نوامبر 2007 ) منتشر یافت . بدوا عرض کنم این گزارش بی هیچ شک و تردیدی یک پیروزی سیاسی و حقوقی برای مردم بزرگ ایران و دولت جمهوری اسلامی و هیت مذاکره کننده است .اما این گزارش متاسفانه هم دو پهلو نوشته شده و هم قدرتهای زورگو و معترض به فعالیت های صلح امیز هسته ای ایران را تحقیقا بنظر می رسد از اقدامات غیر حقوقی و غیر قانونی از پیش بر نامه ریزی خود باز نخواهد داشت . در این گزارش دکتر البرادعی نشان داده که از نظر سازمان مطبوع ایشان بخش عمده ای از ابهامات مسئله هسته ای ایران حل شده است اما مسئله اساسی تعلیق از سوی ایران انجام نشده است همچنین او با ذکر این نکته که هنوز نمی تواند تایید کند که برنامه هسته ای ایران انحراف نداشته و در عین حال می گوید تاکنون هم ما مدرکی نیافته ایم که نشان از این انحراف داشته باشد و ضمنا ابهامات دیگری نیز وجود دارد که ایران باید طی چند هفته دیگر پاسخ گوید بنوعی دو پهلو سخن می گوید تا احتمالا طرفین را ( یعنی ایران از یک سو و امریکا و فرانسه و انگلستان را از سوی دیگر ) راضی نموده باشد.
هرچند گزارش فوق عملا دست امریکا و انگلستان و فرانسه و متحد انها یعنی اسراییل را در تو جیه رفتار زور گویانه بر علیه ایران اسلامی می بندد و از دامنه قدرت تبلیغاتی و جنگ روانی و مانورهای سیاسی انها می کاهد . اما بدلیل انکه بنظر می رسد نئو محافظه کاران تندرو حزب جمهوریخواه امریکا شکست خود در انتخابات ریاست جمهوری سال اینده امریکا را قطعی می دانند و عملکرد 7 ساله انان مسایل و مشکلات فراوان اقتصادی و نظامی برای مردم امریکا پدید اورده اند بنظر می رسد انها بوسیله اغراق و بزرگ نمایی خطر ایران و فعالیت هسته ای صلح امیز ان و ایجاد یک بحران بسیار تکاندهند ه ای چون حمله احتمالی به ایران دست به یک فرا فکنی بزرک ولی درو غین بزنند و امریکا و ایران و منطقه و جهان را به چالشی بسیار خطر ناک و پر تلفات با عواقب فاجعه بار سیاسی و اقتصادی و نظامی و انسانی و زیست محیطی رو بر سازند. حال بماند که تحقیقا جان گرفتن نهضت ها و کشورها ی و بلو کهای سیاسی و نظامی بسیار افراطی کمونیستی و ناسیونالیستی و ... ضد امریکا و غرب و اسراییل از ابتدایی ترین عواقب چنین حمله جنون واری به ایران است . شخصا بعنوان یک شهروند ساده ایران اسلامی امید من برای جلو گیری از هر اقدام جنون امیز جنگ طلبان تندرو نئو محافظه کاران حاکم در کا خ سفید بر علیه استقلال و تمامیت ارضی ایران به مردم فهیم و بزرگ امریکا و سایر ملل مغرب زمین و سیاستمداران واقع گرای امریکا در هردو حزب جمهوریخواه و دمکرات و روشنفکران و سیاستمداران بیرون این دو حزب و نیز در سطح ارو پا و اسیا است . به دلایل فوق است که بنظر می رسد ایران اسلامی باید بسیار هوشیار انه عمل کند . به مذاکرات خود با البرادعی و سو لانا تا رسیدن به توافق کامل بی فوت وقت ادامه دهد و در عین حال امادگی دفاعی تام و تمام خود را تا اخرین روز دوره ریاست جمهوری پرزیدنت بوش حفظ نماید تحقیقا بنظر می رسد حربه اساسی امریکا و اسراییل و فرانسه و انگلستان چه در حمله به ارزانتین بر سر جزایر فاکلند و چه حمله به پاناما و سو مالی و یو گسلاوی و عراق و افغانستا ن و اعراب و ... همه بصورت غا فلگیرانه مورد حمله تمام عیار این کشو رها قرار گرفته اند. برای اگاهی شما متن فارسی گزارش دکتر البرادعی را بنقل از سایت خبر گزاری فارس در زیر تقدیم شما عزیزان می نمایم.
| |||||
|
|
|
اعلام خبر نزدیک بودن ازادی ۹ تن از شهروندان ایران در عراق توسط امریکا خبر بسیار شادی بخشی است که بعنوان یک تحلیل گر واقعیت گرا بنظر می رسد که نوید رویکرد منطق گرایی مسئولان امریکا در موزد ایران را دارد .
امید که اول:
دیپلماتهای ربوده شده ما در اربیل نیز جز ئ ازادشده گان باشد.
دوم:
تمامی زندانیان ایرانی در عراق چه در زندانهای نیروهای اشغالگر و چه زندان دولت محترم عراق نیز هرچه زودتر ازاد گردند.
سوم :
اسرائیل و لابی طرفدار پر قدرت ان در امریکا اجازه دهند تا مردم بزرگ امریکا و مسئو لان تصمیم ساز در دولت امریکا فارغ از هر گونه تحمیل و جو سازی و فشار انها به بازبینی و باز سازی روابط بسیار ضروری خود با ملت و دولت بزرگ و سرفراز ایران اسلامی نمایند که این برای امنیت اسرائیل نیز بسیار مفید خواهد بود.
بعنوان یک شهروند و یک تحلیلگر مسایل سیاست خارجی ساده ایران به دولت اسرائیل توصیه می کنم :
اول : از طرح سئوالات دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور محترم اسلامی ایران در باره پدیده هلو کاست نباید دچار سوئ تفاهم اشتباه و خطر ناک گردید.بنظر من خطر حمله از ایران اسلامی به هیچ کشوری و منجمله اسرائیل ابدا وجود خارجی ندارد مگر برای پاسخگویی به هر تجاوز احتمالی از سوی انها .
دوم : اگر شما (اسرائیل ) شرایط و موقعیت "ژئو پلتیک ج.ا.ا " و نیازمندیهای امنیتی و غیره ان را بخوبی درک کنید و از تحریک مقامات امنیتی ونظامی و سیاسی امریکا بر علیه ایران اسلامی دست بردارید . تحقیقا بنظر می رسد بسیاری از مسائل و سو ئ تفاهمات حل خواهد شد.
سوم : نباید حتی فکر حمله را به تاسیسات اتمی و غیره ایران را در سر بپرورانید چه رسد به بیان طرح ان و یا اقدام جنون امیز ان !!! چرا که در چنین صورتی امنیت منطقه و اسرائیل تحقیقا بنظر می رسد شدیدا بخطر خواهید انداخت.
چهارم : اگر تحلیلگران سیاسی و نظامی و... غیره شما(اسرائیل) اینده نگر و همه جانبه گرا باشند خواهند فهمید که اقتدار همه جانبه جمهوری اسلامی ایران نه تنها هیچ خطری برای اسرائیل ندارد که بدلیل حفظ تعادل استراتژیک در خاور میانه حتی تحقیقا بنظر می رسد کمک بسیار شایانی به حفظ امنیت منطقه و منجمله اسرائیا نیز است .
پنجم : تحریک امریکا و غرب ( توسط اسرائیل) برای حمله به ایران نیز می تواند ( در صورت عملی شدن ) گروههای کمونیستی و ناسیو نالیست های بسیار افراطی ضد غرب و اسرائیل منطقه خاورمیانه و حتی جهان را احیا و بازسازی کند در چنین صورتی بازنده اصلی تحقیقا کشور اسرائیل است چرا که جبهه ای وسیع از دشمنان بسیار توانمند را بر علیه امنیت اسرائیل و غرب بسیج خواهید نمود.
ششم : پس بنظر می رسد منافع اسرائیل نیز در حفظ ارامش منطقه و حل مشکات ایران اسلامی با امریکا و هم پیمانان ان است و نه دامن زدن به این اختلافات و تحریک امریکا بر علیه ایران .
هفتم : حداقل روی کاغذ مشهور است که دستگاه امنیتی موساد و سیاستگذاران زیرکی دارید خدا کند اینچنین باشد تا اهمیت مطالب فوق را درک کنید و با ایجاد ارامش در فضای روابط ایران و غرب انها را تشویق به تعامل و مذاکره بدون شرط و غیر زور گویانه کنید! انوقت خواهید دید که شما هم از ارامش پیش امده چه بهره ها که نخواهید برد ! که هیچ بسیاری از مشکلات سیاسی و امنیتی شما نیز با لبنان و فلسطین و اعراب تحقیقا حل خواهد شد !
پس زنده باد صلح و دوستی و ارامش و پیشرفت ملل دنیا
و ننگ و مرگ بر کینه و دشمنی و تجاوز و زورگویی در جهان .
خدا کند که :
اول :
تندروهای نئومحافظه کار در امریکا و تندروهای احتمالی در داخل و دوم سوی تفاهمات احتمالی بین دو کشور بزرگ ایران اسلامی و امریکا نتوانند ایران اسلامی عزیز و منطقه را به جنگ و خونریزی و ناامنی بکشانند.!
دوم:
صلح و ثبات و پیشرفت همه جانبه نصیب ایران سر فراز و منطقه و جهان گردد.!
سوم:
جنگ طلبان و خونریزان معتصب و بی منطق ( در همه جهان) مورد هدایت خدا و ایجاد تغییر در منش و کنش و گفتارشان پدید اید!
که اگر نشود:
اول :
همه مردم منطقه و جهان صدمه می بینند.!
دوم:
کینه و نفرت و خشم و جنگ و بیماری و قحطی منطقه و جهان را فرا خواهد گرفت.!
سوم:
جنبش های هرج و مرج طلب و انارشیست و احزاب و گروه های کمونیست افراطی احتمالا دو باره در منطقه و جهان زنده خواهند شدو در این صورت :
بازنده اصلی این احتمالات تحقیقا جهان غرب و امریکا بعنوان سردمداران مکتب و نظام سرمابه داری در جهان خواهند بود که مقصر اصلی چنین و ضعی نیز کسانی چون تندروهای جنگ طلب و متعصب نظیر "دیک چینی " و همفکران او در گروه نئو محافظه کاران امریکا و لابی متعصب تر ازانها (یعنی لابی طرفدار اسرائیل در دولت و احزاب دو گانه اصلی امریکا) است .
سئوال :
ایا در جهان و بویژه در غرب کسی و یا حزبی است که بدور از شعار و استفاده ابزاری از "حقوق بشر و صلح " واقعا بفکر حقوق بشر و صلح جهانی باشند و با جلوگیری از تندروی گروه محافظه کار امریکا از جنگ و گشتار و انارشیست و هرج ومرج و حرکتهای کمونیستی بسیار افراطی احتمالی در منطقه و جهان جلو گیری کنند؟!!!
من که امید فراوان دارم باشد ! شما چه می کنید؟
تفا همات ( ایجاد شده توسط مغرضین ) ختم بخیر گردیده است . اما اثار عقب مانده گی های نسبی مالی و تحصیلی که می توانستم (بهتر از انچه که از لحاظ مالی و کسب سه مهارت تخصصی فعلی دارم ) داشته باشم زیرا متاسفانه با ایجاد موانع و محرومیت های اشکار و پنهان نگذاشتند به پیشرفت در خور تلاش و استعداد خدا داده ام برسم ( من که همه انها را بخشیدم و امیدوارم خداوند نیز انها را ببخشد . امین یا رب العالمین ) .
بنا براین مطالب و تحلیل های این وبلاگ نه برای حفظ ثزوت و مقام و موقعیت اداری نداشته ام است و نه برای کسب انها . بلکه با تمام وجود برای حفظ موقعیت و هویت و استقلا ل و تمدن و تاریخ چند هزار ساله کشور بعنوان یک شهروند ساده و بی ادعای ایران اسلامی احساس وظیفه می کنم و این مقالات و ارایه این تحلیل ها نیز برای پاسخ گویی به همین احساس وظیفه ملی و کمک به صلح ثبات ایران و منطقه و جهان است و بس. و خوب می دانم همانگونه که ممکن است مطالب این وبلاگهای بنده مورد توجه بسیاری ( از مسئول و غیر مسئول در میهن اسلامی و در سطح جهان قرار گرفته باشد همچنین بر این نکته نیز واقفم که ممکن است کسانی را نیز خوش نیاید و بخواهند کما فی السابق شیطنت کنند که "مکرو مکرالله والله الخیر ماکریین - قران کریم) خود و نیت خالصم را بخدا سپرده ام . هرچه پیش اید خیر است . انشالله
جناب پرزیدنت بوش :
احتراما اگر جنابعالی و سایر تصمیم سازان نئو محافظه کاردرامریکا بدون توجه به هشدارهای کشورهای مختلف و اژانس هسته ای جهانی و رئیس ان دکتر البرادعی و ارباب جراید و دلسوزان صاحب نظر جهان مبنی بر نیافتن هیچ مدرکی که نشان از نظامی بودن فعالیت های ایران داشته باشد و هشدار برای زمینه سازی حملات غافلگیرانه احتمالی شما بر علیه ایران
همچنان به نادیده گرفتن راه حل های مذاکره و گفتگو جدی و دو جانبه و بدون پیش شرط با ایران ادامه دهید و توان ایران برای مقابله با هرنوع حمله و تجاوز بخود و تمامیت ارضی اش را ضعیف و نا کارامد فرض کنید . بنظر می رسد سخت در اشتباه باشید . چون اشتباه محاسبه امریکا نه تنها می تواند به یک فاجعه شدید انسانی و زیست محیطی و به خطر افتادن صلح جهانی منجر شود
بلکه می تواند بار دیگر " کمونیست افراطی " در جهان را نیز احیا و بازسازی کند چرا که ملل جهان در صورت حمله به ایران شدیدا خود را در استانه وارد کردن اتهام به این بهانه ان یکی خواهند یافت . از نظام سرمایداری متنفر و بفکر افراط گرایی جهت امادگی خود برای مقابله با تهاجمات امریکا و هم پیمانان ان در اینده خواهند کرد. و بدانید که توجیهات حضرتعالی و دولت محترم شما نیز چاره ساز نخواهد شد.!
مضاف برانکه تحقیقا بنظر می رسد که در صورت حمله امریکا به ایران منطقه خاورمیانه و شاید اروپا و امریکا و حتی افریقا و اسیا نیز دچار نوعی انارشیست اجتماعی و سیاسی و امنیتی گردند که این خود می تواند علاوه بر امنیت منطقه خاورمیانه و اسیا "امنیت غرب و اسرائیل "را نیز شدیدا بخطر اندازد .
ضمنا تمام توان دفاعی ایران بنا بر اظهارات مقامات ذی ربط در همان دقایق اولیه تجاوز امریکا و یا اسرائیل برای پاسخ گویی ممکن است بکار گرفته شود . و تحقیقا بنظر می رسد که مثل مورد یوگسلاوی سابق و عراق و افغانستان ایران احتمالا منتظر نمی ماند تا نیروی هوایی و دریایی امریکا و هم پیمانان ان در ۱۲ ساعت یا ۴۸ ساعت اول اغاز حمله توان نظامی و تاسیسات زیر بنایی ایران را (انطور که همه روزه در تبلیغات شبکه فاکس نیوز و دیگر شبکه های امریکا می شنویم ) مثلا محو و نابود سازند.
لطفا بیاد داشته باشد ایران در طی ۸سال دفاع مقدس خود در مقابله با تهاجم صدام به ایران که شذیدا از لحاظ اطلاعاتی و تجهیزات مورد حمایت غرب و بلوک کمونیست سابق به رهبری شوروی قرار داشت با دست خالی چنان ورزیده و اماده شده است که (بعنوان یک شهروند و یک تحلیگر مستقل و واقعیتگرا ) به جنابعالی بعنوان رئیس جمهور محترم امریکا محترمانه هشدار می دهم فریب افکار پوسیده و بی پایه و اساس و فرضیه های خیال بافانه گروه تندرو محافظه کاران دور بر خود برهبری معاون محترمتان اقای دیگ چیی را نخورید . ایران پشه نیست که با پشه کش های نیروی دریایی و هوایی خودتان انرا له کنید . ایران بدور از تعصب و اغراق یک قدرت تاریخی و سیاسی و حتی نظامی است که به راحتی نمی توان انرا محو کرد مگر با محو همه تاریخ منطقه و جهان!!!
چرا جناب پرزیدنت بوش می خواهید پل های فرهنگی و علایق دو ملت بزرگ ایران و امریکا به یکدیگر را ازبین ببرید و ان را به کینه توزی و دشمنی عمیق طولانی تعویض کنید ؟ فردا تاریخ در باره شخص شما چه خواهد گفت.؟ مطمئن باشید از ناحیه ج.ا.ا هیچگونه تهدیدی متوجه منافع غرب و امریکا و اسرائیل نیست اگر مذاکرات مستقیم دوجانبه خود را با ایران اغاز می کردید انگاه ایران را بسیار انعطاف پذیر و صلح طلب می یافتید شما نزدیک به ۱۴ ماه دیگر باید پست ریاست جمهوری امریکا را به منتخب مردم امریکا واگذارید و حدود ۶ماه بعد هم ممکن است جناب دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور محترم ما نیز همین کار را بکند( سال ۸۸ شمسی).
پس می بینید در این مدت کم ولی حیاتی برای روابط دو ملت بزرگ ایران و امریکا و امنیت جهان
بنظر می رسد شما نباید به توصیه های معاون تندرو و جنگ طلب خود ( و همفکران متعصب ایشان) که فکر می کنند همه امور و مشکلات امریکا و جهان را فقط از طریق جنگ و خونریزی باید حل کرد توجه کنید .
برعکس
تحقیقا باید با بازکردن باب گفتگوی واقعی با ایران وایجاد امکان گشایش دو سفارتخانه های ایران و امریکا در پایتخت کشور دیگر نام خود را بعنوان پرزیدنت صلح طلب امریکا نه تنها درتاریخ امریکا که در تاریخ جهان پر اوازه و زنده کنید . روابط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی ایران و امریکا رانه تنها احیا کنید که بشدت انرا بسط و گسترش دهید و صلح و ثبات را برای ملل منطقه و منجمله اسزائیل ( ظاهرا نئو محافظه کاران امریکا حاضرند امنیت دنیا را فدای اسرائیل نمایند) به هدیه بیاورید و اطمینان داشته باشید ج.ا.ا نهایت صداقت و انعطاف پذیری دوستانه را اعمال خواهد کرد همانگونه که کمترین توجه ای به تهدید و ارعاب نمی کند. پس پیش بسوی صلح و ثبات همه ملل منطقه و گسترش دوستی بین ملل ایران و امریکا.
ضمنا بسیار خوشبخت و خوشحال خواهم شد تا اگر بعنوان یک شهروند ساده و یک تحلیگر مستقل ج.ا.ا به امریکا جهت روشن کردن اظهان مردم امریکا به امریکا دعوت شوم . قطعاو تحقیقا هنگامی که تحلیل ها یک طرفه و یک سویه باشد در خیال همه کارهای غیر ممکن ممکن می گردد و تحلیلگران نئو محافظه کار امروز امریکا دچار چنین توهم و خیا ل پردازانه غیر عملی گردیده اند که ممکن است نه تنها ایران که منطقه و امریکا و جهان را به نابودی بکشاند.
بنظر می رسد نئو محافظه کاران تندرو و لابی طرفدار اسرائیل در امریکا از سفر پرزیدنت پوتین به تهران سخت غافلگیر و براشفته شدند . به همین دلیل نیز برای جلو گیری از تغییر فضای ترس و ارعاب و تهدیدی که از برنامه اتمی ج.ا.ا و شخص رئیس جمهور دکتر احمدی نژاد در ذهن مردم امریکا در طی دو سال گذشته با تبلیغات شدید و ۲۴ ساعته تمام رسانه ای خود ساخته بودند به سمت فضای مذاکره و گفتگو و تعامل با ایران بلافاصله بعد از اتمام سفر پرزیدنت پوتین به تهران شاهد سیل فراوان اتهامات جدید از فاشیست خواندن ج.ا.ا توسط نخست وزیر سابق انگلیس تا خطر ناک خواندن ایران بدلیل تهدید صلح جهانی و امکان بروز جنگ جهانی سوم بخاطر برنامه های هسته ای ایران توسط پرزیدنت بوش و نیز سراسیمه عازم شدن نخست وزیر اسرائیل به دیدار پرزیدنت پوتین فقط چند ساعت پس از بازگشت او به مسکو و سخنان رئیس جدید ستاد مشترک ارتش امریکا مبنی بر توان بالای ارتش امریکا بر حمله به مواضع ج .ا. همه و همه حکایت از ترس انها از خارج شدن ایران از انزوای مورد ادعای انان و گسترش روابط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی با سایر ملل و دول مهم جهانی دارد .هرچند بنظر می رسد از این مسئله نیز نباید غافل ماند که انها بنحوی می خواهند (از دید خود ) ازافتادن ایران به جلگه اردوگاه روسیه جلوگیری کنند ج.ا.ا بدلیل موقعیت خاص "ژئو پلتیک" منطقه ای و جهانی خود تاکنون تعادل سیاسی و امنیتی منطقه ( و شاید جهان ) را حفظ نموده است حالا کشورهای غربی احساس میکنند که روسیه با هوشمندی و فرصت طلبی رئیس جمهور با تجربه خود از فضای سرد روابط ج.ا.ا و غرب بنع منافع روسیه می خواهند استفاده کنند لذا با اظهارات فوق غیر مستقیم می خواهند به روسیه هشدار دهند از نزدیکی با ایران خوداری کنند.
بنظر می رسد برنامه ریزان سیاسی و امنیتی کشور نیز باید بفکر استفاده از این رقابت قدرتهای مهم جهانی بر سر ایران باشند . یعنی با حفظ تعادل در روابط بین الملل و گرفتن حداکثر امتیازات سیاسی و اقتصادی و امنیتی و نظامی از طرفین دعوی تعادل ژئو پلتیک منطقه را برای حفظ صلح و ثبات سیاسی و امنیتی این بخش از جهان که در حقیقت نیز صلح و امنیت اقتصاد و امنیت جهان به ان وابسته است را بکار گیرد
امریکا و غرب هم اگر واقعا خواهان اعمال تعادل در روابط بین الملل ایران با غرب از یک سو و روسیه و چین و هند و... از سوی دیگر هستند باید دست از ارعاب و تهدید و تحقیر بردارند و با واقع بینی حقیقت ج.ا.ا همانگونه که هست را با نیازمندیهای سیاسی و اقتصادی و امنیتی ان بپذیرند . امریکا با گشودن سفارت خود در تهران و اجازه انجام همین کار در واشینگتن و شروع واقعی مذاکرات عادلانه و صمیمی دو جانبه نه تنها در یک مدت زمانی معین مشکلات و مسائل فی مابین با ج.ا.ا را حل و فصل نماید بلکه بهترین روابط سیاسی و اقتصادی و امنیتی ممکن را نیز بین طرفین برقرار سازد. ضمنا با انجام این مهم امنیت کل منطقه و منجمله اسرائیل نیز در چارچوب قرارداهای امنیتی منطقه ای در دست رس همه خواهد بود.
وگرنه تهدید تهدید می اورد و تحقیر هم تحقیر .شاید برروی کاغذ توان نظامی و اقتصادی امریکا توان اول جهان باشد اما نباید فراموش کرد که بخش عمده ای از همین توان را نئو محافظه کاران امریکا در طی هفت سال گذشته بر باد دادند .
از انگذشته تاریخ ایران نشان داده است ایرانی دوستی را با نهایت دوستی و محبت را با نهایت مودت و محبت پاسخ می گوید . این را بفهمید و اجازه دهید تا جریان پرونده هسته ای ایران بطور طبیعی روند عادی خود را طی کند . از غوغا سالاری و فضا سازی غیر واقعی بپرهیزید و اجازه دهید جهان بدور از جوسازیهای دروغ شما حقیقت مسئله را بفهمد که بنظر می رسد فهمیده و پذیرفته اند .
به امید صلح و دوستی همه ملل .
برگزاری موفق اجلاس سران حاشیه دریای خزر در تهران و حضور یک رئیس جمهور از کشور فدرال روسیه بعد از سفر ۶۳ سال پیش جوزف استالین و سفر غیر رسمی برژنف در ۳۲ سال پیش فی نفسه یک پیروزی دیپلماتیک برای جمهوری اسلامی ایران و شخص رئیس جمهور احمدی نژاد است.
برگزاری این اجلاس در روز سه شنبه ۲۴/۷/۸۶ (۱۶اکتبر۲۰۰۷) ثابت کرد که بر خلاف تبلیغات زشت و خلاف واقع نئو محافظه کاران امریکا جمهوری اسلامی و هم دکتر احمدی نژاد بسیار متواضع و انعطاف پذیر و مسئولیت شناسن هستند و با همه تبلیغات منفی انها نه توانستند از سفر پرزیدنت پوتین به تهران جلوگیری کنند و نه توانستند ایران را منزوی کنند .
اما اگر نیک بنگریم با برگزاری این اجلاس در تهران یک فرصت طلایی در اختیار دولت امریکا و رهبران سخت درگیر انتخابات درون حزبی دو حزب جمهوریخواه و دمکرات امریکا گذاشته شده تا با اعتماد به ایران و قبول واقعیت های سیاسی و امنیتی و اقتصادی ایران در منطقه و تجدید روابط سیاسی و گشایش سفارتهای ایران و امریکا در پایتخت کشور های یکدیگر و انجام مذاکرات مستقیم و بدون پیش شرط نه تنها امکان تامین منافع ملتهای منطقه را بدهند بلکه منافع غرب را نیز در این منطقه تامین نمایند و ضمنا سربلند و ابرومندانه با کمک ایران از باتلاق عراق و افغانستان خارج شوند.
دست اورد سفر ۴ رئیس جمهور مهم کشورهای حاشیه دریای خزر به ایران و توافقات منتج از این سفر انقدر اشکار و واضع است که تبلیغات سوی احتمالی رسانه های غرب برای کم اهمیت جلوه دادن نتایج این اجلاس تحقیقا نخواهد توانست کمترین نتیجه ای را برای انها ببار اورد .
من بعنوان یک تحلیل گر سیاسی و اجتماعی منتظر ان هستم تا عقلا و متفکرین سیاسی واقع بین هر دو حزب امریکا لابی طرفدار اسرائیل و تندروهای جنگ طلب نئومحافظه کار را وادار به قبول واقعیات انکار ناپذیر در باره ایران نمایند و بفهمند که انقدر که با مذاکره و تعامل و احترام متقابل با ج.ا.ا می توانند به نتایج مثبت برسند قطعنا و تحقیقا با تهدید و ارعاب و تحقیر نه تنها هیچ نتیجه ای را بدست نخواهند اورد بلکه منافع امریکا و حتی اسرائیل مورد حمایت شدید انها را نیز بشدت بخطر می اندازند .
بنظر می رسد تند روهای نئو محافظه کار امریکا و لابی طرفدار اسرائیل و حتی سیاستمداران اسرائیل باید به فرصت طلبی و هوشمندی و درایت سیاسی پرزیدنت پوتین بعنوان یک رهبر سیاسی مسئولیت شناس تاسی نمایند که با امدن به ایران اول خود و کشورش را در جهان مستقل نشان داد و موقعیت خودش در روسیه را افزایش داد و دوم منافع زیادی را ازقبال همکاریهای اقتصادی و سیاسی با ایران و دیگر کشورهای منطقه نصیب روسیه می نماید .
در اخر نیز باید به هوشمندی و پشتکار و مدیریت دکتر احمدی نژاد ( و مجموعه دست اندر کاران وزارت امور خارجه و ...) برای برگزاری این اجلاس که بدون تردید بخش عمدای از تبلیغات و دسیسه های نئو محافظه کاران جنگ طلب و زور گو امریکا را خنثی نموده و خواهد نمود احسنت گفت حرکت مهمی که اگر با درایت و هوشمندی مشابه برای حل و فصل مسئله هسته ای ایران در حدود یک ماهی که از فرصت داده شده به ایران با اژانس هسته ای جهانی مانده همراه گردد قطعنا و تحقیقا
منجر به عزت و امنیت کامل ایران خواهد گردید و در تاریخ ایران و جهان به ثبت خواهد رسید که دولت نهم ( تحت نظر و رهنمودهای رهبری معظم انقلاب) توانسته است نه تنها خطر را از موجودیت و تمامیت ارضی ایران دور کند بلکه به امنیت و صلح جهانی نیز کمک شایان نماید . البته بنظر میرسد تحقیقا این مهم بدست نخواهد امد مگر انکه دولت نهم با استفاده از همه اندیشمندان سیاسی و حوزه و دانشگاه و مجلس و بزرگان صاحب نظری چون ایه الله هاشمی رفسنجانی و احزاب تا دیر نشده از فرصت سوزی جلوگیری کند تا نئو محافظه کاران جنگ طلب و زور گو و بی منطق دور و بر پرزیدنت بوش به رهبری چنی خلع سلاح تبلیغاتی و سیاسی گردند و تن به قبول واقعیات در باره ج.ا.ا دهندکه اگر به این واقعیات تن ندهند خود و حزب جمهوریخواه و امریکا را به مشکل و دردسری بسیار فرا تر از انی که اکنون در جهان و بویژه دو کشور افغانستان و عراق با ان دست به گریبانند روبرو خواهند نمود.
یا حق
سعید شجاعی سعدی