سعید شجاعی سعدی،  Saeed Shojaei saadi

سعید شجاعی سعدی، Saeed Shojaei saadi

شاعر، نویسنده و پژوهشگر، Poet, Writer and Researcher
سعید شجاعی سعدی،  Saeed Shojaei saadi

سعید شجاعی سعدی، Saeed Shojaei saadi

شاعر، نویسنده و پژوهشگر، Poet, Writer and Researcher

مذاکرات 1+1 بجای 1+5 !

مذاکرات 1+1 بجای 1+5 

بنام خداوند بخشنده مهربان


چرا روسیه و فرانسه کارشکنی می کنند؟


متاسفانه بنظر می رسد که روسیه و فرانسه چندان تمایلی نداشته باشند تا مسئله اتمی ایران با توافق ایران و 1+5 حل و فصل گردد و با فضا سازی هایی رسانه ای حتی قبل شروع مذاکرات ( امروز 5شنبه اول اکتبر برابر با نهم مهر 88 در(زنو سویس ) مقامات این دو کشور با ملاقات های اشکار و پنهان خود با سران دولت اسراییل (منجمله ملاقات محرمانه نخست وزیر اسراییل از روسیه که تنها چند روز بعد از ملاقات و دیدار رسمی رییس جمهور اسراییل از روسیه انجام پذیرفت ) به کارشکنی و سنگ اندازی در راه کسب توافق ایران و 1+5 و بخصوص بین ایران و امریکا پرداخته و می پردازند!!!


 راستی چرا؟

بنظر می رسد از هر دیدگاهی که مسئله را مورد ارزیابی کارشناسانه و موشکافانه قرار دهیم توافق هسته ای ایران گروه 1+5 در جهت منافع همه کشورها و منجمله روسیه و فرانسه هم باشد ! با این وجود چرا در استانه برگزاری نشت امروز زنو رییس جمهور فرانسه اعلام می کند سازمانهای جاسوسی او خبر دادند که ایران مخفیانه در حال ساخت بم اتمی است ؟!!!.

و چرا رسما رییس جمهور کشور دوست و همسایه روسیه اعلام می کند روسیه با تحریم های شدید احتمالی بر علیه ایران مخالفت چندانی نخواهد کرد؟!!!.



 مناسفانه تر !!! بنا برگزارش خبرگزاریها ! همین اکنون که این سطور نگاشته می شود رسما مذاکرات وزرای دفاع و خارجه فرانسه در کاخ کرملین روسیه ( با دستور کار برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران و راههای مقابله با ان ) در حال انجام است و وزیر دفاع فرانسه همان جا اعلام کرده است در چند ماه باقی مانده تا پایان سال میلادی رویدادهای بسیار مهمی !!! در صورت عدم توافق ایران با تعلیق ! بر علیه ایران روی خواهد داد !!!؟(نقل به مضمون ) .

واقعا بعنوان یک تحلیلگر ساده و بی ادعا و یک شهروند ایران و نیز یک فعال اینترنتی صلح و دوستی ملل دنیا و نیز صلح و دوستی ملل دنیا با جمهوری اسلامی ایران ! این سئوال بسیار اساسی (حداقل برای من ) پیش می اید که روسیه و فرانسه از عادی شدن پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران در سازمان بین المللی انرزی هسته ای و نیز عادی شدن روابط ایران با امریکا و باز گشایی سفارت حانه های امریکا و ایران در پایتخت یکدیگر چه منافع ای را ازدست می دهند که چنین سراسیمه و با عجله دست بکار شده اند تا مذاکرات امروز به نتیجه مطلوب نرسد !!! و کار به تحریم و نهایتا احتمالا جنگ کشیده شود ؟!!!.


بنظر می رسد منافع همه کشورهای جهان و نیز صلح و امنیت جهانی ایجاب می کند تا روابط ایران و غرب و بخصوص ایران و امریکا هر چه زودتر از حالت کنونی در امده و فضای کینه و تردید و توهین و
اتهام و تحقیر جایش را به همکاری و اعتماد و دوستی و صلح و ثبات همه جانبه بدهد .
این به نفع منافع فرانسه و روسیه هم است. شاید روسیه می ترسد که دیگر نتواند هواپیماهای دست چندم اسقاطی خود را به ایران بفروشد!!! و فرانسه هم نگران است تا با همکاری و همرایی روسیه و انگلیس ( که تا امروز با ترساندن اعراب از قدرت نظامی و هسته ای ایران صدها میلیارد دلار اسلحه به انها فروخته اند) دیگر نتواند سلاحهای خود را به کشورهای عربی خلیج پارس (فارس)بفروشند و دهها موارد دیگر که شاید ایجاب کند روسیه و فرانسه چندان تمایلی به حل و فصل مسئله هسته ای ایران نداشته باشند.


ایا این دو دولت فرانسه و روسیه نباید جمع و تفریق نمایند و منافع کل و همه جانبه و دایمی را برای منافع زودگذر از دست ندهند؟!!!.



اگر فرانسه و روسیه به هر دلیلی مایل نباشند تا در روند صلح و سازش امریکا و جمهوری اسلامی ایران بر سر مسئله هسته ای و سایر موارد مورد اختلاف کمک و همکاری نمایند ! چه باید کرد؟


د ر چنین صورتی و حالا که برای اولین بار دکتر جلیلی دبیر شورای امنیت ملی از ایران و برن معاون وزیر امور خارجه امریکا مذاکرات مهمی را (بصورت مستقیم و دوجانبه )در زنو برگزار نموده اند و وزیر امور حارجه جمهوری اسلامی ایران بطور کم سابقه همین اینک در واشینگتن بسر می برد (هرچند از خبر خبرگزاریها چنین بر می اید که تا این لحظه ملاقات و گفتگویی بین دکتر متکی و مقامات امریکا صورت نپذیرفته است)
ایا بهتر نیست مذاکرات


 گروه  1+5 تبدیل به مذاکره دوجانبه  1+1 (یعنی ایران و امریکا ) گردد ! امریکا در صورت برگزاری چنین مذاکراتی می تواند بدلیل وجود عدم رابطه بین جمهوری اسلامی ایران و اسراییل (و برسمیت نشناختن اسراییل توسط جمهوری اسلامی ایران دل نگرانیهای اسراییل را هم به بحث بگذارد و در مقابل خواسته های جمهوری اسلامی  ایران را هم منتقل نماید).

به امید صلح و دوستی همه کشورهای دنیا

سعید شجاعی سعدی

شیراز - 88/7/9

هشدار خطر امنیت ملی در پیش است!


"بنام خداوند بخشنده مهربان"

ازدواج جوانان هم بلحاظ شرعی و هم به دلیل امنیت  اجتماعی و ملی و هم به دلیل تامین بهداشت روانی جامعه  از اهم واجبات است و متاسفانه  امروزه  تقریبا خانه و خانواده ای در ایران عزیز  را نمی توان یافت که یک یا چند دختر و پسر مجرد (و گاه با سن و سال حول و حوش سی سال ) نداشته باشند .


عمده ترین دلایلی که جوانان و یا خانواده های  انها را وادار نموده است تا  رغبت  چندانی برای ازدواج از خود نشان ندهند عبارتند از :


1-بیکاری و دارا نبودن درامد مکفی برای تشکیل خانواده  2 - نداشتن مسکن و سر پناه  لازم برای تشکیل خانواده 3- توقعات مالی و غیر مالی گاه  ! خارج از عرف و قاعده  ! خانواده ها و جوانان از یکدیگر 4- وجود شبکه های خلاف اخلاق و سکسی اینترنتی و ماهوار ه ای  خارجی و یا در دسترس بودن غیر قانونی   اخرین سریالها و فیلمهای  خارجی  سکس و خلاف  اخلاق در جامعه در قالب" دی وی دی "و "سی دی "  و غیره  و نیز متاسفانه   از همه مهمتر   و بد تر  وجود و گسترش پدیده "زنان خیابانی"  که بصورت بالقوه می توانند از تمایل جوانان به ازدواج بکاهند!.
5- سایر عوامل دخیل در امر ازدواج



اینجانب سعید شجاعی سعدی بعنوان یک محقق و تحلیلگر  و کارشناس برنامه ریزی اجتماعی و یک شهروند ساده و بی ادعای  ایرانی به همه دینداران و متشرعین  و ایران دوستان  و سرمایه داران و  نهادها و مسئولین محترم جمهوری اسلامی ایران هشدار می دهم اگر بصورت ضربتی و  فراگیر و سازماندهی شده و بفوریت فکری به حال ازدواج جوانان میهن اسلامی نگردد !.



 در اینده تبعات سیاسی و  اجتماعی و اخلاقی  و فرهنگی  فاجعه باری در انتظار همه ما (مردم و دولت و میهن عزیز و پرافتخار ایران ) خواهد بود  ! که امنیت ملی ما از اولین مواردی خواهد بود که خدای ناکرده در صورت بی توجه ای دچار چالش شدید خواهد گردید ! حتی می توان ادعا نمود که  در یک تحلیل نهایی - بخشی از  علل حوادث اخیر بعد از انتخابات دهم   را هم می توان در  عدم توجه کافی  به  امر ازدواج جوانان و نوعی سرخوردگی انها از بی توجه ای به امر ازدواج انها  بحساب اورد!!! .




برای رفع این معضل اساسی چه باید کرد؟




بنظر می رسد در کنار تدابیر جاری دولت محترم  و نیز  بدلیل محدود بودن منابع مالی دولت -  سرمایه داران  قدیمی و نیز  کسانی که در این زمانه !!! از طریق حق و ناحق !!! ناگهان پولدارشدن ( و احتمالا حالا می خوانند برای توبه و طلب بخشش از خداوند قادر متعال هم که شده کاری برای دنیا و اخرت خود انجام دهند!!! ) و نیز همه کسانی که  اصطلاحا دستشان به دهنشان می رسد



 برای رفع این معضل با تشکیل انجمن و ستاد و غیره و جمع اوری کمک های لازم (مثلا هر سرمایه دار هزینه جهزیه  یک یا چند دختر  و یا تامین مسکن و شغل  و هزینه های ازدواج فردی و یا گروهی از انها  را فراهم سازند ) و نیز کلیه هموطنان عزیز  خارج از کشور که بخواهند دینشان را به کشورخودشان ادانمایند می توانند به حل و فصل دایمی و ریشه ای و درعین حال ضربتی و عاجل برای انچه را که من  پدیده "ازدواج گریزی جوانان !  " می نامم یاری رسانند.




حقیر در طول عمرم در ازدواج حداقل بیست زوج نقش ایفای نمودم (منظور نقش غیر مالی است ) و باور کنید اگر  امروزه ابرو و عزتی ناقابل  دارم ان را فقط و فقط از نتیجه و تبعات و صواب و ثواب این بیست کار حسنه می دانم و لاغیر!!!.


بنظر می رسد مدارس و مساجد و هیتهای مذهبی و صنوف و انجمنهای صنفی و  تخصصی و فرهنگی و علمی و اعضای محترم نظام مهندسی و نظام پزشکی  و احزاب و سازمانهای صاحب در امد انچنانی ! و منجمله شرکت مخابرات و وزارت نفت بتوانند  راسا و یا با طی مراحل قانونی بخشی ناچیز ازدرامد خود را به امر ازدواج جوانان بی بضاعت اختصاص دهند.


و بدانند که با این کار علاوه بر کسب پاداش الهی همچنین به امنیت  و بهداشت روانی خود و جامعه و نیز از همه مهمتر به امنیت ملی کشور کمک شایان نموده اند . از صمیم قلب دعا می کنم که چنین باد ! . امین یا رب العالمین .

سعید شجاعی سعدی
شیراز - 88/7/6

یاداوری و گرامیداشت خصلت اسمانی و کهن ما ایرانیان !

"بنام خداوند بخشنده مهربان"

ضمن گرامیداشت هفته دفاع مقدس و یاداوری هشت سال دفاع شجاعانه و ایثارگرانه و افتخار امیز فرزندان ملت اسمانی و کهن و پر افتخار و تمدن ساز ایران زمین و ضمن تجدید یاد شهدا و ازادگان و جانبازان گران سنگ و عزیز !


بدینوسیله بعنوان یک شهروند و یک تحلیلگر اینترنتی سیاسی و ساده و بی ادعای ایرانی ! نهایت افتخار و غرور و تحسین خود را از کسب دست اوردهای عظیم علمی و فنی در همه زمینه ها و بخصوص در زمینه دست اوردهای هسته ای و موشکی و دفاعی را که حاصل زحمات شبانه روزی متخصصین و مبتکرین و برنامه ریزان ذی ربط در سپاه قدر تمند و ارتش دلاور و وزارت دفاع اندیشمند و وزارت علوم عالم پرور است را ابراز نموده !


 ارزو و دعا نموده تا با حل و فصل و رفع هر چه زودتر کدورتها و سوی تفاهمات (حق و یا ناحق ) و تبدیل نا دوستی ها و نا مهربانی ها ی پیش امده در بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری - همه با گذشت و بخشش خاص ایرانی (که سابقه چند هزار ساله در خون و پوست همه ما ایرانیان دارد و در رحم و مروت و مردانگی و بخشش زبانزد خاص و عام هستیم ! )

 همه ما !



همه نا مهربانی ها و نا دوستی ها را به مهربانی و دوستی مجدد تبدیل گردانیم و با طلب عفو و عذرخواهی بخشش یکدیگر ضمن انجام فرمان خدا و دین همچنین به خصلت تاریخی "ایرانیت " ! لبیک گفته و از همه مهمتر منافع و تمامیت ارضی خود را دوام و قوام بیشتر ببخشیم و هم از سوئ استفاده بیگانگان فرصت طلبان مغرض با کمی اینده نگری و وسعت دید جلوگیری نماییم . امین یا رب العالمین !

سعید شجاعی سعدی
شیراز - 88/7/6

نقش تیم مدیریتی در کنترل و یا گسترش بحرانهای سیاسی و اجتماعی


نقش تیم مدیریتی در کنترل و یا گسترش بحرانهای سیاسی و اجتماعی  در جهان

بنام خداوند بخشنده مهربان


عید سعید فطر بر همه جهانیان و بخصوص مسلمانان و بویژه بر  هموطنان عزیز مبارک باد

 

یک مشاور و معاون  جامع و اینده نگر کیست؟

 

مقدمه :

 

 

یک مشاور و یا معاون جامع نگر و اینده بین اصولا به تنها چیزی که نباید فکر کند ! حفظ موقعیت اداری  و  منافع  شخصی و جناحی است! و به تنها چیزی که باید فکر کند به حفظ منافع ملی و نیز منافع اداره و یا سازمان و یا شرکت و یا موسسه ای است که او معاونت و یا مشاورت ان را بر عهده دارد!. امروزه درعلوم  و فنون مدیریت دیگر  مسئول و مدیر یک مجموعه را تنها شخص مسئول و تصمیم ساز به حساب نمی اورند (هرچند از نظر حقوقی در نهایت شخص مدیر مسئولیت دارد) بلکه امروزه مدیریت را در قالب یک تیم مدیریتی بحساب می اورند که دو جز مهم ان عبارتند از



1- مدیر

2- معاونین و مشاوران



همچنین در این تیم مدیریتی عوامل و دست اندرکاران مختلفی نیز مشغول بکارند که روی هم یک تیم مدیریتی را  شکل می د هند. و این تیم مدیریتی هدف نهایی خود را کسب بیشترین منافع با حداقل هزینه قرار می دهد و با رعایت قوانین به نواوری و ابداع و ابتکار لازم جهت بروز کردن روشهای دست یابی به هدف فوق می پردازد و خود مانعی برای رسیدن به هدف قرار نمی گیرد.



 

در واقع  مدیریت خلاصه است در ابداع و نوع اوری راه های علمی و عملیاتی و قانونی رسیدن به هدف  - با این مقدمه به بحث اصلی می پردازم .

 

 

در هنگام بحران مشاور و معاون چگونه باید انجام وظیفه نماید؟

 

 

هر بحران (در سطوح بین المللی و داخلی و یا در سطح استان و شهر و  منطقه و ناحیه و محل و شرکت و موسسه) شرایط و ویژگیهای خاص خود را دارد!.


معمولا مدیر (هرچقدر هم که با هوش و درایت و توانمند و مسط  باشد) در مواجه با بحران و تبعات ان سخت به همکاری و مشاوره معاونان و مشاوران خود نیازمند است!.


حال اگر  جنس بحران "سیاسی و اجتماعی و با تبعات و پیامدهای  فراگیر و امنیتی باشد" این نیاز به مشاوره  چند برابر می شود!.


در چنین شرایطی بنظر می رسد مجموعه مشاورین و معاونین وظیفه دارند تا بفوریت ارامش و خونسردی را به تیم مدیریتی باز گردانند و از ابراز نظرها و مصاحبه ها و اعلام مواضعی که به تشدید بحران و نیز  به تحقیر و توهین و تهدید و تحریک طرف و یا طرفهای داخلی و خارجی  "مدعی" کمک می کند    بطور کامل پرهیز  نمایند!.


 

در چنین مواقعی بنظر می رسد باید ریشه ای به شناسایی علل و عوامل بروز بحران پرداخت و اگر قصور و یا اشتباهی از تیم مدیریتی سر زده است صادقانه ان را پذیرفته و عذر خواهی و جبران و یا گفتگو و مصالحه نمایند و اصلا فکر نکنند که با  برخوردهای قهری مسئله مشمول مرور زمان می شود و همه ! همه چیز را فراموش می کنند!




چرا که متاسفانه به رسم و قانون نا نوشته  همه پدید ه  های سیاسی و اجتماعی جهان  مقابله قهری با تبعات بحران و نه حل و فصل  ان ! دیر یا زود با اخطار و پیش اگهی قبلی و یا بدون ان با توجیه و یا بدون توجیه ! ناگهان در شرایط سخت تری و با تبعات گسترده تری سر بر خواهد اورد ! لذا حل و فصل هر بحران نه تنها کاری ضروری که حیاتی محسوب می شود !.



باز متاسفانه تر در مواردی مدیر و مسئول به دلایل گفته شده فوق و برای حفظ ارزشها و اصول و امنیت و منافع و موجودیت ملی  - بسیار مایل است تا مسئله را در کمترین زمان ممکن حل و فصل نمایند اما  

گاهی مشاوران و معاونان به مدیر چنین القا می کنند که مثلا اگر عذر خواهی و عقب نشینی کنید!  می گویند ترسیده اید و شان و  موقعیت و ابرو و مدیریت شما زیر سئوال می رود و امثال ان !

 

 در چنین صورتی مطلوب بنظر می رسد مدیر چنین مشاوره های  خطرناک و غیر فنی را   قبول نکند ! چرا که با گسترش بحران و در صورت جمع نشدن هر چه زودتر  مسئله ! فرصت طلبان داخلی و خارجی وارد معرکه شده و با افزودن هیزم و بنزین فراوان ! اتش بحران را شعله ور تر نموده و در نهایت می تواند همه چیز و همه کس را با صدمات جبران نا پذیری مواجه نماید !. تاریخ ملل و کشورهایی دنیا پر است از چنین وقایعه ای که بعلت فرصت سوزی موقعیت های گفتگو و صلح سازش از بین رفته و عواقب غیر قابل جبران و بازگشتی را برای همگان برجا گذاشته است.

موارد فوق جنبه عمومی و جهانی داشت اما مشخصا در اینجا می خواهم به نقش رسانه بپردازم که بدلیل نقش بی بدیل رسانه در کنترل و یا گسترش بحران و بویژه بحرانهای سیاسی و اجتماعی در جهان   جایگاه ان منحصر بفرد می نماید.

 

نقش رسانه در کنترل بحران

 

اگر رادیو و تلویزیون رسمی بجای  بکارگیری روشهایی کارشناسی شده و امتحان شده جهانی  که عبارت باشد از برگزاری نشست ها و مناظره ها و مصاحبه های  راه گشا  و مفید  با همه صاحب نظران و متخصصین ( ونه افراد گزینشی  و انتخاب شده ) و نیز دادن فرصت به همه طرف های درگیر برای بیان دیدگاههای خود ! برای کنترل بحران و کمک به حفظ ارامش و فرصت سازی برای مدیران بمنظور حل و فصل بحران و متاسفانه

 

خود تبدیل به یک طرف دعوا  و اختلاف شود و بجای کنترل دامنه بحران با پخش مصاحبه ها و فیلم و برنامه های خبری یک سو ! ضمن تحریک طرف مخالف  او هم اتش بیار معرکه گردد .انوقت باید گفت یک فاجعه رسانه ای اتفاق افتاده است چرا که در این صورت رادیو و  تلویزیون رسمی ناخواسته بخش عمد ه ی از مخاطبان خود (که جوانان پر جوش و خروش باشند ) را به شبکه های رادیو و تلویزیونی  ماهوار های و اینترنتی بیگانگانه تقدیم کرده است !!! و دیگر عملا رادیو تلویزیون رسمی تاثیر چندانی بر افکار عمومی این جدا شدگان ندارد و این رسانه های فرصت طلب بیگانه زیاده خواه و زورگوه است که ابتکار عمل را بدست گرفته و هر ساعت و روز که اراده کند هر چه را مطلوب سیاستمداران خود است را در قالب و شکل دلسوزانه (بخوانید اشک تمساح)  را برای به اشوب و بلوا کشیدن جامعه به خورد مخاطبین خود می دهند !!!(واقعا چرا باید اجازه داد چنین شود؟!!!).

چاره چیست ؟!!!

 

مطلوب و چاره  اصلی ان است که با تغییر مدیریت ان رادیوو تلویزیون رسمی و تغییر خط و مش ان رسانه و دادن ازادی بیشتر به روزنامه ها و بالاتر از ان دادن اجازه تاسیس رادیو تلویزون خصوصی به افراد صاحب صلاحیت (با رفع موانع قانونی ان) ابتکار عمل را از سازمانهای جاسوسی و رسانه های بیگانه گرفته و کشور و جامعه و نظام را از پرداخت هزینه های سنگین توجه جوانان به رسانه های ماهواره ای و اینترنتی و غیره بیگانگان باز دارد.

 

بسیار ساده اندیشی است اگر کسی فکر کند امنیت و  نظم و انظباط اجتماعی  و سیاسی با باز کردن وفضای بحث و رسانه و ازادی مبادله اخبار و وقایع دچار چالش و تزلزل می شود . در قرن بیست و یک و در عصر دهکده کوچک جهانی تقریبا محال است که فردی در دورترین نقاط جنگ امازون و افریقا  را هم  بتوان در بی خبری نگهداشت .

بدیهی است ازادی  جریان خبر رسانی و تبادل فکر و اندیشه مدیریت لازم دارد و برسم همه کشورهای که اصطلاحا چنین فضای را در کشور خود دارند . با وضع قوانین علمی و عملیاتی از هرج و مرج و خلافکاری و صدمه دیدن احتمالی منافع ملی و ساختار شکنی  افراد و جریانات فرصت طلب جلوگیری بعمل اورد.

 

کشور ما ایران اسلامی با ان تمدن درخشان ایرانی و اسلامی نه تنها مستحق ایجاد چنین ساختاری ( جریان ازاد اخبار و اندیشه ) است که خود هزاران سال مبلغ چنین رسم ازادگی در جهان بوده است . به همین دلیل  بنظر می رسد تاخیر در چنین امر مهمی نا ثواب و خلاف منافع نظام مقدس و کشور عزیزمان باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

پرونده هسته ای و صلح و یا جنگ در پیش !!!

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام خداوند بخشنده مهربان


چه ضرب الامثل پر محتوایی داریم که حاکیست:


دوست می گوید گفتم!!! و دشمن می گوید می خواستم بگم !!!


مقدمه :


اینجانب سعید شجاعی سعدی بعنوان یک پژوهشگر و تحلیلگر شخصی و  اینترنتی که رویدادها و مشکلات پیش روی نظام جمهوری اسلامی ایران در بخش سیاست خارجی را حدود سه سالی است  که بر اساس احساس وظیفه ملی و شرعی برای جلو گیری از جنگ و خونریزی و بخطر افتادن جان و مال مردم و نیز برای جلوگیری از به چالش کشیدن منافع و امنیت ملی و نیز  تمامیت ارضی و موجودیت ایران عزیز (و به تبع ان نظام مقدس ) توسط قدرتهای جهانی زورگو و زیاده خواه




و متجاوز و صد البته بی رحم   و مکار !  و  همچنین بمنظور  خنثی کردن بخشی از توطئه  و کید و حیله و جنگ روانی ان قدرتها  !   با راه اندازی حدود ۱۰ وبلاگ در شبکه اینترنت به تحلیل وقایع از دید شخصی  پرداخته و نیز با  ارایه را ه کار و راه حل  و نیز راه های برون رفت از این  مشکلات بی انکه کسی از من خواسته  باشد و یا ریالی بابت ان دریافت نموده باشم  انجام وظیفه و  ادای دین  به خدا و مردم و میهن اسلامی نمود ه ام  به همه مسئولین محترم و نیز به کاندیدهای  محترم ومعترض به انتخابات اخیر ریاست جمهوری اسلامی ایران مصرانه درخواست توجه عاجل به موارد ذیل را  دارم .


پرونده هسته ای ایران  و صلح و یا جنگ پیش روی ان !


اقای البرادعی (که دیگر می توان ان را رییس سابق سازمان بین المللی  انرژی هسته ای خواند) در تمامی طول دوران  مسئولیتش با صدور گزارشات دو پهلو متاسفانه اصطلاحا گزک و بهانه لازم را به دست قدرتهای ۱+۵ مدعی برنامه های صلح امیز هسته ای ایران داده است و انها بهمراه اسراییل و بعضی از سران عرب منطقه به اسناد به همین گزارشات نظام و  ایران اسلامی را به تلاش برای دستیابی به بمب اتم متهم ساخته و می سازند  .


هر چند در دوران پرزیدنت بوش پسر تقریبا هر روز و ساعت خبر اکثر خبرگزاریها حاکی از  احتمال  قریب الوقوع ! حمله غرب و اسراییل به ایران اسلامی بود اما خوشبختانه با فعالیت اینترنتی و غیر اینترنتی همه صلح طلبان و فعالان ایرانی و غیر ایرانی این امر به لطف خدا و هوشیاری مسئولین محترم میسر نگردید و  بوش رفت و قدرت به پرزیدنت اوباما رسید.


با امدن اوباما و بدلیل سیاه پوست بودن ایشان (و حمایت بخش عمده ای از جمعیت امریکا و نیز  افریقا  ... ) و جابجایی قدرت از حزب جمهوری به دمکراتها  و بقدرت رسیدن تندروترین دولت تاریخ اسراییل (تا کنون) نه تنها شرایط داخلی امریکا که شرایط جهانی نیز بشدت و بسرعت دگرگون گردید و به تبع ان مسئله پرونده هسته ای ایران نیز با شرایط جدید روبرو گردید.


اعلام بسته پیشنهادی( به روز شده ایران ) به گروه ۱+۵ و اعلام شروع مذاکرات  ایران با ان گروه در ماه اکتبر اینده با حضور رسمی نماینده  امریکا نشان از همان شرایط جدید را دارد.



اما بنظر می رسد همه چیز انطور که ظاهرشان نشان می دهند در حال ختم بخیر شدن نمی باشد !



چرا که حالا تقریبا خبر روزانه و یا چند روز در میان  اکثر خبرگزاریها ی دنیا حاکی از بی قراری دولت بسیار تندرو اسراییل (حداقل در ادعا )برای حمله به تاسیسات هسته ما را دارد (ذهی خیال باطل!) و همان گزارشات نشان از جلوگیری اوباما از این اقدام اسراییل را  هم دارند !.


اما دیروز (سه شنبه ۸۸/۶/۲۴) برای اولین با رییس جمهور فرانسه رسما ادعا و اعلام نمود که سازمانهای جاسوسی ! فرانسه به او گزارش داده اند که  ایران بطور مخفیانه در حال ساخت بم اتم است ( ادعای که هیچ یک  از مدعیان اصلی ایران حتی پرزیدنت بوش پسر نیز مطرح نکرد !!!.)


بنظر می رسد که این ادعا وقتی مهم و قابل توجه بیشتر   است که بیاد اوریم  فرانسه  هم اکنون دارای یک پایگاه  دایمی مهم هوایی و در یایی در امارات متحده عربی در خلیج فارس است و با وجود اتمام کار سفیر ان کشور در ایران کاخ الیزه هنوز سفیر جدیدی برای ایران انتخاب و معرفی ننموده است .  


و همچنین پرزیدنت سارکوزی مرتبا با کاخ سفید و کاخ کرملین و نیز با کاخ ریاست جمهوری و نخست وزیری انگلیس و اسراییل و المان و پجین (پکن) مرتبا در باره برنامه های هسته ای ایران اسلامی بنا بر گزارشات رسانه ای در تماس و رایی زنی می باشد


حال اگر این موضوع را با دیدارهای محرمانه و اشکار نخست وزیر  و رییس جمهور  بسیار تندرو اسراییل از روسیه و امریکا و اروپا و بخصوص با سارکوزی  و اظهارات و موضعگیری هایشان را  در مورد پرونده هسته ای ایران کنار یکدیگر بگذاریم 


و بیاد بیاوریم که



  اگر عدم دعوت رییس جمهور اسلامی ایران جناب دکتر احمدی نژاد  در جلسه ای که سران چهار کشور روسیه و قزاقستان و اذربایجان و ترکمنستان  در همین چند روز قبل در قزاقستان بدون حضور ایران اسلامی برگزار کردند از تبعات و پیامدهای هماهنگی های فوق بوده است .



ایا نباید در چنین فضایی و با عنایت به اینکه انها دولت محترم دهم را درگیر با مسایل و تبعات و اعتراضات به انتخابات دهم ریاست جمهوری  در داخل می دانند ( و مثلا فکر می کنند که دولت دهم ان اقتدار و مشروعیت دولت نهم  را ندارد !!!؟)  شک کنیم که نقشه و سناریوی در کار است




تا برای راضی کردن افکار مردم اروپا و امریکا و نیز افکار جهانیان برای انجام هر گونه عملیات شدید و هماهنگ سیاسی و یا تحریم و یا عملیات نظامی بر علیه جمهوری اسلامی ایران مذاکراتی را در مهرماه  (اکتبر ) با جمهوری اسلامی ایران برگزار کنند و بدلیل عدم قصور و عقب نشینی  ایران  اسلامی از مواضعش  - از پیش مطمئن هستند که این مذاکرات به شکست خواهد انجامید  لذا  در حال  اماده   کردن پیش نیازهای نرم افزاری و سخت افزاری  برای مقابله  با جمهوری اسلامی ایران و به چالش کشیدن منافع و امنیت ملی  و تمامیت ارضی و استقلال ما (ایران) هستند ؟



نتیجگیری :


با توجه به موارد فوق توجه  عاجل و همه جانبه همگان (و منجمله معترضین به نتایج انتخابات دهم ریاست جمهوری اسلامی ایران )  را به خطرات و احتمالات پیش رو  را مصرانه  خواستارم . چرا که همه کشورهایی در ۱۰۰ سال اخیر توسط بلوک غرب و متحدان انها مورد حملات شدید قرار گرفتند  در شرایط   کاملا غافلگیرانه و غیر قابل انتظار مورد حمله شدید واقع   گردید ه اند . انشالله که با درایت و هوشیاری همگان چنین امری برای میهن ما اتفاق نخواهد افتاد.



و متجاوزین  که ارزوی تسخیر و تجزیه ایران را  داشته و دارند !  نه در شعار که در عمل  ان ارزو را بگور خواهند برد.! این کار فقط با  اتحاد و همبستگی داخلی و گذشت و احترام و درک یکدیگر و تعامل و گفتگو همه جریانات سیاسی و اجتماعی و ... ممکن است و ولاغیر  ! و فضای ترد و توهین و اتهام  و رد یکدیگر  و عبور از قانون و خطوط قرمز  در داخل  ! می تواند  خدای ناکرده کار مقابله با دشمنان خارجی را بسیار مشکل نماید .


سعید شجاعی سعدی - شیراز ۸۸/۶/۲۵




توضیح در باره مطلب علل تاریخی عقب ماندگی ایران


یاداوری مهم : بعرض خوانندگان محترم این وبلاگ می رسانم که کلیه مطالب این وبلاگ نظر شخصی نویسنده است که یا درست است و یا غلط! اگر درست است گوارای وجودتان و اگر نادرست از قبل پوزش مرا پذیرا باشید

"بسم الله الرحمن الرحیم"

"بنام خداوند بخشنده مهربان"

به اطلاع خوانندگان عزیز این وبلاگ که منتظر مطالعه  ادامه مطلب " علل تاریخی عقب مانده گی ایران " هستند می رسانم که این مقاله" کتاب گونه" را قصد داشتم برای پایان نامه فوق لیسانس خود (البته بعد از طی  مراحل اداری - و دانشگاهی معمول ) ارایه دهم !



که متاسفانه بلطف !  عملیات بسیار موفقیت امیز باز دارندگی بنده از قبول شدن در کنکور کارشناسی ارشد  سال 88 توسط گروه ظاهرا بسیار  قدرتمند "از ما بهتران !!! "  (برای کسب اطلاع بیشتر  از سوابق موضوع پیشنهاد می نمایم تا " مطلب محاکمه سیاسی سعید شجاعی سعدی" و  را با دقت بیشتر در همین وبلاگ و دراخر همین مطلب  مطالعه فرمایید) با وجود مجاز  شدنم برای انتخاب رشته    در هر شش زیر مجموعه رشته روابط بین الملل  دانشگاهای دولتی  (روزانه و شبانه ) در اعلام نتیجه سازمان سنجش که در  اردیبهشت امسال انجام پذیرفت که ضمن ان نام خود را در جز قبول شدگان کارشناسی ارشد دانشگاهای دولتی سال 88  که در شهریور جاری   اعلام شد  را ندیدم ! ؟.


لذا برایم این پرسش اساسی را  پدید اورد  که چرا باید چنین کنند ؟!!!.


 هرچند اعتراض خود را در مدت  قانونی  توسط ایمیل به سازمان سنجش ! کشور اعلام نمودم و منتظرم تا در مرحله اعلام  تکمیل ظرفیت کارشناسی ارشد دانشگاهای دولتی  که قرار است در مهرماه 88 جاری توسط ان سازمان اعلام گردد  شاید اسم خود را در گروه پذیرفته شدگان بیابم !!!؟


 اما واقعا این سئوال برایم پیش می اید که اگر اقای سعید شجاعی سعدی  با تسلط  به سه رشته تخصصی روز دنیا یعنی برنامه ریزی  اجتماعی (شهری و منطقه ای )  و فن اوری اطلاعات و صنعت جهانگردی  (وبعنوان یک شهروند  ساده و بی ادعا و مدعا که بر حسب احساس وظیفه شخصی و بی انکه کسی از او خواسته باشد و یا ریالی از بابت فعالیت علمی و سیاسی و تحلیلی خود در اینترنت از شخص حقیقی و یا حقوقی  در یافت نموده باشد - برخلاف متظاهرین ریا کار بی سوادی که برای خیلی کمتر از کارهای که من انجام دادم هزاران رانت و امتیاز و منفعت ناحق دریافت فرموده و می فرمایند !!!؟ ) چطور می شود که بنده با حدود سیصد مقاله علمی و تحلیلی در اینترنت که  :

1-   کمک به خنثی کردن جنگ روانی بیگانگان زورگو و متجاوز و زیاده خواه بر علیه مردم و دولت و نظام عزیز نموده است .

 
2-  را ه کارهای علمی و کاربردی  فراوانی را برای حل و فصل مسایل و بحرانهایی خارجی پیش روی نظا م و کشور را (در حد  امکانات و توان و وسع ) ارایه نموده است .
 
3-  به حفظ و تحمیق  اقتدار و تمامیت ارضی ومنافع و  امنیت ملی  کشور و نظام  با ایجاد حدود 10 وبلاگ سیاسی و تحلیلی  و بوسیله هشدار خطرات و  تحلیل افشاگرانه نقشه های شوم تجاوزکارانه احتمالی کشورهای زورگو و زیاده خواه   کمک نموده است.

واقعا اگر چون بنده ناقابل خدارا با این توان و سابقه نگذارند که در دانشگاه و در رشته روابط بین الملل قبول شود !!!؟.

 شما بفرمایید چه کس دیگری  باید قبول شود!!!؟ البته یک احتمال هست که نباید ان را نادیده گرفت احتمالا بدلیل تغییر دولت و به تبع ان تغییر وزیر محترم علوم  این مشکل برای من بوجود امده که انشالله با وجود  و شروع بکار وزیر محترم  جدیدی که فرمود درد دین دارد و لابد کسی که درد دین دارد قطعا نمی گذارد در زیر مجموعه اش حق کشی گردد  !  امید ان را دارم که در  مرحله اعلام تکمیل ظرفیت  کارشناسی ارشد مهر 88 اعاده حق  اینجانب هم گردد .

بهر حال  به اطلاع شما خواننده عزیز می رسانم انشاالله در سالهای اینده اگر نگذاشتند که این تحقیق علمی و راهگشا را بعنوان پایان نامه کارشناسی ارشد خود ارایه دهم !!!؟ شاید در قالب یک کتاب ان را منتشر سازم  در پایین مطلب "محاکمه باور نکردنی سعید شجاعی سعدی را که در تاریخ یکشنبه 88/2/13  نوشته و در تاریخ  جمعه  18اریبهشت 88  در وبلاگهایم قرار دادم را تقدیم مجدد می نمایم . والسلام
---------------------------------------------------------------------------------



"بسم الله الرحمن الرحیم"


مقدمه
 خالصانه عرض می کنم این مطلب را نه از سر گله و شکایت و بیان واقعیات جامعه ! و نه حتی برای تخلیه خودم از فشار دردها و الامی که گروههای نامبرده در ان مطلب - عامدا یا سهوا و از سر غرض یا مرض در طی سالیانی طولانی بر بنده و امثال بنده وارد ساختند نوشته ام !!! چرا که بخوبی و کاملا واقفم که با نگارش این مطلب چیزی از قدرت و نفوذ و نقش گروههایی که از انها در این مطلب یاد شده کم نخواهد شد و نتیجه اش برای بنده هم اگر فشارها و محدودیتهای سنگین تر نباشد !قطعا بنظر می رسد که گشایشی را هم سبب نخواهد شد ! دلیلش هم کاملا اشکار است  زیرا گروههایی که در نوشته زیر به انها اشاره شده است دارای منافع فراوان مالی و اداری و  غیر ان هستند و به همین دلیل با  استفاده از اهرمهای همجانبه به حمایت از یکدیگر  می پردازند بطوری که عملا جایی برای حسابرسی و پاسخگویی قضایی و یا قانونی  انها  حداقل تا اینده ای قابل پیش بینی باقی نمی ماند !!!



به بیان دیگر نوشته زیر بصورت سمبولیک مصادیق و اعمال روشهای غیر انسانی و غیر قانونی و رفتارهای شیطان صفتی  انها را  در برخورد با شخصی بنام "سعید شجاعی سعدی" که بنده باشم در جغرافیایی اداری و زندگی محیط که در ان بسر می برم را نشان می دهد ! بدیعی است ممکن است هر خواننده گرامی  ! که در هرکجای ایران اسلامی عزیز  زندگی میکند با خواندن این مطلب فورا بگوید که همین برخوردها با او نیز صورت پذیرفته است !!! بنا براین هرچند داستان پیرامون سعید شجاعی سعدی  و برخوردهای گروههای فوق با ان دور می زند اما می تواند مصادیق اندر هرجای کشور هم یافت گردد.!


در اینجا این سئوال مطرح می شود پس چرا با وجود اگاه بودن به موارد فوق - اقدام به نگارش مطلب زیر نمودم ؟! .



پاسخ انست که با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری در شهر مقدس مشهد و در روز اول فروردین 88 که طی ان امکانات و موقعیت های نظام و کشور را حق همه احاد مردم دانستند و تاکید نمودند همه افراد جامعه و کشور باید فرصت برابر برای خدمت و پیشرفت همه جانبه را دارا باشند ونه اینکه عده ای با زدو بند و رانت و باند و جناح بازی راه پیشرفت و خدمت دیگران به کشور و نظام رابا بهانه های واهی و مکارانه انهم برای منافع نامشروع شخصی و باندی و جناحی خود (نقل به مضمون ) سد نمایند و نیز همچنین با توجه به شور و شعارهای عدالت محور ریاست محترم جمهوری جناب دکتر احمدی نژاد و نیز تاکید دکتر لاریجانی رییس محترم مجلس شورای اسلامی در روزگرامیداشت استاد شهید مطهری بر تنفر استاد شهید از ریاکاران و متزورین که با ریاکاری خود به اسلام و کشور (نقل به مضمون) صدمه می زنند


و نیز با الهام از سخنان سایر بزرگان و تصمیم سازان نظام و کشور مقدس و سربلند و پر افتخارمان ! بنده سعید شجاعی سعدی تصمیم گرفتم تا با محاکمه تخیلی و سمبولیک خودم (با رعایت موازین اخلاقی و شرعی و قانونی و بی انکه از کسی نامی برده شده باشد! و با درنظر داشت اصول جامعه شناسی و بخصوص جامعه شناسی سیاسی ) اول بر اساس تکلیف ملی و شرعی - اگاهی ! رسانی - بخوانید اطلاع رسانی- کرده باشم و دوم در حد توان و دانش خود یک کالبد شکافی مختصری از روشهای در حال استفاده برای از میدان به در کردن نیروهای خدوم و خالص و مشتاق خدمتی که از قضا ! صاحب هوش و ذکاوت و سواد و و تجربه و توان همه جانبه لازم برای خدمت به نظام و کشور و پاسداشت بدون چشم داشت خون شهدا و بی ادعا هم هستند !


و همچنین دنبال "قدرت و ثروت و شهرت و شهوت " جنون امیز ! هم نیستند انجام داده باشم ! تا شاید چشم و گوش بینا و شنوایی پیدا گردد ! و بخواهد با تشخیص سره از نا سره از کنار گذاشتن و یا فراری دادن و طرد افراد متخصص و صاحب مهارت و تقوا و توان کار و مدیریت بالا  که توسط گروههای نامبرده در مطلب زیر  به بیرون رانده می شوند! جلوگیری  عاجل بعمل اورند! چرا که باز بنظر می رسد که با از میدان بدر رفتن حتی یک فرد شایسته و لایق - نظام و کشور اسلامی ممکن است صدمه و یا صدمات فراوانی ! را که گاهی غیر قابل جبران هم باشد را تحمل نماید !.


والسلام - سعید شجاعی سعدی - شیراز ساعت 2 بامداد جمعه۱۸/۲/۸۸
----------------
به قلم
 
محاکمه سیاسی و  باور نکردنی سعیدشجاعی سعدی!!! 
  خواننده عزیز! اگر با حوصله و تفکر و دقت و تا اخر محتویات این محاکمه را  مطالعه  فرمایید چند صد سال بر تجربه مفید شما افزوده خواهد شد! باور نمی کنید ! امتحان فرمایید!




"بسم الله الرحمن الرحیم"
عمریست مرا تیره و کاریست نه راست""
محنت همه افزوده و راحت کم و کاست""
"شکر ایزد را که انچه اسباب بلاست"
"ما را زه کس دگر نمیباید خواست"
(خیام) !



سعید شجاعی سعدی - شیراز
===================
محشر است؟! روز قیامت است؟! اصلا کی من مرده ام که خودم نفهمیدم؟!چرا زمان و زمین تیره و تار شده است چرا همه چیز با خاک یکسان شده است؟! خدایا من کجا هستم! اما این حرفها بیمورد است ! واقعیت این است که قیامت شده است و الان من در این صحرای برهوت قرار دارم و یک دادگاه هم در حال محاکمه من؟!
قاضی : متهم خودش را معرفی کند.
متهم :( از اینجا به بعد کلمه "متهم " یعنی من سعید شجاعی سعدی ) من سعید شجاعی سعدی هستم.
قاضی: شما متهمید که بعنوان یک انسان و بنده و مخلوق خدا به وظایفت در زمان حیاتت درست عمل نکردی ؟

جناب قاضی : اشتباه بعرضتان رساندند خدا وکیلی نه از نماز و روزه و نه از هیچ یک از واجبات دیگرم تا حد توان دریغ نکردم و از قضا نه تنها به کسی ظلم نکرده ام و ریالی مال غیر و بیت المال را نخورده ام بلکه تا توانستند حقم را خوردند و مورد ستم هم واقع شده ام! اما برای مصلحت دین و مردم و کشور و نظام دم هم نزدم!در زندگی اهل ریا و خیانت و تزویر نبودم ! و چه انگاه که ثروت داشتیم و چه انگاه که فقیر بقول حافظ "در فقر کار اهل دولت "می کردم.

قاضی : اتفاقا برای همین دم نزدنت در حال محاکمه شما هستیم ! مگر اقای سعید شجاعی سعدی! نمی دانید اگر کسی زیر بار زور و ظلم وستم رود گناهش بر اساس حکم الهی کمتر ظالم نیست؟!
منهم: جناب قاضی من پاک گیج شد ه ام یعنی شما مرا بخاطر کاری که نکرده ام محاکمه می کنید؟!
قاضی :دقیقا !
متهم: جناب قاضی خیلی معذرت می خواهم حالا که اینجوری است و منهم چاره ای جز اطاعت ندارم فکر نمی کنید دادستان باید کیفر خواست و تفهیم اتهامات احتمالی بنده را اعلام کند نه جنابعالی که قاضی هستید؟!
قاضی :بار اخرت باشد که در کار محاکمه دخالت می کنی! هر چند برای روشن شدنت! بدان که در اینجا قاضی همه کاره است و دادگاه اینجا محکمه عدل الهی است و نه زمینی!.
متهم :چشم ببخشید که دخالت کردم. دیگه فضولی (اصطلاح حقوقی) نمی کنم!
قاضی : اقای سعید شجاعی شما متهمید که در زندگیتان بیش از حد بخشنده بودید و در مقابل نامردی و دوز و کلک سو ار کردن دیگران و از پشت خنجر زدنها و پرونده سازی ها خیلی کوتاه می امدید! توضیح بده چرا ؟! همچنین بگویید چرا شما اجازه دادید نا ان شیاطین مردم و نظام و کشور را از خدمات هر چه بیشتر فردی دلسوز و متخصص و کارامدی چون شما محروم سازند ! هر چند با همه محدودیت های تحمیلی بر شما موفق شدید در خدمت به مردم گل بکارید ! لطفا کامل توضیح دهید؟!.
متهم: بسم الله الرحمن الرحیم

بله جناب قاضی بعرض شریفتان می رسانم که گذشته از اعمال بسیار نیک و خداپسندانه پدر بزرگوارم(مرحوم حاج علی قاسم شجاعی سعدی) در انجام هزاران کار نیک و خیرانه و حصنه برای خیل عظیمی از درماندگان و نیازمندان در دو بعد مالی و غیر مالی که حتما جنابعالی از ان اطلاع کامل دارید - در پاسخ به سئوال شما باید عرض کنم - من در خانواده مذهبی زاده و در فقر و ثروت هم بزرگ شدم .

در تمام عمرم سعی کردم تا پرهیزکارانه زندگی کنم و قناعت را سر لوحه زندگی خود و خانواده قرار دهم و هر انچه که در توان داشته ام را برای دیگران چه اشنا و چه غریب انجام دهم! به کسی ظلم نکردم و برای کسی درد سر قانونی و غیره درست نکردم و نان کسی را هم نبریدم به ناموس مردم چپ نگاه نکردم و دهها نفر را هم تشویق گر ازدواج و کسب تحصیلات عالی بودم و هزاران نفر را هم با سخترین شرایط اموزش زبان و کامپیوتر دادم.بر دوستان نااگاه و دشمنان نامهربان همیشه با گذشت و مدارا رفتار می کردم تا انجا که امر بر انها مشتبه شده بود که اقای شجاعی یا از انها می ترسد و یا حتما ریگی بر کفش دارد!!!

همچنین به جان و مال مردم و بیت المال تجاوز نکردم و بخیل و حسود و کینه ورز هم نبودم!در را کسب علم با همه مانع تراشی های گروه شیاطین - در سه رشته تخصصی صاحب مهارت شدم و با وجودی که می توانستم در خارج از کشور و یا در داخل کشور با این سه مهارت تخصصی خود به ثروت از دست رفته امان باز گردم اما حسب تکلیف شرعی و ملی ماندم و قید جمع اوری ثروت زا زدم و به مردم و بویژه جوانان مستعد ولی کم بضاعتم کمک کردم تا به مهارتهای تخصصی بالا مسلط شوند! و بلاخره بچه های مومن و خوب و بروز (حسب فرمایش مولا علی"ع" ) تربیت کردم وبویژه برای صلح جهانی و منطقه ای و پیشرفت و امنیت و تمامیت ارضی و نظام مقدس کشورم در حد وسع و توانم و نیز تکلیفم سخت تلاش کردم و الان هم که در این محشر در خدمت شما هستم جناب قاضی !

قاضی : گفتم که تورا برای کارهای که نکرده ای محاکمه می کنیم نه کارهای کرده شما!
خوب ظاهرا تا به عینه به شما نشان ندهم متوجه گناهان نابخشوده خودت نمی شوی!
متهم : شما را بخدا راست بروید سر اصل مطلب تا من هم کمتر گیج شوم!
قاضی خطاب به ملازمین دوربرش: ان گروهها را بیاورید!
ملازمین : چشم
-----------------------------------------
لحظه ای نمی گذرد که گروههای متعدد از اشنا و غریب را جلو خود نشسته می بینم! می خواهم با انها سلام و احوال پرسی کنم می بینم حرفهای مرا نمی شنوند ! در واقع من انها را می دیدم اما انها مرا نمی دیدند و من حرفهای انها را می شنیدم اما انها حرفهای مرا نمی شنیدند!اما انها هم قاضی را می دیدند و هم حرف ان را می شنیدند!
-----------------------------------------
قاضی خطاب به من: اینها اینجا هستند تا تو بفهمی چقدر گناه کار بودی و خودت خبر نداری! من از تک تک نمایندگان گروه انها سئوال می کنم و انها جواب خواهند داد!و چون اینجا روز محشر و دادگاه هم دادگاه الهی است دروغ وجود ندارد! در مدت سئوال و جواب من با نمایندگان انها سعی نکن که با انها حرف بزنی چرا که انها نه صدایت رامی شنوند و نه تورا می بینند! در واقع هنگامی که روبه شما و باشما (مثل الان) سخن می گویم انها سخنان من راهم نخواهند شنید ! و فقط وقتی رو به انها و با انها صحبت کنم مرا خواهند دید و صحبتم را خواهند شنید متوجه شدید اقای شجاعی؟!
متهم: بله عالیجناب! چشم من ساکت می نشینم و گوش خواهم داد!
قاضی خطاب به نماینده گروه اول: خوب خودت را معرفی کن و بگو چه بلای سر اقای سعید شجاعی سعدی
اوردید؟!
نماینده گروه اول(که از اینجا به بعد ان را نگا مخفف نماینده گروه اول می خوانیم):
من نماینده گروهی از هم ولایتی های اقای سعید شجاعی سعدی هستم که از صداقت و خلوص نیت او و نیز از شرم و حیای او من و دوستانم سوئ استفاده فراوان و مکرر نمودیم و برای منافع مالی و اداری خود تا توانستیم گزارشات سر تا پا دروغ ارسال نمودیم تا انقدر او مشکوک و مشکل دار بنظر برسد که تا پانصد سال بعد ان نیز کسی بفکر استفاده از توان اقای شجاعی برای کمک به اعتلای نظام و مردم نیفتاد !و همواره یک علامت سئوال بزرگ روی اقای شجاعی بماند! و نیز تا جواب همه استعلامها بشود"به مصلحت نمی باشد! دیدید چطور مثل اب خوردن صلاحیت ایشان را با همکاری گروه دو برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی از شیراز رد نمودیم ! بله جناب قاضی ! چه خوب گفته اند که دروغ هرچقدر بزرگتر باورکردنش اسان تر!!!
اقای قاضی الحق اقای سعید شجاعی سعدی فردی متفکر و اندیشمند و با سواد و یک مدیر واقعی بود ما فقط حراف و خالی بند و نوطئه گر .! او در ایمان و ادعای خود صادق و استوار بود ما مصلحتی و برای فرار از فقر و نداری فاحش - خود را بازمانه وقف داده بودیم !. جناب قاضی اگر چند ماه فقط چند ماه حقوق و مزایا و رانت خوری ما راقطع می کردند از زمین و زمان بد می گفتیم به همه پشت می کردیم و خلاصه انکه وجود اقای شجاعی برای ما یک مانع و عامل بازدارنده بخور بخور و پیشرفت هردم بیلی بود! بهمین دلیل هرانچه که نوانستیم برعلیه ایشان انجام دادیم تا او صحنه را ترک کند ! و ما فرصت ابراز وجود پیدا کنیم! اما اقای قاضی حالا پولدار شده بودیم اما نفرین خدا و خلقش را بدنبال خود داشنیم !
پول و مقام را چون به حرام و ناحق بدست اورده بودیم نه برایمان ابرو اورد و نه ارامش و اسایش! هنوز به سن پیری نرسیده ! همه پیر و فرتوت و بیمار سخت شدیم و بارها می خواستیم نزد اقای شجاعی برویم عذر خواهی کنیم جبران مافات کنیم اما رویمان نشد که نشد چون بدلیل کارهای ناجوانمردانه خود از ایشان خجالت می کشیدیم ضمنا با اقرار به اشتباه و گناه نمی خواستیم موقعیت ناحق کسب کرده مالی و اداری خود را بخطر اندازیم!!!
قاضی: ایا فکر نکردید اول خداو روز قیامتی است و دوم ممکن است اقای شجاعی از طریق بازرسی همان جای که شما ان گزارشات نامردانه و سرتا پا دروغ را می فرستادید مدعی شود و پیگیری کند و رسوایتان کند؟!
نگا: چرا قربان به این هم فکر کرده بودیم ولی اول کاملا می دانستیم که اقای شجاعی حفظ امنیت ملی و تمامیت ارضی و استقلال و انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران انقدر برایش اهمیت دارد که اگر احساس کند حتی یک در میلیارد ممکن است پیگیری های او نظام و کشور را بخطر اندازد حاضر نبود حتی با نابودی و نفله شدن خودش به اینکار دست بزند که دیدیم هم نزد!

و دوم ما هم بی پشتیبان نبودیم که امثال ایشان برایمان موی دماغ بشود ! و سوم بلطف همین کارهایمان از فقر و فلاکت انقدر به ثروت و قدرت اداری رسیدبودیم که هر پیگیری احتمالی ایشان را کاملا خنثی نماییم! و چهارم توبه می کردیم تا از عذاب خدا هم در امان بمانیم !بماند که اقای شجاعی هم بارها گفته و نوشته بودند که همه انهایی را که برایش توطئه و نامردی کرده اند را بخشیده اند - پس چرا حالا باید خدا ما را قصاص نماید جناب قاضی!
---------------------------------------
قاضی خطاب به نماینده گروه دو: شما بگویید چه بلای بر سر اقای سعید شجاعی سعدی اوردید؟


نماینده گروه دو : ما با توجه به همکاری و حمایت گروه یک و با اگاهی کامل از شخصیت اقای شجاعی که صبور و بخشنده و عیب پوش بودند در سه دوره ی نسبتا کوناهی که ایشان در خدمت نظام ادرای بودند الحق برایش سنگ تمام گذاشتیم ! هر چه سعی کردیم از اعمال و سابقه گذشته ایشان مویی بیابیم تا از ان کوهی بسازیم تا انرا بر سرش بکوبیم ! نشد که نشد!

اما بلطف گروه یک و نفراتی از همکارانی که فعالیت های شبانه روزی اقای شجاعی پاک منافع نامشروع مالی و اداری انها را بخطر انداخته بود برایش نکرده! تراشیدیم!مثلا در دوران خدمتش در بهداری و حمل و نقل و هواشناسی که در نهایت صداقت و شایستگی در خدمت به مردم و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران کار می کرد در حالی که خودش دست خیانت به بیت المال ما را افشا کرده بود

برایش در این مورد تا توانستیم درست کردیم!و بعد از انکه عملا شرایطی زا در هز سه اداره برایش پدید اوردیم تا راهی بجز استعفا نداشته باشد ! و نیز بعد از رفتن ایشان خلافهای خودمان را بر گردن ایشان انداختیم ! موارد خلاف اخلاقی و درگیری با مدیران را هم برایش ساختیم تا حسابی وزن کلاسه اش سنگین گردد بویژه که همه این اعمال در خفا و در نبود ایشان انجام می گردید لذا دستمان برای پر بار کردن پرونده سازی باز باز بود! ضمنا باید اضافه کنیم که الحق !
 
 در دوران خدمت ایشان در سه اداره فوق نه تنها امور اداری و مالی که روحیه همه همکاران بشدت بهبود یافته و یک دنیا شادی و انرژی مثبت ادارات فوق را فرا گرفته بود اما چه کنیم که بدلیل فاسد نبودن اقای شجاعی او مانع منافع نامشروع و غیر قانونی همه جانبه ما بود به همین دلیل درست مثل قلتک و اسفالت کوب همه با بی شرمی و خدا ناترسی نمام دست بدست هم دادیم تا ایشان را برغم همه شایستگی و سواد و صداقت و اخلاق نیکش له و لورده نماییم که خدا ما را ببخشد ! بله ! جناب قاضی اینها گوشه ای از کارهای ما در مورد ایشان بود!

قاضی خطاب به نماینده گروه دو :چرا این کارها را کردید مگر اقای شجاعی جایتان را تنگ کرده بود؟!
نماینده گروه دو : بله اقای قاضی معلوم است که جایمان را تنگ کرده بود ! اخه شما ببیند! هنوز دو ماه از خدمتش در حمل و نقل نگذشته بود که بدلیل شایسته گی به ریاست اداره امار و برنامه ریزی منصوب گردیدو کمی بعد رسما با حکم کارگزینی و بعد از گزینش رسمی کشوری به استحدام رسمی در امد و بدتر از همه بعنوان نماینده سازمان حمل و نقل و پاپایانه های استان در سمینار اهواز شرکت نموده و در جمع مسئولین کشوری وقت سخنرانی نمود! و چه کرد ان سخنرانی و ارایه راهکار برای حمل و نقل کشور و استان فارس!

او هنوز جوهر قراردادش خشک نشده و هنوز نیامده در هواشناسی ! کتاب اتم جو را ترجمه کرد و پی در پی برای اصلاح امور اداره طرح می داد و کارش بجایی رسیده بود که عملا مترجم هیات های علمی و فنی خارجی به هنگام بازدید از اثار تاریخی فارس در هواشناسی درامده بود!پس پر واضح بود که با وجود ایشان و سه مهارت تخصصی بالایش و روابط عمومی و قدرت بیان و قلمش عملا جایی برای رشد و کسب موقعیت مالی و اداری حرام و "هردم بیلی "ما" نبود دیدید که بعد از توطئه شیطانی بر علیه ایشان و بمحض خلاص شدن از شرش هم خودمان و هم فرزندانمان تا مدیرکلی!هم رسیدیم!در پاسخ به بحث مدعیان شایشته سالاری که توسط امثال اقای سعید شجاعی طرح می گردید میگفتیم ! گور پدر شایسته سالاری!!! کی گفته برای مدیرشدن سواد می خواهد!هوش می خواهد! قوه و قدرت تجزیه و تحلیل لازم است و مدیریت


شناخت می خواهد! برای مدیریت جناب قاصی از دید مکارانه و ریاکارانه ما(ینا به مصلحت زمانه ) سمبل یک مدیر فقط و فقط ریش و تسبیح و دکمه بسته پیزاهن بود و صف اول نماز جماعت مصلحتی ! یعنی همان کاری که معاویه و یزید و انصار و پیروانشان می کردند و بمحض تثبیت موقعیت هم کم توجه ای به همه انها و یا کنار گذاشتن یکجا انها و بس !!!
 
به این می گفتیم روش درست مدیریت و لاغیر ضمنا ما همیشه در دنیا که بودیم از ته دل می گفتیم که : الهی امثال اقای شجاعی سه سکته را باهم بزنند که می خواستند با طرح مباحثی مانند شایسته سالاری دوباره بجای غرق در شهرت و ثروت و شهوت و صدالبته مدیریت خوش خوشانه و الکی کنونی !!! مارا به کارهای سخت کشاورزی و دامداری و کارگری و یا نقاشی ماشین و منزل و یا امثالهم قبلی برگردانند! کورخواندند ! جناب قاصی به عدل مبارک قسم !
 
اگر هزاران مثل اقای شجاعی را زیر گل می کردیم اجازه نمی دادیم تا به دوران سخت و طاقت فرسای کارهای یدی با درامد ناچیز در شهر و روستایمان برگردیم! و دیدید هم که برنگشتیم!و برعکس این ما بودیم که اقای شجاعی را تبعید و محکوم اعلام نشده کردیم به سکونت در خانه و مغازه اجاره ای و چنان عرصه را از لحاظ مالی و سیاسی بر او تنگ کردیم !!!
 
که هنوز هم متحیر و مبهوتیم چطور این مرد بر ایمان و تقوا و پاکی و صداقت و پیوند خود با خدا و مردم و خون شهدا ماند!!!؟ اگر او یک هزارم بلایی را که ما به سرش اورده بودیم بر سر ما می اورد !!!! یک کافر و یک دیوانه کامل می شدیم الحق ! مرحبا و افرین بر ایمان و استقامت و صبر اقای سعید شجاعی سعدی!!!

قاضی خطاب به نماینده گروه سه:

اقا چرا شما که شرعا و قانونا و اخلاقا مسئولیت جذب و حمایت از شایستگان خدمت به مردم و نظام را داشتید اجازه دادید تا گروه اول و دوم در مورد اقای سعید شجاعی سعدی ان کنند که نباید؟!و چرا سعی نکردید برای ایشان جبران مافات نمایید؟!

جناب قاضی : اول ما ماموریم و معزول! دوم که اقای شجاعی هیچ وقت گله و شکایتی رسمی از گروه اول و دوم بعمل نیاورد!سوم خود ایشان بارها گروههای اول و دوم را بخشیده بود! چهارم چطور ما می توانستیم منابع خود را گرفتار کنیم حتی اگر بدانیم که انها بر اساس غرض و مرض و کینه شخصی و به دروغ خواسته باشند زیراب اقای شجاعی را بزنند!
 
پنجم اگر اقای شجاعی نتوانسته و یا نخواسته که با زدو بند و یا از راه عادی مدیر کل و غیره بشه این تقصیر خوده اوست نه ما!البته خدایی قبول داریم ایشان فردی صادق و با سواد و بدرد بخور بود اما چطور می شد گروه یک و دو را نادیده بگیریم و به انها بگوییم شما دروغگویید! انوقت دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شد! هرچند که اقای شجاعی نشان داده بود که فردی تواتمند و صادق و عاشق بی مزد و مواجب ایران ومردم و نظام است!اما نمی توانستیم گروه یک و دو را نادیده بگیریم!پس راحت تر ان بود که یک نقر را (هرچند ناحق)فدای ان دوگروه نماییم که نمودیم!

ضمنا اینجا نه اداره کاریابی است که برای ایشان بجبران گذشته کار و مدیریت درست کنیم و نه بنگاه خیریه که باز برای جبران گذشته رقمی به ایشان پرداخت گردد!وششم دو بار ما از ایشان دعوت کردیم تا توصیحات خودشان را در مورد افاضات و مکتوبات گروه اول و دوم بدهد و ایشان هم امد و توضیح داد و رفت و ما هم ایشان را مفتخر به کار در مغازه کوچک اجاریشان نمودیم تا استعداد و سه مهارتش هم نابودنگردد!و تازه هم گذاشتیم نفس هم بکشد! چرا که با حجم گزارشان گروهای یک و دو ایشان قطعا باید ممنوع النفس و معدوم دم می شد!!!

دیگر چه کار دیگری می نوانستیم و برای او نکردیم البته درست است خیلی مراقب بودیم نا خدای ناکرده ایشان بیش از این باسواد و یا چاق و چله نشود چرا که به "مصلحتش " نبود دلیلش هم روشن بود اعضائ محترم گروه یک و دو سخت از ما می رنجیدند ! ضمنا ما کاملا مراقب بودیم تا ریالی بر درامد اقای شجاعی افزایش اضاف نشود ! و همواره در ضعف شدید مالی و در حال اجاره نشینی باقی بماند تا مبادا رویش زیاد گردد و مدعی گردد و بازهم دو گروه فوق از ما برنجند !!!.
 
 اما قبول داریم شاید اگر از ایشان در وزارت امورخارجه و دفتر نمایندگهای جمهوری اسلامی در خارج و در سازمان ملل و یا هز جایی دیگر در داخل استفاده می شدبا توجه به تجربه و سه مهارت تخصصی و شخصیت و تقوا و توان بالای اقای سعید شجاعی سعدی می توانست برای کشور و نظام بسیار مفید باشد و استثنائا به مصلحت هم باشد! چرا که در دید اعضائ دو گروه یک و دو قرار نداشت و هزاران کیلومنر از اینجا دور می شد ! اما با کلاسه های ساخت گروه یک دو و مخالفتهای شدید انها چه باید می کردیم! هرچند که همه ما می دانستیم که همه محنویات این دو کلاسه کذب محض بود!!!

قاضی خطاب به گروه چهارم:
شما دیگه چرا در حق اقای شجاعی جفا نمودید؟!
نماینده گروه چهار:
جناب قاصی :
اقای سعدی شجاعی سعدی شخصی فضول! دهن لق! کله شق و صد البته مغرور و در عین حال متاسفانه صادق و درست کار و صاحب زبان و کلام و قلم نافض و اثر گزار و ذهنی خلاق و نحلیلگرا و از همه بدتر تملق ناگو و خدا ترس بود!!! .
 

ما پدرمان در امد تا بتوانیم جمهوری اسلامی ایران را یک کشور تروریست؟! و درحال ساخت بمب اتم نشان دهیم؟! تا هر چه زودنر غرب و ناتو و بویژه امریکا و اسراییل به ایران اسلامی حمله کنند و اگر شد ایران اسلامی تجزیه گردد؟! و اگر نشد دهها سال از زندگی و پیشرفت و رشد و نوسعه همه جانبه عقب بیفتد و سران عرب و اسراییل و غرب و امریکا در عوض ما را در " شهرت و شهوت و ثروت و قدرت کامل " غرق کنند!!! مهم هم نبود چند میلیون کشته می شد و جنگ جهانی سوم شروع می شد یا نه؟! بلکه مهم این بود که صلح و ثبات منطقه و جهان از بین برود تا از اب گل الود ما ماهی های چند ده و بلکه چند صد میلیاردی صید کنیم و همین و بس؟!

اما مناسفانه ایشان با ارسال نحلیل برای مقامات ذی صلاح و نیز گذاشتن تحلیلهای راه گشا و مستند و البنه افشاگرانه در کنار سایر عوامل بازدارنده مانع این کار شد! تو گویی یک تنه کار یک وزارتخانه ای چون وزارت خارجه را بی مزد و مواجب با تاسیس و راه اندازی ده وبلاگ بفارسی و انگلیسی در شبکه اینترنت انجام می داد !
 
هنوز توطئه جنگ طلبان و زورگویان تندرو درون دو دولت پرزیدنت بوش و المرت برعلیه نظام و تمامیت ارضی و استقلال ایزان عزیز شروع نشده بود و تنها در رسانه های جمعی فقط نشانه هایی از ان بصورت غیر رسمی ظاهر شده بود که ایشان فورا با گذاشتن مقالات هشدارگونه و افشاگرانه در وبلاگ های دهگانه خود به فارسی و انگلیسی همه را از ان توطئه ها اگاه می نمود و در واقع توطئه هنوز اغاز نشده - تمام می شد ! جناب قاصی کاخ سفید و کاخ نحست وزیری اسراییل درمدت روی کاربودن المرت و بوش از دست اقای سعید شجاعی سعدی دل پرخونی داشتند ! حتی چند بار همه تصمیم گرفتن تا به عوامل موساد و سیا دستور دهند تا کارش را بسازند!!!
 
 اما متاسفانه او همانقدر که جنگ طلبان را در ایران و امریکا و اسراییل عصبانی کرده بود در این سه کشور دل صلح طلبان را نیز شاد کرده بود لذا متاسفانه این دو کاخ از ترس واکنش شدید صلح طلبان از انجام ان منصرف شدند !!!بهر حال جناب قاضی این چنین بود که او با تلاشهای خود تا حد زیادی از تشدید بحران و شروع جنگ جلوگیری بعمل اورد! حتی چند بار دعوت کردیم تابه غرب برود و دختر هایی از غرب را وا داشتیم تا نامه فدایت شوم برایش ارسال کنند تا بلکه وجود مزاحمش از ما دور گردد اما او پرهیزکارانه و مومنانه در پاسخ انها می نوشت:


"عوضی گرفتید و من ریشه ده هزار ساله در ایران دارم " !!! بجان خودمان اقای قاضی! اگر یکی از این پیشنهادات را به اعضای محترم گروه یک و دو می دادیم با سر و کله قید همه چیز را می زدند و با پشت کردن به همه کس و همه چیز و سرازیر شدن اب از لب و لوچه اشان فورا عازم سرزمینهای فخیمه می گردیدند .
 
بعلاوه تا امدیم برای از بین بردن اخلاق در خانواده ها فحشا و سکس بدون ازدواج و شرع را بین جوانان رواج دهیم با مقالات علمی و نحقیقی و دانشگاهی خود بخشی از فعالیت های ما را خنثی نمود که باز هم نفرین می کردیم که الهی ! سه تا غده سه کیلویی توکله اش سبز شود !!!. که مناسفانه سبز نشد که هیچ با انهمه فشار و محدویت که ما و اعضای دو گروهای فوق برسرش می اوریم ! سرحال و با انرژی مثل کوه سربلند ماند! و روی همه ما را هم جانانه کم کرد!
----------------------------------------------------------------------

در اینجا قاضی با اشاره به مطالب این چهار گروه رو به متهم سعید شجاعی سعدی نمود فرمود:
اقای شجاعی حالا به گناه خودن اعنراف می کنی؟!
 
و من متهم هم خطاب به ایشان عرض کردم :بله اقای قاضی حالا فهمیدم ! گناه نداشته و نکرده ام در دنیا چه بوده ! اما جناب قاضی !من اگر باز هم زنده شوم و به دنیا برگردم حاضر نیستم یک ثانیه ارامش وجدان و حفظ دین و شرافت و کرامت انسانی را بعنوان جانشین خدا بروی زمین برای بدست اوردن پست و مقام و ثروت و شهرت و شهوت ندید بگیرم!
و یقینا همانگونه زندگی می کنم که کردم تا ریالی حق مردم و نظام و بیت المال بردوشم نباشد و تاسر سوزنی به کسی ستم و نامردی روا نکرده باشم! و نا اسوده بخوابم ! و اسوده بمیرم ! و مرد باشم و یک انسان "ادم"!!!
--------------------------------------
قاضی نگاهی بمن کرد و فرمود این هم یکی از ازمایشات خداوند و افریدگار تو بود !بشارن باد تورا ! که از انهم سربلند بیرون امدی! اقا ! که ناگهان با صدای موذن مسجد محل از خواب بیدار شدم تا فریضه نماز صبح را بجا اورم.
ای بابا !!! پس همه این محاکمه خواب بود! جلل الخالق! این خوابی بود که خیلی خیلی راست و عبرت امیز بنظر می رسد!پس الله اکبر! و الحمدولله رب العالمین!
----------------------------
"صلاح کار کجا و من خراب کجا"
"ببین تفاوت ره کزکجا ست تا به کجا"
"دلم زه صومعه بگرفت وخرغه سالوس"
"کجاست دیرمغان و شراب ناب کجاست"
"چه نسبت است به رندی صلاح و نقوا را"
"سماع وعظ کجا و نغمعه رباب کجا"
"زروی دوست دل دشمنان چه در یابد"
"چراغ مرده کجا شمع افتاب کجا"
"چو کحل بینش ما خاک استان شماست"
"کجا روییم بفرما از این جناب کجا"
"مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است"
"کجا همی روی ای دل بدین شتاب کجا"
"بشد که یاد خوشش باد روزگار وصل"
"خود ان کرشمه کجارفت و ان عتاب کجا"
"قرار و خواب زه حافظ طمع مدار ای دوست"
"قرار چیست صبوری کدام و خواب کدام"

(حافظ)

-------------------------------------------------------------------------------






شاید شما خواننده گرامی این وبلاگ  این سوال برایتان پیش اید که اقای سعید شجاعی سعدی ایا خود شما  بعنوان  یک ایرانی  و نیز یک شهرونده ساده و بی ادعا  و یک تحلیلگر  سیاست خارجی اینترنتی و یک وبلاگ نویس  به وظیفه صبر و تحمل مشکلات عمل کرده ای  و یا بدلیل مشکلات وارده و تحمیلی نا صبوری می کنید؟



در پاسخ عرض می کنم بله هم عمل کرده و هم  عمل می کنم برای مثال هنگاهی که در دو اداره حمل و نقل و پایانه های و هواشناسی فارس در دهه هفتاد  برای چند سالی محدود مشغول بودم ناجوانمردانه و با غیر اخلاقی ترین شیوه های شیطانی مورد تهاجم واقع شدم . با وجود حقانیت کامل و اثبات شده خود و بمنظور حفظ منافع مردم و نظام و استان براحتی  و بدون خلق هیچ جنجال و یا اعتراض و شکایتی داوطلبانه کنار رفتم تا مدعیان و توطئه گران  بی سواد ! بمرور زمان با نشان دادن نیات سوی و نیز بی کفایتی خود هرچه بیشتر توان و صداقت و امانتداری و مدیریت مرا به اثبات کامل  برسانند که بخواست خدا  رسانند!.



از ان به بعد تا امروز نیز موفق به اموزش تک به تک 15000نفر دختر و پسر محروم  ساکن در یکی از فقیرترین و در عین حال جهانی ترین منطقه شهر شیراز در دو رشته زبان انگلیسی و کامپیوتر گردیدم.



همچنین در انتخابات اولین دوره شورای شهر شیراز نتیجه اعلام شده برای من حدود 2500 رای بود که با توجه به فامیل سببی و نسبی  گسترده در شیراز رای اعلام شده حداقل و با فرض بر این که بجز اقوام کسی دیگری به اینجانب رای نداده بود باید حداقل چند برابر ان رای می اوردم!!!؟ اما من  حتی به رای  2500 عددی اعلام شده بنا به رعایت مصلحت و برای جلوگیری از بروزهر نوع تنشی حتی حاضر نشدم  اعتراض  قانونی که حق مسلم و قانونی اینجانب و هر داوطلب دیگر بود را هم بعمل اورم. !




در سال 86 کاندید انتخابات مجلس شورای اسلامی ازشهر  شیراز گردیدم و اینبارنیز مسئله طور دیگری رقم خورد و ان عبارت بود به رد صلاحیت بنده بدلیل کسر سنوات 5 ساله  خدمت برای دارندگان مدرک کارشناسی بود ! و این در حالی بود  که بنده علاوه بر دارابودن حکم رسمی کارگزینی و تاییدیه خدمت چند ساله  در دو اداره فوق همچنین نزدیک به9 سال تا ان زمان رسما سابقه کار اجرایی بعنوان مدیر مرکز کامپیوتر متعلق به خود بودم . با این وجود و با محرض بودن حق کشی حاضر نشدم بجز یک بار به رد صلاحیت ناثواب خود اعتراض نمایم و برای رعایت مصلحت راحت کنار رفتم . و این درحالی بود که علاوه بر دارابودن تجربه کافی همچنین ضمن تسلط بزبان انگلیسی به سه مهارت تخصصی دیگر 1- کامپیوتر -2- برنامه ریزی اجتماعی -3- صنعت جهانگردی نیز مسلط بودم .


ضمنا در همین چند روز قبل با اعلام نتایج کارشناسی ارشد دانشگاهای دولتی با وجود مجاز شدنم برای هر شش زیر مجموعه گروه امتحانی 1130 روابط بین الملل ناگهان با اعلام نتیجه مردودی مواجه شدم !!!  مثل موارد پیش گفته شده - ارام و خونسرد فقط یک ایمیل  به سایت رسمی سازمان سنجش زدم  تا رسیدگی  مجدد نمایند هر چند می دانم بی فایده است!!!

پس می بینید که رطب نخورده ام که دیگران را منع رطب می کنم !!!؟؟؟

-----------------


به لطف خدا از روش پیش گرفته خود نه تنها ناراضی نیستم که با وجود اجاره نشینی و اجاره ای  بودن مغازه کوچک  مرکز کامپیوتر خود زندگی را بدلیل الوده نبودن به حرام و گناه شاید بسختی ولی به شادکامی و خشنودی  و خوشبختی می گذارانم !؟ در حالی که مدعیان وقت من با وجود غرق در ثروتهای باداورده حرام زندگی را به رنج و درد و اه و نفرین مردم می گذرانند که امید که خدا وند قادر و متعال همه ما را به راه راست هدایت فرماید و از سر تقصیرات همه ما تا زنده هستیم بگذرد که بقول شاعر  وای اگر از پس امروز بود فردایی! (قیامت) .


علل تاریخی عقب ماندگی ایران (قسمت اول)

 


"بسم الله الرحمن الرحیم "
"بنام خداوند بخشنده مهربان"

" علل تاریخی عقب ماندگی ایران"

قسمت اول


مقدمه:


بار ها  جملاتی نظیر  "تاریخ بزرگترین معلم است" و یا "تاریخ گذشته بهترین راهنما و چراغ راه اینده است " و مانند انها را یا شنیده و یا خوانده ایم .
 اما واقعا چقدر ما( مردم ایران و مسئولین و سیاستمداران  و اندیشمندان  ودانشمندان همه حوزها ) از تاریخ پر محتوا و در خشان خود در راه ساخت اینده و تامین  پیشرفت و  سعادت
و اعتبار و عزت سیاسی و علمی و  اقتصادی و فرهنگی  گذشته و حال و اینده خود بهره گرفته ایم ؟

من که بنظرم می رسد که پاسخ یا هیچ است و یا در حد بسیار ناچیز !!!؟

در بررسی تاریخی حوادث و رویدادهای چند هزار ساله ایران نکات و درسهایی بسیار اموزنده ای وجود دارد که می تواند  بعد از توکل به خدا و رعایت شرع بهترین راهنما و هدایتگر مسئولین محترم  و ما مردم گران مایه  ایران زمین بسمت عدالت و توسعه و پیشرفت همه جانبه و در نتیجه کسب عزت و اعتبار واقعی و نهادینه شده در زمینه های علمی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و نیز افزایش ضریب همبستگی و امنیت ملی ما در صحنه های داخلی و بین المللی گردد.


اگر مشکلات و شرایط  اجازه  دهند ( چرا که وارد شدن به این مباحث شکم سیر !  و  خیال و ضمیر ارام ! و حس و حوصله و  سر پر سوز و گداز  ! می خواهد که حد اقل در حال حاضر ان را ندارم !!!؟)  احتمالا  در اینده  و بمرور به بیان و تبین این درسهای تاریخی خواهم پرداخت و دیگران را نیز توصیه می کنم تا با بررسی و کنکاش در رویدادها و حوادث تاریخی ایران این درسهای تاریخی را از دیدگاه خود  با دید استخراج راه حل و راهکارهای عملی برون رفت از معضلات و مشکلات امروز جامعه ایران را کشف و با مقا یسه انها یا شرایط و معضلات و مشکلات کنونی را ه حل و راهکارهای علمی و کاربردی خود را بیان نمایند تا با کمترین هزینه ممکن   مردم و کشور و دولت سر فراز ایران زمین به عزت و اقتدار بایسته و شایسته در قرن بیست ویک و در این دنیای که "رقابت بی رحمانه " حر ف اول و اخر همه فعالیتهای سیاسی و اقتصادی و علمی و فرهنگی را در دنیا می زند ! دست یابیم .

تسلیت !


ضربت خوردن و شهادت حضرت علی (ع) اموزگار و مولای عدالت پیشگان  و حق جویان  و صلح دوستان  و  از همه مهم تر خداجویان  تاریخ را بر  جهانیان حال و اینده و تا ابدیت تسلیت باد.!


همچنین  فرا رسیدن شبهای  قدر گرامی باد .!