از دیدگاه من شهید کسی است که اگاهانه و عالمانه همه هستی ونیستی خود "جان" این امانت الهی در کالبد زمین و زمان خود را در راه خدا و هدفی مقدس مثل دفاع از "حریم و حرمت مقدسات " و اب و خاک و استقلال و دین و ایمان و شرف و غیرت خود ( یا ملت خود )به صاحب اصلی اش "خدا" بر می گرداند یعنی "شهادت" همین!
ایا تاکنون به "مرگ" و "زندگی" در معنی عام ان فکر کرده اید ؟
از دید گاه من مرگ و زندگی نه علت و معلول هم که مکمل هم اند اما زندگی سازنده مرگ است ! و نه مرگ سازنده زندگی!
اگر انسان زنده چنان غرق زندگی و پول و ... گردد که بجز انها "چیز دیگری" نداشته باشد !بنظر میرسد مرده باشد قبل از انکه بمیرد!
همچنان که انسانی که "ان چیز های دیگر" را دارد زنده است قبل از انکه زندگانی کند!
از دیدگاه من "مرگ " حق است اما "زندگی " حق تر از ان ! پس زندگی کنیم قبل از انکه بمیریم!
شما چه فکر میکنید؟
ازادی از دیدگاه من یعنی ازاد بودن تن و روان از هر چیزی که من و تو را اسیر و بنده غیر خدا کند ! . ازادی یعنی بدور بودن از هر غریزه و خواستی که برای رسیدن به ان من و تو مجبور باشیم همه چیز باشیم مگر خودمان ! همه کار بکنیم مگر کاری که قلبا دوست داریم ! و همه چیز باشیم مگر انسان! به همه چیز فکر کنیم مگر با هم بودن و" ادم" بودن!
ازادی از دیدگاه من یعنی انکه من و تو با هم حرف بزنیم تا اگر حتی حرف هم را نفهمیم . همدیگر را ببینیم و بشنویم و یا تحمل کنیم . ازادی یعنی جمع اضداد باهم و در کنار هم به امید " " انسانیت" و اینده ای بهتر! ازادی یعنی عشق و از ان مهمتر عشق ورزیدن به هم و به همه انچه که اسمانی و زمینی است یعنی ساخت خدایی دارد ! عشق بخدا و عشق به عاشقی او!ازادی از دید من یعنی من و تو اگر با هم نظر متفاوت داریم . یا بدتر همدیگر را قبول نداریم . بدانیم که راهی نداریم مگر نظر مخالف خود را بشنویم و اگر مایل هستیم ان را نقد و بررسی و اصلاح کنیم و یا حداقل همدیگر را تحمل نماییم . ازادی یعنی باهم بودن و برای هم بودن و عشق ورزی و اثبات منش و کنش خداگونه انسان بر زمین! پس سلام ودرود بر ازادی و همه انسانهای که ازادند! و ضد ازادی یعنی هر انچه که من و تو را ازهم دور کند و هر
دو ی ما را از "عشق به هم و خدا " باز داشتن .!!!
تا نظر شما چه باشد ؟
یاداشت زیر را خطاب به پرزیدنت بوش و دولت امریکا نوشته و در ذیل قرار داده ام امید که اگر سری به این وبلاگ زدند بخوانند !!! جهت شما عزیزان نیز ترجمه ان را در ذیل متن انگلیسی اورده آ م.
In the name of God .
A SHORT OPEN LETTER TO PRESIDENT BUSH
MR PRESIDENT BUSH
I RESPECTFULLY LET YOU KNOW AS AN I.R.I CITIZEN MAN WHICH HAVE EXPERIENCES IN 3 FIELDS ( SOCIAL PLANNING - TOUR HANDLING AND GUIDING - COMPUTER SIENCES) YOUR GOVERMENT MEMBERS INTERVIEWS AND SPEECHES ABOUT I.R.I ARE VERY DANGEROUS FOR U.S.A AND IRAN AND ALSO MIDDLE EAST COUNTRIES.BECAUSE CONSIDERING IRAN AS IRAQ OR AFGHANESTAN IS NOT A CORRECT OPTION.IRAN IS IRAN . WE HAVE THOUSANDS YEARS CIVILIZATION AND CULTURE. WE HAVE FACED OF HUNDREDS WARS WHICH OUR ENEMIES HAVE BEGUN AGAINIST US DURING OUR HISTORY. WE LEARNED HOW TO DEFEND OUR COUNTRY ,THE LATEST ONE WAS THE 8 YEARS HOLY DEFEND AGAINIST SAADAM TROOPS WHILE WE HAD THOUSANDS MARTYRS AS GIFTS TO ISLAM AND IRAN.INDEED, MARTYRDOM FOR IRAN INDEPENDENCE AND ISLAM NORMS IS A HOLY WISH OF ALL PEOPLE OF IRAN
MR PRESIDENT
WE ARE NOT FOR WAR . WE ARE PEACFUL NATION WHICH HAVE NOT BEGUN ANY WAR AGAINIST NONE OF WORLD COUNTERIES DURING ALL OUR HISTORY . BUT WE ARE VERY SKILFUL DEFENDERS
IN MY OPINION ,WITHOUT CONSIDERATION ALL DIFFERENCES ,IRAN AND U.S.A HAVE A COMMAND INTERESTS IN THE REGION (EVEN IN THE WORLD) BECAUSE THE SECURITY OF PERSIAN GULF AND SAFE SHIPPING ... ARE VERY IMPORTANT TO BOTH SIDES
DURING OF NEGOTIATIONS FOR SETTLING THE GOVERMENTS IN IRAQ AND AFGHANESTAN , IRAN HELPED THE BOTH NATIONS FOR GETTING TOGETHER AND HAVING THEIR SELECTED GOVERMENTS IN THEIR STATES
WHENEVER IRAN INVITED TO HELP THE OTHERS FOR SETTLING THE PEACE BETWEEN QROUPS AND COUNTRIES IN REGION ., IRAN HAVE TRIED ALL ITS INFLUENCES AND FINALY HAD SOLVED THE PROBLEMS AND MAKE PEACE BETWEEN THEM
IN ADDATION, IRAN AND US (AND ALSO OTHER STATES OF THE REGION) MAY HAVE AN STRATEGIC RELATION . SO WE MUST TRUST IN EACH OTHER , AND ALSO US MAY CONTROL OF RADICAL" NEW CONSERVATIES " IN WHITE HOUSE WHICH ARE VERY INTERESTED IN BEGINNING ANOTHER WAR IN THE REGION A WAR THAT MAY BE TO BEGIN THE THIRD WORLD WAR
IN FINAL, I HOPE A BETER FUTRE FOR I.R.I AND U.S.A( WEST IN GENERAL ) RELATIONS WHICH CAN HELP TO HAVE A SAFE REGION AND A NICE WORLD
THANKS
SAID SHOGAIEE SAADI"
"بنام خدا"
" یک هشدار کوتاه به پرزیدنت بوش و دولت امریکا "
اقای رئیس جمهور بوش:
احتراما من بعنوان یک شهروند ج.ا.ا. ( با سه زمینه مهارتی برنامه ریری اجتماعی - تورگردانی و راهنمای تور- و علم کامپیوتر ) به اطلاع جنابعالی میرسانم که مصاحبه ها و سخنرانی های ضد جمهوری اسلامی اعضا ئ دولت شما می تواند برای امریکا و ایران و منطقه حساس خاورمیانه بسیار خطر ناک باشد . بنظر می رسد برداشتهای شما از ایران کاملا اشتباه باشد. شما و دولت امریکا احتمالا ایران را "افغانستان یا عراق " فرض کرده اید . که چنین فرضی کاملا نادرست و خطر ناک است زیرا " ایران یعنی ایران" و نباید با هیچ کشوری دیگری مقایسه گردد. ما ملتی با چند هزار سال فرهنگ و تمدن هستیم . و در طی این مدت صدها جنگ را در مقام دفاع تجربه کرده ایم . اما در تمامی طول حیات چند هزار ساله خود هر گز به کشور دیگر ی تجاوز نکرده ایم هرچه بوده دفاع بوده و بس.! که اخرین ان دفاع مقدس هشت ساله در برابر صدام متجاوز بود که در طی ان هزاران شهید تقدیم اسلام و ایران گردید . بتابراین ما یاد گرفته ایم که چطور از کشور و تمدت کهن و چند هزار و دین خود دفاع کنیم .! شهادت در دفاع از ارزشهای ملی و دینی افتخار هر ایرانی با هر اعتقاد ی در برابر متجاوز ان است.
اقای رئیس جمهور:
ما ملتی صلح طلب ایم و از جنگ وخونریزی بیزاریم . اما ما مدافعان بسیار حر فه ای از کشور خود هستیم . بعقیده من ایران و امریکا( هرچند باهم اختلاف دارند )اما منافع مشترکی هم در منطقه و(حتی) جهان دارند . مثل نقطه نظر مشترک در باره موضوعاتی نظیر امنیت منطقه خلیج فارس و امنیت کشتیرانی و امثالهم . بعلاوه این ایران بود که فعالانه به در خواست های کمک برای تشکیل دولت در دو کشور عراق و افغانستان پاسخ مثبت داد و با ایجاد صلح بین گروههای رقیب در این دو کشور زمینه تشکیل دولت در این دو کشور را فراهم ساخت.
برای سایر موارد نیز ایران اماده بوده است تا کما فی سابق نهایت تلاش و نفوذ خود را بکار گیرد تا مشکلات منطقه حل گردد. از سوی دیگر بنظر میرسد امریکا و ایران در منطقه منافع "راهبردی" فراوانی دارند که با کمی اعتماد به یکدیگر ( و کنترل عوامل تندرو "نئو محافظه کار "در کاخ سفید که ظاهرا بدشان نمی اید جنگ ویرانگر دیگری در منطقه بر پا کنند ) می توانند قدم های بیشماری را برای رشد امنیت و توسعه همه جانبه منطقه بردارند بنظر می رسد این خواسته جهانیان نیز باشد. بهر حال اگرجنگی در منطقه در بگیرد این احتمال وجود دارد که نهایتا منجر به جنگ جهانی سوم بگردد .
در پایان من امیدوارم در اینده روابط امریکا ودر کل غرب با جمهوری اسلامی ایران رو به بهبودی گذارد که این بنوبه خود می تواند منجر به امنیت بیشتر منطقه و دنیایی زیبا تر گردد .
متشکرم
سعید شجاعی سعدی
" حرف حرف من است و هر چه من می گویم حقیقت است و اگر کسی خلاف ان نظر داد حتما دشمن من است"
ایران و ایرانی تحقیقا ( صد البته ار دید من )در طی تاریخ وفرهنگ چند هزار ساله خود فراوان از این تفکر ضربه خورده است . چرا که همه فقط زبان" گویش" داریم و تو گویی"گوش شنوا" یمان تعطیل شده است. به ما فرصت دهند چند شبانه روز!!! ممکن است حرف بزنیم اما اگر گفتند بنشین چند ساعت حرف دیگران را هم بشنو ! یا فرار بر قرار تر جیح میدهیم و یا با خواب و چرت شنونده دیگران می شویم !و یا با حد اکثر احساس شکنجه و انزجار برای چند دقیقه ای ممکن است نا خواسته حرف های دیگری را تحمل کنیم !
بنظر می رسد ریشه همه عقب مانده گی تاریخی ما در صده های گذشته نیز همین نکته اساسی بوده است ! یعنی زیاد گفتیم و لی خیلی کم شنیده ایم .صبرمان در گفتن فراوان ولی در شنیدن بسیار کم !
بنظر می رسد یکی از علت های تند روی و کند روی تاریخی ما نیز همین مسئله باشد . در درگیری های خرد و کلانمان زود از کوره در می رویم . فحش و تهمت و افترائ (و اگردستمان به اهرمهای قدرت نیز نزدیک باشد) که دیگر وای بر حال طر فمان ! پرونده سازی یا هرکار دیگر را انجام می دهیم و تا پدر طرف را خلا صه در نیاوریم ولش نمی کنیم ! و اگر خودمان گرفتار شدیم اه وناله و زدوبند تا بلکه نجات یابیم.!
بجز دوران با شکوه حکومت هخامنشیان (بویژه کورش کبیر " که گویا همان ذوالقرنین و ذالکتفین قران مجید باشد "و داریوش ) و محدود پادشا هان دیگر که مسئله" شور و مشورت " به معنی واقعی کلمه در جامعه ایران از صدر تا ذیل بر قرار بود ه است . ما متا سفانه تا قبل از وقوع انقلاب اسلامی و بروی کار امدن نظام جمهوری اسلامی در ایران شاهد یک حاکمیت خشک یک طرفه و امرانه ای بودیم که نه تنها استعداد جمع کثیری از متفکرین واندیشمندان ایرانی( چه در درون حاکمیت یا خارج از ان) را سرکوب و به نابودی کشانده بلکه هزاران متفکر و اندیشمند نیز سر به نیست شدن تا نباشند که مثلا "وراجی" کنند!
همین مسئله هم سبب شد تا حکومت های انها تهی از افراد شاخص و متفکر و اندیشمند و "برنامه و اندیشه" گردد و در نتیجه از درون یا برون دچار مشکل اساسی و یا حتی اضمحلال گردند .
به نظر نگارنده این سطور " اندیشه "و "اندیشمند" برای هر جامعه و هر حکومت بمانند تزریق خون به بدن می مانند . همانگونه که خون تازه به بدن فرد نشاط و سلامتی و زنده گی وحیات هدیه می کند . متفکر واندیشمند نیز پایه های یک حکومت و ساختارهای اجتماعی ان را بشدت تقویت می کند . همانگونه که در خون تزریقی ممکن است ویروس و عوامل منفی نیز باشد .در تزریق ازاد فکر و اندیشه نیز به جامعه ممکن است عوامل مضر هم وارد شود که باز همانگونه که بد ن عامل ورودی به بخود را جذم و هضم وبمرور خنثی میکند کار کردهای سالم جامعه نیز بصورت پویا افکار و اندیشه های مضر را بمرور حذف و خنثی میکند . پس نباید از فکر واندیشه ترسید هرچند خلاف نظر ما باشد !
با روی کار امدن نظام ج.ا.ا تا حدود زیادی این معادله بر هم خورده است . تا سیس نهادهای گوناگون غیر فرمایش و با انتخاب مردم و یا ایجاد شوراهای شهر وروستا و... همه نمودی از این تغیر وتحول اساسی بود ه اند . اما ایا با این دگرگونی اساسی که با تاسیس هزاران نهاد و مراکز مشورتی واجرایی و سازمانها واحزاب و گروهای غیر دولتی "ان. جی .او" ... ایجاد شده ایا در ایران بعد از انقلاب عادت نسبتا همه گیر تاریخی ما "گفتن" ولی "نشنیدن" از بین رفته است ؟
بنظر می رسد پا سخ خیر با شد ! چون اگر چنین بود ! ما این همه مشگل در جامعه نداشتیم !
اگر امروز در جامعه ما خادمی که بارای مستقیم مردم انتخاب شده مظلوم واقع می شود ! و یکسره همه مخالفین بر ا و می تازند ؟! و اگر هنوز این فرد ان فرد دیگر ! و این گروه و حزب و جناح ان دیگری را قبول ندارد و خود را "حق و حجت " می داند و "دیگران را نا حق و شاید هم منحرف ". ! و اگر نارسایی ها ممکن است هنوز زیاد باشد! .
همه و همه بنظر نویسنده ناشی از بقای همان عادت چند هزار ساله "گفتن ولی نشنیدن " است که از نسلهای قبلی بما رسیده است !
خدا کند برای نجات خود وجامعه خود درجهان بی رحم کنونی تا دیر نشده این عادت را کنار بگذاریم تا :
اول : حرف یکدیگر را هم بفهمیم و به مخالف خود حق اظهار نظر دهیم.!
دوم : زمینه اتحاد وانسجام ملی و اسلامی هر چه بیشتر فراهم گردد .!
سوم : دشمنان نابودی ایران و تمامیت ارضی و... ناامید و سر خورده گرد انیم .!
چهارم :رشد و شکوفایی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی جامعه و ج.ا.ا. هر چه بیشتر فراهم گردانیم .!
پنجم : ریا کاران و بی سوادان و بی ظر فیت های پست و ذبون نتوانند با پنهان کردن خود پشت نقاب حرف نزدن و در نتیجه " پنهان کردن بی لیاقتی ّها و ناشایسته گی های " خود افراد صاحب استعداد و خالص و عاشق خدمت به کشور وجامعه و ج.ا.ا. را کنار زده و خود جای انها را بگیرند که این بنوبه خود می تواند ارکان های جامعه و حکومت را در اینده دچار مشکل اساسی نماید.
ششم: تا دشمن نتواند ما را تهدید به حمله نظامی کند و پیشرفت فنی و علمی ما را زورگویانه به تلاش برای کسب بم و یا به خطر انداختن امنیت منطقه وجهان جلو ه دهد . به بیان دیگر وجود اندیشمند و تفکر خود در جهان امروز می تواند یک حصار امنیتی نامحسوسی بدور حکومتها وجامعه ایجاد کند که هر دشمنی را از نزدیک شدن به ان باز دارد .
همه باهم بدور از هر نوع تفرقه و گفتن "من درست می گویم" دست در دست هم دهیم به مهر با حمایت از مسئولین و مواضع نظام ج.ا.ا. در همه زمینه ها و منجمله انرژی هسته ای موضع کشورمان را در جهان بشدت تقویت کنیم . تا زمینه رشد وشکوفایی جامعه هر چه بیشتر میسر گردد !
تا کشور های زور گو ومتجاوز قصد پلید حمله برای تسلط به منابع و منافع و تمامیت ارضی و... ایران زمین را از فکر شیطانی خود بیرون کنند ! که در غیر این صورت همه زیان غیر قابل جبران می بینیم ! ضرری که شاید موجودیت ایران و ایرانی را برای همیشه تاریخ به خطر بیا ندازد !ضمنا در کنار این حمایت همه جانبه می توانیم و باید به بیان نارسایی ها ی احتمالی نظلام و مسئولین و ارایه راه کار و پیشنها دات اصلاحی و اجرایی لازم نیز بپردازیم . هرگز نباید فرد یا گروهی (در داخل یا خارج ) منافع فردی حزبی و گروهی و سازمانی خود را بر هویت و منافع ملی و تمامیت ارضی ترجیح دهد که در این صورت سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و بیگانگان ستمکار ظاهر فریب اماده اند تا اگر شرایط محیا بود وضعیت عراق و افغانستان و یا از نوع فلسطین و لبنانش را به ایران نیز هدیه کنند! و بنظر من این یک وظیفه ی تاریخی است که بر دوش همه اندیشمندان و متفکرین مذهبی یا غیر مذهبی ( چه در درون ایران یا خارج از ان ) قرار دارد . نسل کنونی ما باید تمدن و فرهنگ و هویت ملی و افتخارات چند هزار ساله ان را بهمراه استقلال وتمامیت ارضی اش ! برای نسلهای بعد ار خود نیزحفظ نماید .!
هفتم: بلا خره همه بشویم گل و ایران بشود گلستان ! یعنی میشه ؟من که میگم می شه ؟
تا نظر شما چه باشد؟
نوشته : سعید شجاعی سعدی
اول - انقدر باسواد شو تا مثل مو نازکت کنند اما نتوانند قطع ات کنند !
دوم - نان کسی را نبر که خدا نان و نام و ابرویت را می برد ! به انچه داری قانع باش تا مجبور نشوی به مال مردم یا بیت المال مردم دست خیانت دراز کنی !
سوم - کینه ا ی و عقده ای نباش! اگر هزار بلا سرت بیاورند ! بخشنده باش که خدا با صابرین است و بخشنده گان را دوست دارد! که گفته اند "... هرچه کنی بخود کنی گر همه نیک بد کنی " !
چهارم - از پیشرفت دیگران احساس خطر و ترس یا حسد نکن ! که شاید او در اینده دستگیر یا نجات بخش تو باشد ! اگر به کسی ظلم یا خیانت کردی قبل از قیامت ! در همین دنیا جبران کن ! دل و حلالیت مظلوم را بدست بیار! نترس! خجالت نکش ! او با اغوش باز قبولت می کند قطعاخدا هم خشنود می شود! بگذار همانگونه که مظلوم طعم ظلم تورا چشیده است ! ندامت وپشیمانی تورا ببیند و طعم جبران تو را هم بچشد !
پنج - اگر دست و پای دیگران را بستی تا خود مسابقه دو میدانی زندگی را ببری ! به برد خود غره مباش که چنین بردی باخت است نه برد ! چون در میدان و مسابقه ای دیگر تو نمی توانی ان برد را تکرار کنی !
ششم - از شرم و حیا دیگران سوئ استفاده نکن ! که اگر او مثل تو از خدا نترسد رسوایت می کند!
هشتم- یار و یاور هم باشیم که خدا فرموده " من با جماعت هستم " ! این همه تخم تفرقه و کینه کاشتی مگر بجز ذلت و خفت!!! و نفرت مردم از تو چه درو کرده ای؟ که برنمی گردی جان برادر؟!
نهم - اگر از یک عیب او سخن می گویی از هزار حسن او هم سخن بگو ! کوچک همیشه کوچک است ! هرچند کفش و لباس بزرگان تن کند و ثروت انان جمع کند! چون روحش کوچک است چون ظرف و ظرفیت بزرگ بودن را ندارد . بزرگش نخوانند اهل خرد که بزرگی به عقل است شرافت و عبودت خدا و انصاف در کلام و اعتدال در رفتار و یاری محرومان!همین و بس!
دهم - این همه بد کردی انرژی گذاشتی تا با این دسیسه یا ان دسیسه شیطانی ! این یا ان را در اینجا یا انجا به زشت ترین و کثیف ترین و ناجوانمردانه ترین شکل غیر انسانی و ضد دینی ممکن گرفتار کنی ! از مقام شامخ و اسمانی "ادمیت" و "انسانیت" خودت خجالت نمی کشی ؟ چرا و به چه قیمت و برای رسیدن به کدام سود یا مقام چنین بی محابا ارزش های انسانی و الهی خودت را ندید می گیری و خود را خسره الدنیا والاخرت میکنی! ؟
یازده -- گذ شته ها گذشته است . ایندهای تابناک در حال اغاز شدن است . دستت را به من بده ! نترس من صادقم ! از جنس اخرتم! بخشیدمت ! به فکر انتقام یا مقابله هم نیستم ! به هیچ کارت کار ندارم و پول وثروتت (حلال یا حرام ) مال خودت !مبارک خودت ! دیدی که حلال فراوانش را داشتیم و نماند .! من خودت را می خواهم نه به گذشته و نا رفیقی هایت با من و دیگری کار دارم و نه به ثرو ت و مقام و مکانت کار .! فقط می خواهمت تا برای رضای خدا و کمک به محرومان و نظام حرکتی را با هم شروع کنیم که همه ما را متحدتر و رفیقتر کند تا بیگانه من و تو را نشکند! که راه سعادت همگی این است بس!
دواردهم - مگر نه انکه همه ما در محضر خداییم و روزی باید بسوی او بر گردیم . پس چرا وقتی اول واخر هر کار با خدا سر و کار داریم کاری خدایی نکنیم ! تا در قیامت در برابر خدا و رسول مکرمش و علی و فرزندانش رو سفید نباشیم . چر باید کاری کنیم که در دنیا و اخرت از وجدانی اسوده و روحی ارام و قلبی مطمئن بر خوردار نباشیم ؟ من به این دغدغه ها فکر می کنم که به دنبال پول و جا و .. نر فتم ! هر چند کم هم نداشتیم ؟ که چون دستمان به گوشت نرسد بگویم بو میده !
"ما پاک دلانیم زه کسی کینه نداریم هر کار که کردند همه را پاک بدانیم "
" جز عشق نگویید که جز ان هیچ ندانیم از قهر نگویید که ازان هیچ ندانیم " والسلام.
بنام خدا
ضمن خوش امدگویی خدمت شما خواننده گرامی بزودی با مطالب مهم و علمی و تحلیلی و سیاسی و اجتماعی و... خدمت شما خواهم امد !
سعید شجاعی سعدی