پژوهش در باره سابقه درخشان تاریخی دشتک؛ « دشتک ابرج یا دژ سد داریوش کبیر

پژوهش در باره سابقه درخشان تاریخی دشتک؛

« دشتک ابرج یا دژ سد داریوش کبیر »

الف ؛ یادآوری:
اینجانب سعید شجاعی سعدی پژوهشگر اینترنت محور فرهنگ و تمدن ایران و جهان با سه مهارت تخصصی خود یعنی « صنعت جهانگردی، کامپیوتر و صنعت جهانگردی» با سی سال سابقه، در اثنای مطالعات یکساله خود از دهها منابع معتبر داخلی و خارجی زبان انگلیسی ، فرانسه و آلمانی در باره «قلعه پهندژ و شهر تاریخی سوکان یا کلان شهرک سعدی » امروزی که سه هزار سال سابقه دارد، به حقایق تاریخی در باره دژ سد داریوش یا « دشتک ابرج» امروزی دست یافتم که چکیده آن را در زیر تقدیم مینمایم ‌‌.

الف موقعیت جغرافیایی ؛
دژ سد داریوش یا همان دَشتک امروزی از توابع بخش درودزن دهستان ابرج شهرستان مرودشت، در مختصات جغرافیایی ۵۲ درجه و ۲۸ دقیقه طول شرقی و ۳۰ درجه و ۱۷ دقیقه عرض شمالی، واقع گردیده است ‌.

ب: تاریخچه دشتک یا دژ سد داریوش کبیر
از منابع بررسی شده تاریخی اینجانب سعید شجاعی سعدی به این نتیجه رسیدم که دشتک یا همان دژ سد داریوش در واقع مکان اسکان سازندگان سد داریوش کبیر ( که بعد ها نام این سد درود زن هم نامید شد) و نیز لشکریان هخامنشی که وظیفه حفظ و حراست از سد و مزارع کشاورزی و دامپروری و غیره  را از ابتدای مکانی که امروزه «حصار» و «دری باد»  نامیده میشوند تا نقش رستم و دشت مرودشت و تا نزدیک دروازه شهر « استخر » را بر عهده داشتند.
بررسی تخصصی و مطالعات نویسنده نشان میدهد داریوش کبیر به این دلیل دشتک امروزی را بعنوان مکان اسکان سازندگان سد و لشکریان پاسبان آن انتخاب کرد که:
اول؛ مشرف بر همه مناطق زیر دست بود، دوم؛ آب فراوان داشت .
سوم ؛ دارای درختان خود رو مثل بلوط و غیره داشت که هم استتار خوبی برای لشکریان ایجاد می کرد.
چهارم ؛ منبع فراوان مواد غذایی گیاهی و جانوری در دسترس سازندگان سد و لشکریان پاسبان آن بود.
مذهب مردمان دشتک در زمان هخامنشیان؛
مذهب سازندگان سد داریوش کبیر یا دشتک امروزی « زرتشتی »بود که با ورود اسلام به ایران بمانند اکثریت مردم ایران به دین اسلام گرویدند ‌
زبان و فرهنگ دژ سد داریوش کبیر یا دشتک امروزی؛.
بررسی های تخصصی اینجانب نشان میدهد گویش فعلی مردم دشتک به گویش باستانی و دوران هخامنشیان بسیار نزدیک است.
در واقع گویش لری و شاخه های مختلف زبانی در استانهای ایلام، چهارمحال و بختیاری و خوزستان و فارس و خوزستان و بوشهر همه بنوعی به زبان دوره هخامنشیان ، برمیگردد هرچند با گذشت چند هزار سال دچار تغییر و تحول زیادی شده باشد اما ریشه همه آنها به گویش باستانی دوران هخامنشیان بر میگردد.
لباسی که مردان و زنان عشایر لر و ترک های قشقایی می پوشیدند در واقع همگی ریشه در لباسهای زنانه و مردانه هخامنشیان دارد.

پ؛ راههای ارتباطی دژ داریوش یا دشتک امروزی ؛
تا قبل از تاسیس امپراتوری هخامنشیان توسط کورش کبیر  وضعیت راه‌های ایران چندان مشخص نبوده است اما با ایجاد امپراتوری هخامنشیان توسط کوروش کبیر و بویژه در دوران داریوش کبیر سراسر امپراتوری ایران توسط راه  های بهم پیوسته و نیز سیستم «چاپار» و «چاپار خانه» نه تنها برای اولین بار در تاریخ و تمدن جهان «شبکه پستی و مبادله حوالجات مالی » را ابداع و به جهانیان معرفی نمودند بلکه آنرا در سراسر امپراتوری هخامنشیان برای مبادله نامه و حوالجات مالی و دستورات حکومتی و امور تجاری و نظامی و غیره عملیاتی نمودند. راههای ارتباطی دژ سد داریوش یا دشتک امروزی به شهرها و مراکز نظامی و بویژه ازطریق جاده تخت جمشید به سد داریوش و از آنجا از طریق به شهرهای مختلف دسترسی داشته است‌
. بررسی و مطالعات نویسنده همچنین نشان میدهد که علاوه بر دوره هخامنشیان در دوره ساسانی که جاده ابریشم برای مبادلات کالا بویژه ابریشم از چین تا اروپا کشیده شده بود و از مرز شهر سرخس کنونی وارد ایران گردیده و از محدوده کوهستانی مرز بازرگان و آرارات از ایران  خارج می گردید  لشکریان دژ داریوش کبیر ماموریت  یافتند علاوه بر مسئولیت های جاری خود همچنین پاسبان جاده های که از شیرازوه به شهر سایر شهرها می‌رسید تا کالاهای تجاری را به سراسر امپراتوری هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان و همچنین در دوران اسلامی منتقل می‌نمودند نیز باشند.

یادآوری اول؛
شیرازوه همان شیراز امروزی است.
یادآوری دوم؛
چاپار به اسب سواران تندرو هخامنشیان گفته میشد و چاپارخانه نوعی کاروانسرا بود که با فاصله حدود هر بیست و چهار کیلومتر فاصله از یکدیگر ساخته شده بود تا مسافران و چاپارها بتوانند استراحت نموده و درصورت لزوم اسبهای خود را تعویض نمایند.
- بزرگان اهل دژ سد داریوش کبیر یا دشتک امروزی ؛

۱- سید الحکما محمد بن ابراهیم حسینی دشتکی شیرازی معروف به صدرالدین دشتکی و سید سند. از اعاظم حکماء دوره اسلامی و از افراد صاحب نظر است، تا زمان میرداماد افکار و آراء و آثار او و معاصر نامدارش جلال‌الدین دوانی، در میان فضلا و طالبان حکمت مطرح بود.
۲- غیاث‌الدین منصور دشتکی فرزند بزرگ و وارث منصب علمی و کرسی درس صدرالدین محمد دشتکی (سیدسند) بود. وی در سال ۸۶۶ هجری قمری در محلهٔ دشتک شیراز به دنیا آمد. خانوادهٔ دشتکی از سادات شیراز بوده و به علم و حکمت زبانزد بودند. از همان کودکی آثار نبوغ و تیزهوشی در غیاث‌الدین هویدا بود، به گونه‌ای که داعیهٔ مناظره با فیلسوفان هم کلام پدرش را داشت.

غیاث‌الدین منصور سخت مورد علاقهٔ پدر بود تا حدّی که وی، مدرسهٔ بزرگی را که در دشتک شیراز بنا کرد، به نام فرزند ۱۷ سالهٔ خود «مدرسهٔ منصوریه» نام نهاد.او را به القاب ویژهٔ خواجه نصیرالدین از جمله «استاد بشر» و «عقل حادی عشر» هم موصوف داشته‌اند و «در فنون حکمی و ریاضی ضرب‌المثل جمهور علمای نزدیک و دور» بوده‌است.

غیاث‌الدین دشتکی را در زمان شاه اسماعیل اولمأمور به تعمیر رصدخانه مراغه کردند اما به دلایلی این مهم محقق نشد. او در زمان سلطنت شاه طهماسب اول به مقام صدارت دربار رسید، اما به دلیل منازعاتی که میان او و محقق کرکی بر سر مسائل مختلفی از جمله تعیین قبلهٔ مساجد ایرانپیش آمد، از صدارت عزل و به شیراز بازگشت.

روایات بسیاری از انزوا و گوشه‌گیری دشتکی پس از مغضوب شدنش در درگاه صفوی نقل شده‌است. چنان‌که کاتبان کمتر به نسخه‌پردازی از آثار او پرداختند، زیرا که نه از نظر سیاسی صلاح بود و نه از نظر اقتصادی مقرون به صرفه.
 این شرایط فرصت را برای سودجویان پدیدآورد تا پس از وی اقدام به انتحال آثار او کنند و مدعی شوند «از کتاب‌های حکیم دشتکی جز نامی باقی نیست».
اما آثار متعددی که از وی در فلسفه، ریاضی، هیئت،تفسیر قرآن و… به جا مانده‌است نشان می‌دهد که دشتکی پس از رجعت به شیراز، بقیهٔ عمر را به تحقیق و تألیف و تدریس در مدرسهٔ منصوریه گذرانده‌است. او حدود ده سال پس از عزل شدنش از دربار در ششم جمادی‌الثانی ۹۴۸ هجری قمری درگذشت و در مدرسهٔ منصوریه در کنار قبر پدرش به خاک سپرده شد. یکی از حکمای معاصر غیاث‌الدین منصور تاریخ وفات او را به حساب ابجدچنین آورده‌است: «عقل حادی عشر نمانده بجا».
۳- نظام الدین احمد دشتکی شیرازی

(وفات 1015 ق)، حیکم، ادیب و شاعر. ملقب به سلطان الحکماء و سید العلماء. وى پدر بزرگ سید على خان مدنى شیرازى بود. از تالیفات وى: «اثبات الواجب الصغیر»؛ «اثبات الواجب الکبیر»؛ «اثبات الواجب الوسیط».
۴- سید احمد دشتکی ملقب به معین الاسلام که بجرم مشروطه خواهی بدستور قوام الملک حاکم فارس کشته شد.
نتیجه گیری ؛
از انطباق مستندات تاریخی با واقعیات میدانی اینجانب سعید شجاعی سعدی به این نتیجه رسیدم دشتک ابرج امروزی در واقع همان مکانی است که بدستور داریوش کبیر برای حفظ و نگهداری سد داریوش برپا شده است.
پژوهش های اینجانب سعید شجاعی سعدی همچنین نشان از مهاجرت بخشی از مردم  از سایر نقاط به دشتک امروزی بدلیل وجود چشمه های زیبا و پر آب و پناهگاه غارهای نسبتا بزرگ طبیعی و دستکاری شده دارد.
علاوه بر شغل پاسبانی سد و جاده‌های مشرف به سد داریوش کبیر همچنین بدلیل وجود آب فراوان شکارگاه طبیعی کوههای زاگرس و دشت حاصلخیز خیز و بارشهای فراوان شغل سایر مردم دشتک یا دژ سد داریوش کبیر را شکار و کشاورزی قرار داده بود اما بنا بر اسناد تاریخی که برخی از مآخذ های آن را در پایین صفحه تقدیم نموده ام دشتک همچنین زادگاه و جایگاه و اقامتگاه هنرمندان و  بنا و طراحان و معماران بسیار ماهری بوده است که علاوه بر شرکت در ساخت  سد داریوش کبیر همچنین در خلق بخشی از مجموعه اعجاز انگیز تخت جمشید و غیره نیز مشارکت داشته آند.
برداشت شخصی بنده آن است که این هنرمندان بزرگ و خالقان بناهای عظیم تاریخی وارثان هنرمند سازنده زیگورات چغازنبیل بوده آند.
یادآوری ؛
(چُغازَنبیل ، نیایشگاهی باستانی است که حدود ۱۲۵۰ سال پیش از میلاد در تمدن ایلام  در نزدیکی شهر شوش در استان خوزستان ساخته شده است.

- سابقه تاریخی سد داریوش کبیر ؛

یادآوری ؛
سد داریوش هخامنشی (سد سنگ دختران یا درودزن فعلی ) که در تاریخ 1 /9 /1388 به‌شماره 27514 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده نمونه‌ای کم‌نظیر و تقریبا سالمی در ساختار مهندسی سازه در ایران و جهان به‌شمار می‌رود.

یافته های مطالعاتی یکساله اینجانب سعید شجاعی سعدی، نشان میدهد که
روستای  دشتک ابرج امروزی « یا دژ داریوش کبیر» و نیز درودزن و همه  مناطق مختلف دشت پهناور مرودشت از گذشته دور و دوران هخامنشیان به‌عنوان یکی از مناطق استراتژیک برای تامین آب مورد نیاز شرب مردم و لشکریان هخامنشی و نیز کشاورزی و دامپروری و غیره مورد استفاده قرار می گرفته است، حتی در دوره حاضر نیز منطقه مرودشت، از شهر مرودشت گرفته تا همه دشت های حاصل خیز آن تا مناطق زیر دستی سد داریوش کبیر، بیشترین محصولات کشاورزی و حتی در مواردی بیشترین تولید ات صنعتی را در فارس تولید می‌نماید .

بدون تردید استان فارس دارای بیشترین آثار تاریخی و باستانی در کشور است، با نگاهی به پیشینه تاریخی و اسناد و آثار موجود، اینجانب سعید شجاعی سعدی دریافتم که هخامنشیان چرا منطقه مرودشت را برای استقرار حکومت خود انتخاب کرده بودند و از پاسارگاد تا استخر به ایجاد استحکامات و زیرساخت‌هایی مبادرت کردند. برخی آثار باستانی در استان فارس تا هفت هزار سال سابقه تاریخی دارند.

مشخصات پل و سد تاریخی داریوش کبیر ؛

مهمترین زیرساخت‌های ایجاد شده در آن دوران که توسط داریوش کبیر ساخته شده بود، سد – پل باستانی در بخش درودزن فعلی است،  حدود دو هزار پانصد سال بعد، سد داریوش کبیر مجدد احداث شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نام این سد را به درودزن تغییر دادند اما در اسناد تاریخی نام اصلی و واقعی این سد داریوش کبیر نام دارد.

سد- پل باستانی داریوش کبیر که در 800 متری جنوب روستای درودزن فعلی واقع شده است و به نام « سنگ دختر » نیز نامیده می‌شود، در ایران منحصر به فرد است.

البته سازه‌های باقیمانده از سد داریوش کبیر، در زمان احداث سد فعلی درودزن، از محل اصلی به 3 کیلومتر دورتر منتقل شد تا به‌واسطه آبگیری سد درودزن،‌ آسیبی به آن وارد نشود!

اما متأسفانه در حال حاضر  بخش‌هایی از محوطه باستانی مرودشت بویژه در مناطق اطراف روستای درودزن به زیر آب رفت.

سد فعلی درودزن که هم‌اینک نیز یکی از بزرگ‌ترین سدهای انسان ساخت کشور محسوب می‌شود، نخستین سد خاکی ساخته شده در خاورمیانه است که به‌دلیل نزدیکی به روستای درودزن، بخصوص در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به این نام مشهور شد اما نام تاریخی و واقعی این سد داریوش کبیر است.

واقعیت غیر قابل انکار آن است که سد باستانی داریوش، که بقایای آن پایین دست سد درودزن، برجای مانده، یکی از آثار تاریخی مورد نظر کاوشگران و باستان‌شناسان سراسر جهان به‌شمار می‌رود.

عرض دهانه چشمه سد داریوش در پایه 3 متر و عمق آن 3.5 متر و ارتفاع دهانه 2.10 است و ارتفاع موجود سد پل داریوش 3 متر است. با توجه به بخش های باقیمانده، شعاع ستون سد پل، 3.8 متر است.

این اثر از لحاظ پلان عملکردی و تا حدودی به لحاظ شکل ظاهری به سد پل خواجوی اصفهان شباهت دارد. با این مشخصات که سد داریوش به مانند بیشتر آثار هخامنشی واقع در دشت میان‌کوهی مرودشت از تخته سنگ‌های بزرگ مکعب مستطیل در اندازه‌های مختلف ساخته شده است.

از این سد پل تنها دو چشمه و نیمی از ستون باقی مانده است. کارکرد این ستون ها در سد پل ها به مانند دیگر سد پل‌های قدیمی برای شکستن فشار و قدرت جریان آب بوده و در فصول بارندگی که آب رودخانه زیاد می‌شود و سطح آب بالا می‌آید این چشمه‌ها برای سر ریز آب تعبیه می‌شده است.

در بین فعالیت‌های مرمتی مجموعه تخت جمشید یک دوره مرمتی بین سال‌های 1964 لغایت 1978 انجام شد که به دوره مرمت‌های علمی شهرت یافت.

آغاز مرمت‌های علمی این دوره توسط موسسه ایتالیائی شرق میانه و دور ایزمئو (ISMEO) به ریاست جوزپه توچی و مدیریت کارگاهی سزاره کاربونه از اکتبر تا دسامبر 1964 و از ماه مه تا ژانویه 1965 و از دسامبر1964 تا نیمه اول سال 1978 تحت مدیریت کارگاهی جوزپه تیلیا انجام شد.

در مرمت‌های این گروه بیشتر به صورت جایگزین کردن سنگ درمحل‌های لازم است، سعی شده است شکل اصلی بنا به دست آید.

عملیات نجات‌بخشی سد-پل داریوش توسط همین گروه انجام شده بود.

همانگونه که قبلاً گفته شد، سد داریوش هخامنشی (درود زن یا سنگ دختران فعلی) که در تاریخ 1 /9 /1388 به‌شماره 27514 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده نمونه‌ای کم‌نظیر و تقریبا سالمی در ساختار مهندسی سازه ایران و جهان به‌شمار می‌رود.

سعید شجاعی سعدی
شیراز ، ۲۰ دی ماه ۱۴۰۳
منابع:

برخی منابع و مآخذ استفاده شده در بخش دوم این پژوهش:

احمد زرکوب، شیرازنامه، به کوشش اسماعیل واعظ جوادی، تهران، ۱۳۵۰ ش؛ بروگش، هاینریش، در سرزمین آفتاب، ترجمۀ مجید جلیلوند، تهران، ۱۳۷۴ ش؛ زارع، فرزانه، تحقیقات میدانی؛ شیرازی، عیسى،تذکرۀ هزار‌مزار، به کوشش عبدالوهاب نورانی‌وصال، شیراز، ۱۳۶۴ ش؛ فرصت، محمد نصیر، آثار عجم،بمبئی، ۱۳۱۴ ش؛ ویلز، چارلز جیمز، سفرنامه، ترجمۀ غلامحسین قراگوزلو، تهران، ۱۳۶۸ ش؛ نیز:

Curzon, G. N., Persia and the Persian Question, London, 1966; Massé, H.,Croyances et coutumes persanes, Paris, 1938; Sykes, P. M., Ten Thousand Miles in Persia, New York, 1902.

یک توضیح جناحی!

یک توضیح!

آیا بنده طرفدار جناح اصلاح طلب هستم یا اصولگرا!

نه فقط در گروه سعدی که در بسیاری از گروههای واتساپی شیراز و کشور و نیز در شبکه های اجتماعی ایکس و فیسبوک در دوران تبلیغات انتخاباتی پزشکیان از ایشان حمایت کردم و بعد از شروع بکار در جایگاه ریاست جمهوری هم از ایشان در حد وسع بدون کمترین چشم داشتی دفاع کردم.

 حال سئوال این است آیا بنده طرفدار جناح اصلاح طلب هستم؟

پاسخ روشن است بنده هیچگاه طرفدار هیچ جناح و گروهی نبودم و نیستم ، چرا  چون بدبختی و فلاکت معیشتی اکثریت مردم ایران اسلامی عزیز از بی کفایتی یا فساد افراد عضو همین جناحها و گروههای مختلف در حاکمیت حاصل شده است.

دفاع بنده از دو دولت شهید رئیسی و پزشکیان بدلیل همت هردو رئیس جمهور برای مذاکره مستقیم با غرب بویژه آمریکا بمنظور رفع کامل یا نسبی تحریم‌ها و جلوی گیری از جنگ و خدای ناکرده بروز  نا امنی در کشور بدلیل حضور میلیونها افغانی بدون هویت در کشور بوده است که در صورت بروز جنگ می‌توانند بعنوان ستون پنجم دشمن در کشور عمل نمایند.

بعلاوه با نگاهی به نقشه ژئوپلتیک منطقه خاورمیانه براحتی در می یابیم که ترکیه، آذربایجان ، پاکستان هسته ای و اعراب و طالبان بویژه بعد از سقوط سوریه و تحولات غزه، لبنان و از همه مهمتر روی کارآمدن مجدد ترامپ در آمریکا ، همه شرایط لازم جهت تشکیل یک اتحاد نظامی و امنیتی ضد جمهوری اسلامی ایران و خدای نکرده حمله آنها بهمراهی ناتو به تأسیسات هسته‌ای و غیره ما را بصورت عاجل و بالقوه فراهم ساخته است. 

میشود رویایی و آرمانی فکر کرد که هیچ اتفاقی نمی افتد اما همانگونه که در یکسال اخیر بویژه شاهد بودیم. 

تحولات خاورمیانه با سرعتی باور نکردنی از کنترل همه بازیگران سنتی آن خارج شده است.

 تا همین اواخر  هیچکس فکر نمیکرد اسراییل در همه سطوح تشکیلات مستحکم حزب الله و حماس رخنه کرده باشد و بتواند آن همه تلفات و صدمات وارد سازد.

هیچکس فکر نمیکرد روسیه خائن و  ترکیه، اسراییل و اعراب زمینه سقوط بشار اسد و سوریه را که جمهوری اسلامی ایران هزینه های گزاف انسانی و مالی برای حفظ آن انجام داده بود در دو هفته فراهم سازند.

بهمین دلیل بنظر بنده و بر اساس تحلیل مبتنی بر پژوهش از رهبر معظم انقلاب گرفته تا سایر مسئولان نظام به این نتیجه رسیده آند که راهی بجز مذاکره مستقیم با غرب بویژه با آمریکا وجود ندارد و بنظر بنده بر مبنای شواهد موجود شاهدیم که جواد ظریف با وجود مخالفت تندروهای کشور با نظر رهبر معظم انقلاب به داووس سوئیس میرود و بقول شریعتمداری در کیهان در شش اندیشکده سخنرانی می‌کند و با دهها مقام غربی و بین المللی صحبت میکند به کشور بر می گردد و با همراهی پزشکیان به حسینه امام خمینی در جنب بیت رهبری میرود و گزارش سفر خود را به ایشان تقدیم میکند.

البته در عین حال خدا را شکر شاهدیم که توان نظامی سپاه و ارتش و نیروهای بسیج و غیره بسرعت و بشدت در حال تقویت همه جانبه است.

بدلایل بالا است که وعده صادق سه نیز فعلا از دستور کار دکترین نظامی کشور خارج شده است تا در آینده و در صورت نیاز مجددا مورد توجه واقع شود. بس شش

پس بنده بدلیل منافع ملی و حفظ تمامیت ارضی و امنیت کشور اقدام به حمایت رسانه ای از آقای پزشکیان مینمایم و لاغیر. 

به امید صلح و امنیت و رفاه برای همه آحاد مردم.

به امید مرگ اختلاس، زمین‌خواری و رانت خواری در کشور. 

به امید برگشت ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم.

به امید اخراج همه جانبه مهاجران و اتباع بی هویت و غیر قانونی.

به امید بالا رفتن نرخ ازدواج و کاهش طلاق در کشور.

به امید رفع بیکاری و اعتیاد بویژه در جوانان کشور.

به امید در شدن دوباره همه مساجد کشور .

و در یک کلام به امید ارتقاء جایگاه ایران و ایرانی در جهان که با هفت هزار سال سابقه خلق تمدن در جهان حق طبیعی و تاریخی ما ایرانیان است.

جنگ یا صلح!

جنگ با صلح!

روزنه امیدی که برای حل و فصل اختلافات بین جمهوری اسلامی ایران و غرب و متحدانش برای جلوگیری از جنگ و رفع تحریم‌ها و ورود صدها میلیارد دلار سرمایه به ایران،  باز شده است هر لحظه ممکن است با اقدام تندروهای داخلی و لابی حامی اسراییل در آمریکا و اروپا بسته شود.

در ایران اقلیتی وجود دارد که با استفاده از وضعیت موجود کنونی تحریم ها هزاران میلیارد تومان به اسم دور زدن تحریم‌ها به جیب زده و می‌زنند.

این افراد امکانات مالی و نفوذ بسیار زیادی دارند لذا براحتی آب خوردن می‌توانند بدون در نظر داشت فقر و فلاکت معیشتی اکثریت مردم با ایجاد تنش سیاسی و امنیتی در منطقه خاورمیانه و حتی جهان هماهنگ با لابی اسراییل نه تنها روزنه امید ایجاد شده را ببندند بلکه جنگ ویرانگر و نابودگری که مدتها است دنبالش هستند را کلید بزنند. 

آنها به ظریف حمله میکنند تا اورا که در هر مذاکره ای میتواند با توجه به سوابق چهل و چهار ساله خود در روابط بین المللی مذاکرات را به نتیجه برساند را از صحنه بیرون کنند. پیش بینی بنده این است که همه چیز از صلح و سازش گرفته تا جنگ تا سه ماه آینده  روشن میشود. 

دعا کنیم خدا بهترینها را برای ایران و ایرانی رقم بزند. آمین یا رب العالمین.